«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۹ دی ۱۶, پنجشنبه

عشق پنهانِ حزب چپ و حزب چپ اروپايی!


حزب چپ و حزب چپ اروپايی «عشقی دارند که جرائت نمی کنند به‌زبان آورند»:
سازش آنها با نظام و سازمان‌های امپرياليستی!

رسوايی سياسی ناشی از افشاگری ويکی‌ليکس دربارۀ حزب «چپ» آلمان (Die Linke)، گُل سَر‌سبد به‌اصطلاح حزب چپ اروپايی(ELP)، يک‌بار ديگر مرزهای نيروهای سياسی مشخصی را نشان می‌دهد که هم در چهارچوب نظام و هم در خدمت مديريت آن عمل می‌کنند.

همانطور که افشاء شد، سفير ايالات‌متحده در آلمان طی تلگرافی واشنگتن را از ملاقات خود با گريگور گيزی، رييس گروه پارلمانی «چپ» آلمان مطلع می‌سازد که طی آن گيزی سعی می‌کند در ارتباط با خواستی که حزب او پيرامون «انحلال ناتو» تبليغ می‌کند، خيال سفير را راحت نمايد. گويا گيزی گفته است «خطرناک» خواهد بود اگر تقاضای خروج آلمان از ناتو، و نه تقاضای کلی برای «انحلال» آن مطرح شود. او افزود که در هر حال اين اتفاق نخواهد افتاد، زيرا برای انحلال اين سازمان امپرياليستی ايالات متحده آمريکا، بريتانيا و فرانسه  بايد به‌توافق برسند؛ چيزی که واقع‌بينانه نيست.

البته گيزی اکنون ادعا می‌کند که او فرمولبندی دقيق سخنان خود را «بخاطر نمی‌آورد» و آن را ناشی از اشتباه در ترجمه معرفی می‌کند. موضوع البته موجب کشمکش در درون «چپ» آلمان شده‌است.

حتا اگر ما بپذيريم که سفير آمريکا بخشاً آنچه گيزی گفت را تحريف کرده‌، تغييری در اصل مطلب نمی‌دهد! اصل مطلب اين است که «چپ» آلمان بطور مبهم و کلی از «انحلال ناتو» حمايت می کند، بدون آنکه خواهان خروج کشورهای مشخص از اين سازمان امپرياليستی بشود. فرمولبندی در سومين کنگرۀ حزب چپ اروپايی که از يونان سيناس‌ پيسموس [ائتلاف جنبش‌های چپ و محيط‌ زيست] در آن شرکت‌کرد، بسيار شبيه است: «تقاضای انحلال ناتو و خواست يک نظام بين‌المللی امنيت دسته‌جمعی براساس قوانين بين‌المللی و اصول يک سيستم اصلاح و دموکراتيزه شدۀ سازمان ملل».

تمام اينها قاطعانه ارزيابی هيئت سياسی کميتۀ حزب کمونيست يونان را تأييد می‌نمايند که در بيانيۀ اخير خود در‌بارۀ به‌اصطلاح ناتوی «جديد» از جمله گفت «تقاضای انحلال ناتو که از طرف چندين نيروی اپورتونيست مطرح می‌شود، بدون آنکه با مبارزه برای خروج کشورهای ما از ناتو همراه باشد، بيشتر شبيه نيايش يک کشيش است تا يک هدف مبارزاتی برای جنبش».

بعلاوه، اين درستی نظر حزب کمونيست يونان را نشان داده‌ است که گفت به ‌اصطلاح حزب چپ اروپايی نظام سرمايه‌داری و سازمان‌های امپرياليستی را زير سئوال نمی‌برد. موضع حزب چپ اروپايی در‌ارتباط با اتحاديۀ اروپايی، که خود را به‌خدمت به‌قانون اساسی آن متعهد نمود و اکنون خواستار ترميم آن در جهت «پاک‌سازی» آن از «سودجويان» و «نئوليبراليسم» می‌شود، کاملاً روشن است. در عين‌حال، اين نشان داده‌است که مواضع حزب چپ اروپايی در‌ارتباط با سازمان امپرياليستی ناتو چقدر بی‌خطر است، زيرا خواست آن برای «انحلال ناتو» با تقويت مبارزه ضد‌امپرياليستی برای خروج هر کشور از آن همراه نيست؛ حزب چپ اروپايی از اين طريق جنبش مردمی را منحرف نموده و از امپرياليست‌ها و نظام «دلجويی می‌کند.» با اين وجود، به‌نظر می‌رسد که نيروهای آپورتونيست در حزب چپ اروپايی در خط سازش با نظام و سازمان‌های امپرياليستی اتحاديۀ اروپايی و ناتو «عشقی در سينه دارند که جرأت به‌زبان آوردن آنرا ندارند.» مشکل اين نيروها اين است که مردم وقتی می‌بينند اينها چگونه خود را مسخره کرده‌اند، حرف‌هايشان را جدی نمی‌گيرند...

الی‌سائيوس واگناس

عضو کميتۀ مرکزی حزب کمونيست يونان و مسئول بخش بين‌الملل کميتۀ مرکزی

منبع: راديکال، روزنامۀ حزب کمونيست يونان
۲۸ دسامبر ۲۰۱۰


برگرفته از تارنگاشت «عدالت»


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!