«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ آذر ۳, یکشنبه

بهتر است سرِ جایت بتمرگی و نواله ات را بلنبانی! ـ بازانتشار

بله! درست است؛* مردم ایران، دستِکم از هشت نُه سال پیش به این سو دریافته اند که برای برونرفت از بحران دامنگیر اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی، راهی جز سرنگونی رژیم پلید اسلام پیشگان برجای نمانده و این دریافت، هر روز دامنه و ژرفای بیش تری نیز یافته است؛ ولی همین مردم و بویژه توده های میلیونی کارگران و زحمتکشان ایران، برای انجام چنان کاری کارستان نیازمند سپارش خوک زبان درازی چون تو یا زرزرهای هر از گاهیِ رییس لاتِ جنده بازت که درباره ی نقش خود و تحریم های تازه گزافه می گوید، نیستند و دروغگویان تبهکاری چون شما را نیک می شناسند. توده های میلیونی کارگران و زحمتکشان ایران، نیک می دانند که چنان تحریم های ناجوانمردانه ای، بسی بیش از رژیم موش های توسری خور اسلام پیشه، خود آن ها را آماج قرار داده و بگونه ای سرراست یا ناسرراست به همین رژیمِ پوشالیِ سرکوبگر یاری می رساند تا همچنان از این ستون به آن ستون بپرد و هر بار با نرمشی قهرمانانه در تنبان خود بریسد و ایران و ایرانی را سرافکنده تر نماید. دَم و دستگاه دیوانسالاری شما اهریمنان روی زمین، چه در دوره ی ریاست جمهوری آن سیاه باهوش و چه در دوره ی ریاست جمهوری لات بی سر و پای «یانکی» به سرِ پا ماندن و پایوری تبهکارترین و ضد ایرانی ترین رژیم تاریخ ایران بارها یاری رسانده است؛ بگونه ای که می توان گفت: اگر چنین پشتیبانی هایی در کار نبود، ایرانیان تاکنون رژیم موش های اسلام پیشه را بزیر کشیده بودند. در خیزش سترگ دی ماه سال گذشته ی مردم ایران، اگر هارت و پورت های پندآمیز رییس بی سر و پایت که مردم را به پرخاش آشتی جویانه فرامی خواند و از دست یازیدن به کاری بیش از آن پرهیز می داد، نبود، آن خیزش بیمانند بگمان بسیار نیرومند به جنبشی فراگیر گسترش می یافت و بکوشش کارگران و کنشگران پیشروی ایرانی، سازمان یافته تر می شد. هارت و پورت های آن لات بی سر و پا نقش آشکاری در کاهش یکباره ی خیزش و بهانه های دروغین بدست رژیم و "رهبر" پفیوز و بیمایه اش برای سخن سرایی و نشانی نادرست دادن درباره ی «دشمن» داد؛ دشمنی که دهه هاست در کالبد کلان سوداگرانِ ایران بربادده، سرمایه های افسانه ای بجیب زده و بخش سترگی از آن را به همین بانک های کشور تو خوک پفیوز و کشورهای اروپایی و جاهای دیگرجابجا نموده؛ ولی آن پفیوزِ بیشرف به کارگران و زحمتکشان ایران هشدار می دهد که مبادا دشمن در میان تان رخنه کند!

اگر براستی می خواستید کمکی به جنبش مردم ایران کرده باشید، می توانستید سیاهه ی نام دزدان ریز و درشت رژیم و موجودی حساب های بانکی شان در آن کشور، کانادا و دیگر کشورهای باخترزمین در اروپا که همه را موبمو می دانید را در رسانه ها به آگاهی مردم ایران و جهان برسانید. این، سزاوارترین کمک بود و همچنان هست؛ ولی شما این کار را نمی کنید و نخواهید کرد؛ زیرا دست در دست آنان دارید و از این سرمایه های بادآورده، بهره می برید. به همین شَوَند، سپارشم، همچنین از سوی کارگران و زحمتکشان کشورم، به تو این است که سرِ جایت بتمرگی و نواله ات را بلنبانی!

ب. الف. بزرگمهر   چهارم اَمرداد ماه ۱۳۹۷


* وزیر امور بیرونی «یانکی» ها روز چهارشنبه٬ سوم اَمرداد ماه گفت که مردم ایران دریافته ‌اند که رژیم دزدسالار جمهوری اسلامی آن رژیمی نیست که می‌خواهند و همین، آن‌ها را به سوی یک تصمیم‌گیری بنیادین خواهد راند.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  چهارم اَمرداد ماه ۱۳۹۷ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!