«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ خرداد ۱۸, شنبه

می خواهند همه مان را از نان خوردن بیندازند ...

«مستر مافیوز روسی»:
می بینید چگونه روی کاسه بشقاب های تان هم تعرفه ی مالیاتی سنگین بسته اند؟ این، یک نابرابری آشکار و ناپذیرفتنی است. می خواهند همه مان را از نان خوردن بیندازند ...

فینگی پینگی کاسه بشقاب فروش:
بله! بگمانم رفیقِ بیمانند و گشایشگر راه ما، «دنگ شیائو پینگ»، هنگامی که گفته بود «گربه، چه سیاه، چه سپید، باید بتواند موش بگیرد!»،* اینجای کار را ندیده بود که گربه های سپید، نه تنها موش می گیرند که بروی گربه های دیگر، چه سیاه، چه زرد، چه روسی یا چینی، چنگ می اندازند و سهم شان را در چشم بهمزدنی می ربایند. بیچاره آن رفیق، گناهی هم نداشت؛ هم قد و قواره اش کوتاه بود و هم خمیده راه می رفت و نمی توانست دورترها را خوب ببیند. من ناگزیرم دوباره بنشینیم و «ناهمتایی بنیادینِ» (تضاد اصلی) تازه ای بتراشم** ...

ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۸

* گفته ای از مشنگی به نام «دنگ شیائو پینگ» در آستانه ی کنار نهادن اقتصاد برنامه ریزی شده و جایگزینی آن با اقتصاد بازار در چین که برخلاف ادعای آمیخته با نیرنگِ گوینده ی آن، نمی توانست به هیچ رو در خدمت سوسیالیسم باشد.

برگرفته از یادداشتِ «پایش بیفتد، پوتین های روسی هم خواهیم فروخت!»، ب. الف. بزرگمهر  ۱۲ شهریور ماه ۱۳۹۶

** بنگرید به نوشتارِ «بیایید برای تندرستی گربه ها بنوشیم!»، ب. الف. بزرگمهر   ششم آبان ماه ۱۳۹۶

زیرنویس تصویر:
«شی جین پینگ، رییس جمهوری چین و ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، آدینه ۱۷خرداد ماه گذشته، در سخنرانی خود در همایش اقتصادی روسیه به چیرگی ”ایالات متحد“ بر اقتصاد جهانی تاختند و با نکوهش نابرابری‌ها در سامانه ی اقتصادی جهان، بر بهبود هماوندی های چین و روسیه پافشردند برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  ۱۷ خرداد ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!