«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ دی ۱۲, سه‌شنبه

این بار، این ما کارگران و مردم ایران هستیم که سرنوشت خود را رقم خواهیم زد!

بیانیه ی سندیکاها و ساختارهای کارگری پیرامون جنبش پرخاش آمیز مردم ایران

آن هنگام که حکومتگران به بن بست رسیده باشند و هیچ راه حلی برای برون رفت از بحران‌هایی که خود بدست خویش ساخته اند، نداشته باشند و مردمِ به تنگ آمده از ظلم و بیداد، دیگر حاضر نباشند همانند گذشته تن به ستم دهند، هنگام اعتراضات گسترده‌ و زیر و رو کننده اجتماعی فرا می‌رسد.

چنین است که اینک، مردم به تنگ آمده از ستم و سرکوب و گرانی و فقر و بیکاری، از چهار روز پیش در ابعادی سراسری خیابان ها را از آن خود کرده و در صفی متحد و یکپارچه، خواست های خود را برای پایان دادن به وضعیت جهنمی موجود فریاد می کشند.

مطالباتی که امروزه زمینه ی راهپیمایی ها و تجمعات سراسری توده های زحمتکش مردم ایران را با محوریت اعتراض به گرانی و فقر و بیکاری فراهم کرده، سال هاست از سوی کارگران، معلمان، دانشجویان، پرستاران و همه اقشار زحمتکش جامعه فریاد زده شده است و حکومتگران بدون هیچ توجهی به آنها مشغول چپاول و غارت ثروتهای اجتماعی بوده اند.

آن چیزی که امروز ما در خیابانهای شهرهای مختلف شاهد آنیم، فوران خشم انباشته ی توده های مردم زحمتکش ایران از غارت و اختلاس های میلیاردیِ بالاترین مقامات حکومتی و افراد و موسسه های مالی وابسته به حوزه قدرت در یک سو و فقر و سیه روزی میلیونی مردم در سوی دیگر تا بیکاری میلیونی کارگران و جوانان، ضرب و شتم دستفروشان و کشتار کولبران، تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر به کارگران و مزدبگیران زحمتکش و بر پایی بساط شلاق و زندان و دار و درفش علیه هرگونه حق طلبی و آزادیخواهی است.

کسانیکه تا دیروز هر گونه اعتراضات کارگری و مردمی حق طلبانه را با اتهامات امنیتی و محاکمه و زندان جواب میدادند و اینک در برابر خشم توفنده میلیونی مردم ایران، اعتراضات بر حق آنان را فتنه و فتنه گری می نامند، باید بدانند که دیگر زمان تغییرات بزرگ و انسانی در این مملکت فرا رسیده است و هیچ نیروی سرکوبی را یارای مقاومت در برابر حق طلبی و آزادیخواهی ما کارگران و مردم ایران نخواهد بود.

امری که در این میان روشن است و ما همراه با توده های زحمتکش مردم ایران آن را فریاد می زنیم، این است که باید خواست های ما مردم برای پایان دادن به فقر و سیه روزی به کرسی نشانده شود؛ باید بساط هر گونه سرکوب و اختناق و زندان بر چیده شود؛ باید همه زندانیان سیاسی، آزاد و غارتگران ثروتهای اجتماعی و عاملین و آمرین سرکوب و اختناق در هر مقام و منصبی مورد بازخواست و محاکمه قرار گیرند؛ باید اموال به غارت رفته ی مردم در موسسه های مالی عودت داده شود؛ باید حداقل مزد کارگران و کارکنان دولت و بخش خصوصی تا پنج برابر مبلغ کنونی افزایش و حقوقهای نجومی صاحب منصبان حکومتی برچیده شود؛ باید برپایی تشکلهای مستقل کارگری و مدنی و آزادی بی قید و شرط بیان، مطبوعات و آزادی فعالیت احزاب برقرار و تضمین شود و باید هر آنچه که خواست توده های میلیونی مردم ایران است به سرعت محقق گردد.

بدیهی است، هر گونه عدم توجه نسبت به تحقق خواست های کارگران و مردم زحمتکش ایران از طریق عوامفریبی یا دست بردن به سرکوب گسترده ی اعتراضات و یا تلاش برای سوار شدن به موج اعتراضات مردمی از سوی جناح های حکومتی و اپوزوسیون رانده شده از قدرت در گذشته و حال، راه به جایی نخواهد برد و این بار، این ما کارگران و مردم ایران هستیم که با اتحاد و همبستگی و تداوم اعتراضات، سرنوشت خود را رقم خواهیم زد.

امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
اتحادیه آزاد کارگران ایران
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه
سندیکای نقاشان استان البرز
کانون مدافعان حقوق کارگر
کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری

۱۱ دی ماه ۱٣۹۶

این بیانیه از سوی اینجانب، تنها در نشانه گذاری ها ویرایش شده است. برنام را از متن بیانیه برگرفته و در زیربرنام نیز دست برده ام. برجسته نمایی های متن همه جا از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!