«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ بهمن ۵, پنجشنبه

سخن برسرِ سرنگونی چنین رژیمی است؛ نه یک واژه بیش و نه یک واژه کم!

تصویر پیوست را درج کرده و از زبان مادران نامور به «پارک لاله» در بیانیه ای خواستار دادگاه های علنی برای محاکمه عاملان کشتار و شکنجه ی بازداشت شدگان خیزش توده ای مردم شده است.

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

با خود می اندیشم:
تنها عاملان؟! پس برنامه ریزان، دستوردهندگان و سازمان دهندگانِ چنین تبهکاری هایی چه؟! ...

سپس خودم را با این پندار خوش می کنم که شاید آن واژه ی از ریشه عربی، دربرگیرنده ی این ها نیز باشد؛ ولی، اینگونه نیست و جایی برای پنداربافی نیز نباید باشد؛ بویژه آنکه توده های مردم ایران در خیزش توفنده ی خویش، کمابیش در همه جا هوشمندانه، کانون نظام «سگ مذهب» را نشانه گرفتند و بگفته ی آن پاچه ورمالیده که فرنام ریشخندآمیز «نظریه پرداز اصلاح طلب» را نیز بکونش بسته و شاید هنوز آن را یدک می کشد:
«... یکباره شعله گرفت و شعارهای معترضان حول تمامیت نظام می‌گشت.»*

به این ترتیب، چنانچه سخن بر سر دستگیری و بسزای تبهکاری رساندنِ همگی آن ها از دستوردهندگان و برنامه ریزان گرفته تا سازمان دهندگان و به انجام رسانندگان (عاملان) باشد، باید از بالا تا پایین، شمار بسیاری از تبهکاران درجه یک و دو و ... از همه برجسته تر، آن بیشعور "ساده زیست" + ۹۵ میلیون یا میلیارد دلاری را دستگیر نمود و به دادگاه کشاند؛ آن هم روشن است که نه دادگاهی در چارچوب این رژیم سرسپرده و تبهکار که چنانچه کار به آنجا بکشد، چیزی در این مایه خواهند گفت:
ایشان به این شَوَند که به خرده ریزِ (همانا «جزئیات» بزبان کژدم گزیده شان!) کارها نپرداخته و نمی پردازند، روح شان بحمدلله از همه ی این تبهکاری ها و اینا پاک است؛ درست بسان گذشته های دور که جز کتری سیاهی بیش نداشتند و اگر از کبریت بازی بدست مبارک شان در آبادان درگذریم، کون شان بحمدلله پاک بود.

بنابراین، ای مادران نیک اندیش! سخن برسرِ سرنگونی چنین رژیمی است؛ نه یک واژه بیش و نه یک واژه کم!

ب. الف. بزرگمهر    پنجم بهمن ماه ۱۳۹۶

* شاید تنها گفته ی بسیار درست در نوشته ی سفسطه آمیز و فریبکارانه ی پاچه ورمالیده ای به نام «سعید حجاریان»، برگرفته از گزارش «تقسیم بندی جریان معترض به پنج دسته توسط سعید حجاریان/ تبعات عبور از روحانی چیست؟»، «جماران»  چهارم بهمن ماه ۱۳۹۶


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!