«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ دی ۱۲, یکشنبه

سگ مذهب ها سرانجام گامی به پس برداشتند ...

سگ مذهب ها زیر فشار خردکننده ی افکار عمومی ایران و جهان و از آن برجسته تر سازمان یافتگی هرچه نیرومندتر و گسترده تر پرخاش های مردم ایران، سرانجام گامی به پس برداشتند و آرش صادقی و همسرش گلرخ ایرایی را به بهانه ی مرخصی آزاد نمودند؛ ولی سخن بر سر آرش ها و گلرخ های بسیار دیگری نیز هست که در زندان های تبریز، شهرهای کردستان و گاه منطقه های دورافتاده و دور از دید رسانه ها در شرایطی از هر سویه بسیار بدتر، رنج زندان را بجان خریده و در برابر رژیمی که کیش و آیین مردم را به ابزاری برای سرکوب دگردیسیده، همچنان پایدار ایستاده اند. جان بسیاری از آن ها نیز در حطر است و برخی دیگر با خطر کوری، زمینگیرشدن و بیماری های بی درمانی که روشن نیست چگونه به آن ها دچار شده اند، دست به گریبانند. باید برای رهایی همه ی آن ها از زندان که رُک و پوست کنده «زندانی سیاسی» بشمار می آیند و رژیم ددمنش و تبهکار اسلام پیشگان از آن ها با نام هایی چون «زندانی امنیتی» یاد می کند، همه ی کوشش خویش را هرچه سازمان یافته تر بکار بریم و نگذاریم سگ مذهب ها و پشتیبانان امپریالیست شان با کانونمند شدن روی شمار اندکی زندانی سیاسی که به هر شَوَندی زیر پوشش رسانه های ایران و جهان قرار می گیرند، هوده ی دیگر زندانیان سیاسی ایران را لگدمال کنند.

آزادی این دو زندانی سیاسی را باید با گام های استوار دیگری برای رهایی دیگران از زندان پی گیریم و چارچوب رسانه ای امپریالیستی ـ سیهونیستی را از آنچه آن ها در همدستی با سگ مذهب های اسلام پیشه برای دستیابی به آماج های خویش و از آن میان، کوشش برای شستن دست خونین رژیم و به فراموشی سپردن تبهکاری های گذشته ی آن بکار گرفته و می گیرند با پیشبرد گسترده تر و سازمان یافته ترِ شعارهایی چون «زندانی سیاسی آزاد باید گردد!»، فراخ تر نماییم.

به نوبه ی خویش، آزادی آرش و گلرخ را به آن ها و خانواده های شان و بویژه به همه ی کوشندگانی که کاری رویهمرفته سازمان یافته تر از گذشته را به پیش بردند، شادباش می گویم.

زندانی سیاسی آزاد باید گردد!

ب. الف. بزرگمهر ۱۲ دی ماه ۱۳۹۵

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!