«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ دی ۲, پنجشنبه

تنها شاید همان یکی را خوب آموخته ایم ...

«زیر برنام ”این خاورشناس آلمانی، به پارسی آواز می خواند و دایره تاجیکی می نوازد“، نوشته است:
”اوته شیلینگ“، نوازنده آلمانی، پانزده سال است که دایره تاجیکی می نوازد. او این هنر را از یک مرد تاجیک در شهر خُجند در شمال آن کشور، آموخته است. اوته می گوید که او در اصل خاورشناس است؛ ولی به هنگام آسودگی از کار، دایره می نوازد و به این هنرش می بالد.»*

با خود می اندیشم:
براستی آدم هنرمندی باید باشد که چندین کار را با هم انجام می دهد. کسی چه می داند؟ شاید هم در میان نواختن و آواز سر دادن، گاه گداری هم می گ..د.** به جایی برنمی خورد و بگمان بسیار کسی هم نوای آهنگین آن را نمی شنود؛ این هم به نوبه ی خود هنری است که می توان بر دیگر هنرها افزود.

از بخت بد، نه خاورشناس شدیم؛ نه نوایی خوش و آهنگین داریم که بخوانیم و با آنکه مادرم هنرمندانه دایره می نواخت، این یکی را نیز نیاموخته ایم؛ تنها شاید همان یکی را خوب آموخته ایم که هنری ارزان و بی نیاز از استاد است!

ب. الف. بزرگمهر   دوم دی ماه ۱۳۹۵

* برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۵ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

** می بینید تا چه اندازه ادب آموخته ام؟! بجای حرف، نقطه چین می کنم! نشانه ای از پیری و خرفتی؟!

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!