«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ آذر ۲۶, جمعه

مردک اسب چهره، شیپور را از سر گشادش می نوازد!

«یانکی» ها جنگ را تا اندازه ای باخته یا بهتر است بگویم به همچشم خود که نیازمند بیش تر به بازی گرفته شدن در پهنه ی سیاست جهانی است۱، واگذاشته اند و اینک، سال ها تبهکاری کشورهای امپریالیستی و مزدوران عرب و تُرک شان در سوریه را به گردن روسیه می اندازند!

نه، مردکِ دروغگو! امپریالیست های «یانکی»، همراه با امپریالیست های انگلیسی و فرانسوی مسوول آنچه در سوریه روی داده و آن کشور را به خاک و خون کشیده، هستند. پنداشته بودید که در سوریه نیز با  دستکاری روندهای سیاسی و اجتماعی، چون لیبی کامیاب خواهید شد؟ می بینید که با همه ی زورگویی بیشرمانه و تبهکاری های بیشمارتان، چرخِ تاریخ آنگونه که می خواستید، بکام تان نگشت و اینجا و آنجا تاب هایی برداشت که با آنچه دلخواه تان بود و دیگر آماج های پلیدی که در سر داشتید، گوشه هایی تیز یافت. اگر در روندهایی که اکنون دیگر به تاریخ پیوسته اند، دست نمی بردید، شاید «بشار اسد» نیز که بهانه و سرپوشی برای آماج های بلندپروازانه ی جغرافیایی ـ سیاسی شما بزرگ ترین تبهکاران جهان بود و همچنان هست، تاکنون سرنگون شده یا خود از کار کناره گرفته بود. مردم جهان، آنچنان نادان که پنداشته اید، نیستند که بتوانید چالش سهمگین و خونینی که براه انداختید را به این سادگی و با بر زبان راندن مُشتی یاوه بر دوش دیگران بیفکنید. چنگ اندازی شما «یانکی» ها و همدستان انگلیسی و فرانسوی و مزدوران منطقه ای تان بود که کارزار اجتماعی و سیاسی مردم سوریه را پیچیده نمود. به همه ی آماج های تان و به بنیادی ترین شان دست نیافتید؛ گرچه، سیاست زورگویانه تان به بهای کشته شدن، بی خانمانی و آوارگی میلیون ها تن از مردم سوریه، عراق، لیبی، یمن، افعانستان و سایر جاها تاکنون انجامیده است. این شما تبهکاران درجه یک جنگی هستید که پیش و بسی بیش از رژیم مافیایی روسیه و رژیم ورشکسته ی دزدان اسلام پیشه در ایران باید پاسخگو باشید!

شاید آنگونه که آرزویت را بر زبان رانده ای، «سرنگونی حلب به آرش پایان یافتن جنگ در سوریه»۲ نباشد و تهدید بیشرمانه و گستاخانه ات درباره ی «آنچه روی خواهد داد»۳ را نیز نیک درمی یابم؛ با این همه، شکست سنگین مزدوران و آدمکشان «یانکی» ها در شهر باستانی و کمابیش با خاک یکسان شده ی حلب، بی هیچ گمان و گفتگو، آغازی برای پایان یافتن جنگ خانمان برانداز در آن کشور باستانی و زمینه ای برای شکست های بزرگ تر امپریالیست ها که تو حرامزاده ی دروغگو یکی از نوکران والامقام شان هستی، خواهد بود.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۵

پی نوشت:

۱ ـ با بدیده گرفتن فرامنطقه ای بودن سیاست رژیم مافیایی روسیه، بده بستان های پشت پرده ی این رژیم با امپریالیست های «یانکی» و دیگر کشورهای امپریالیستی دست اندر کار جنگ و خونریزی در منطقه و بگونه ای کلّی تر، چند و چون باریک آنچه در همه ی پهنه ی شترنگ («شاه مات» یا همانا «شترنج») منطقه و جهان رخ می دهد، برایم هنوز در برخی روندهای شاید تعیین کننده، بخوبی روشن نیست؛ به همین شَوَند از نوشتن یادداشتی جداگانه در آن باره تاکنون خودداری ورزیده ام.

۲ ـ «سرنگونی حلب به آرش پایان یافتن جنگ در سوریه نیست.»، جان کری، وزیر امور خارجی «یانکی» ها (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)

برگرفته از گزارش «کری: خشونت وحشیانه رژیم سوریه، روسیه و ایران علیه عیرنظامیان توجیهی ندارد»، ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۵، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»

۳ ـ همانجا

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!