«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ شهریور ۲۸, یکشنبه

اگر دستگیرش کنیم، نمایش به پایان می رسد!

به گزارش زیر اندکی باریک شوید! مدیر مسوول یک تارنگاشت را برای آنچه «نشر اکاذیب» نامیده اند، بازداشت نموده، بی آنکه حتا راه قانونی آن را بپیمایند! در این ولایت، کارها اینچنین است؛ گاه رسیدگی به بزهکاری های سترگی انجام شده، چند سالی بدرازا می کشد و سرانجام مسگری را در شوشتر به بهانه ی آن، گردن می زنند و گاه چون این مورد، آنچنان در کار شتاب می ورزند که قانون های خودشان را نیز به فراموشی می سپارند! ولی از این ها که بگذریم، آن «نشر اکاذیب» که در گزارش زیر بجای یکبار، دو بار آمده، چشمم را گرفت و با خود گفتم:
اگر آن مدیر مسوول برای اتهامی هنوز پایور نشده بازداشت می شود، چرا «آقا بیشعور نظام» را نمی گیرند که چندی پیش دروغ های شاخدار به این گُندگی گفته بود:
«همانهایی که عضو حزب توده بودند و بیست سال زندان هم کشیده بودند، بعد آمدند در تلویزیون جمهوری اسلامی، بدون اینکه فشار و زوری وجود داشته باشد، ”غلط‌‌کردم‌نامه“ را نوشتند و خواندند؛ این را شماها شاید یادتان نیست؛ مال سالهای اوائل [دهه‌ی] ۶۰ است. ده دوازده نفر از عناصر حزب توده آمدند تلویزیون جمهوری اسلامی ـ بنده آن‌وقت رئیس جمهور بودم؛ من تعجّب کردم، ما دوستان فعّال و مسئولین درجه‌ی یک کشور تعجّب کردیم که اینها چطور [آمده‌اند]؛ بعضی از اینها را ما از نزدیک می‌شناختیم؛ بعضی‌ها با ما هم‌زندان بودند؛ بعضی‌ها را بعد از زندان دیده بودیم و می‌شناختیمشان، ادّعا و مدّعاهایشان تا عرش میرفت ـ اینها آمدند صف کشیدند، نشستند روی صندلی، یک نفر از خودشان به‌عنوان مجری شروع کرد از اینها سؤال کردن [درباره‌ی] مواردی که خیانت های حزب توده را به کشور اثبات میکرد. بعد آنها هرکدام که یک خرده کوتاه می‌آمدند و حرف نمیزدند، این مجری چون از خودشان بود، می گفت آقا، فلان وقت، فلان کار را شما کردید، فلان چیز را گفتید، مجبور میشد بگوید بله، گفتم؛ یعنی ما نبودیم که از آنها میخواستیم اقرار بگیریم، خودشان از خودشان اقرار می گرفتند. این جزو اسناد بسیار باارزش صداوسیما است؛ نگذارند از بین برود؛ اینها خیلی چیزهای باارزشی است. خب، بعد از این حرفها، حالا همانها برمیدارند کتاب مینویسند و جزوه مینویسند به‌عنوان دفاع از مارکسیسم؛ خب این مسخره است.»۱ (برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است.)

خوب! کلاه خودتان را داور کنید! در همین چند جمله، دستِکم پنج بار برای بازارگرمی، دروغ (همانا «نشر اکاذیب» بزبان دلخواه آن ها!) بر زبان "رهبر عظیم الشان" آمده و می دانید که به جز قانون های زمینی، چه بر بنیاد اسلامی و چه هر کیش و آیین دادرسی دیگر، «دروغگو دشمن خداست!».

خوب! اگر طرفدار حق و حقیقت هستید و اگر حتا آن مدیر مسوول برای بازار گرمی دروغ گفته باشد که هنوز از دیدگاه حقوقی به آن رسیدگی نشده و روشن نیست، کدامیک بیش تر دروغ گفته اند؟ کدامیک دروغ های گنده تر گفته اند؟ گستره ی فریب و نیرنگ پیامد دروغ کدامیک دامنه دارتر است؟

تنها شاید بتوانید چنین بهانه ای بیاورید که او رهبر است؛ اگر دستگیرش کنیم، نمایش۲ به پایان می رسد!

ب. الف. بزرگمهر       ۲۸ شهریور ماه ۱۳۹۵

پی نوشت:

۱ ـ دروغگویی های گستاخانه ی رهبر دَبَنگِ بی همه چیز در دیدار با مُشتی دستچین شده به نام دانشجو، ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۴، برگرفته از پیوند زیر:

۲ ـ همانا «سیاه بازی» یا «نمایش روحوضی»

***

اتهامات مدیر مسئول سایت معمارنیوز اعلام شد/اشخاصی که زمین گرفته‌اند، هیچ شکایتی از سلطانی نکرده‌اند

وکلای مدیر مسئول سایت معماری‌نیوز اتهامات موکل خود را تشریح کردند.

به گزارش ایلنا، متن بیانیه وکلای یاشار سلطانی مدیر مسئول سایت معماری نیوز که عصر امروز به دلیل عجز از تودیع وثیقه دو میلیاردی بازداشت شد، به این شرح است:

باسمه تعالی

پیرو بازداشت آقای یاشار سلطانی، مدیر مسوول پایگاه خبری معماری نیوز، که امروز شنبه ۲۷/ ۶ / ۹۵  ساعت ۱۴:۳۰ با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای رسانه (مراد عباسی) به لحاظ عجز از تودیع وثیقه دو میلیارد ریال، با توجه به پیگیری افکار عمومی درخصوص این پرونده و وضعیت موکل نکات زیر از سوی وکلای ایشان به اطلاع می‌رساند:
۱ ـ صرفنظر از ابهامات موجود در روند تشکیل پرونده و نحوه ابلاغ به موکل و احضار ایشان که در جای خود از سوی نهادهای محترم نظارتی قوه قضاییه قابل پیگیری است، آقای یاشار سلطانی امروز در خصوص این سه شکایت مورد تفهیم اتهام قرار گرفت: 

الف - شکایت اداره حقوقی شهرداری تهران مبنی بر نشر اکاذیب با انتشار «خبر قرق پارک لویزان برای مراسم عروسی دختر آقای محمد باقر قالیباف»؛

ب - شکایت معاونت قضایی شورای شهر تهران مبنی بر نشر اکاذیب با انتشار «خبر انتصاب پسر آقای مهدی چمران در معاونت شهرسازی شرکت نوسازی عباس آباد»؛ 

ج - نامه آقای محمد باقر قالیباف به دادستان تهران در خصوص انتشار «گزارش سازمان بازرسی کل کشور در خصوص نحوه واگذاری املاک شهرداری تهران»؛

۲ ـ در جایی که بحث از ادعا و شکایت راجع به چگونگی مدیریت شخص آقای محمد باقر قالیباف یا عروسی دختر ایشان و انتصاب پسر آقای مهدی چمران است، طرح شکایت از سوی اداره حقوقی شهرداری تهران یا معاونت قضایی شورای شهر تهران محمل و توجیه قانونی نداشته و بایستی منجر به صدور قرار موقوفی تعقیب گردد. بدیهی است آقایان، به مانند سایر شهروندان، باید شخصا یا از طریق وکلای دادگستری به هزینه خود ، اقدام به طرح شکایت و پیگیری آن در مراجع قضایی نمایند.

۳ ـ توقیف هر سایت دارای مجوز از هیات نظارت بر مطبوعات همانند پایگاه خبری معماری نیوز باید بر اساس قانون مطبوعات انجام پذیرد. حال آنکه در این مورد توقیف سایت مذکور براساس ماده ۱۸ قانون جرائم رایانه ای صورت گرفته که فاقد وجاهت قانونی است.

۴ ـ نچه در سایت معماری نیوز منتشر شده صرفاً گزارشی است که از سوی عالیترین نهاد نظارتی یعنی سازمان بازرسی کل کشور تهیه و تنظیم شده و هیچگاه صدور این گزارش تکذیب نشده است.

۵ ـ هیچ کدام از اشخاصی که بر اساس گزارش سازمان بازرسی کل کشور از شهرداری تهران خانه یا زمین دریافت نموده اند، هیچگونه شکایتی در مراجع قضایی علیه موکل مطرح نکرده اند !

۶ ـ خط مشی و عملکرد آقای سلطانی در طول ۷ سال مدیریت سایت معماری نیوز و دغدغه همیشگی ایشان برای پیگیری مطالبات مقام معظم رهبری بخصوص در حوزه تخریب باغات و حفظ بیت المال، بدون توجه به ملاحظات سیاسی و جناحی آقایان، گواه روشنی بر حسن نیت ایشان در جهت انجام رسالت مطبوعاتی و آگاهی بخشی به افکار عمومی می باشد.

وکلای مدیرمسوول پایگاه خبری معماری نیوز

علی مهر آرا ، مهدی جعفری نژاد، سید صادق کاشانی

برگرفته از «ایلنا»، ۲۷ شهریور ماه ۱۳۹۵

برجسته نمایی های متن همه جا از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!