«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ تیر ۱۰, چهارشنبه

پای دروغ لنگ است و راه دوری نمی رود!


یادداشت کوتاه زیر از برخی سویه ها شایان درنگی کوتاه و نموداری از تلخکامی ها و ناگواری های رخ داده است. چه زبانزد درستی است که می گوید:
«پای دروغ لنگ است و راه دوری نمی رود»!

آیا می شد فرآورده هایی بهتر از آنچه در این یادداشت به آن اشاره شده از کیش و آیینی ابزارِ دستِ بهره کشان و به سیاست آلوده، چشم داشت؟! نیک که بنگری، سخن  همان «نشانه  خدا»ی دوران «رضا قلدر» که زمانی دور گفته بود: «سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما»* سبز شده است؛ گرچه شوربختانه، نه آنگونه که شاید وی می پنداشت یا آرزوی آن را در سر می پروراند.

ب. الف. بزرگمهر   دهم تیر ماه ۱۳۹۴

* حسن مُدرّس

***

اوقات فراغتی به نام اصول گرایی

قدیما بزرگترای ما می گفتند، حزب اللهی بودن فقط یک ژست نیست و ما را از ظاهرگرایی منع می کردند. تاکید داشتند که پیراهن سفید روی شلوار پارچه ای و کفش اسپرتکس و نماز جمعه و هیات رفتن و غیره خوب است؛ اما همه ماجرا اینجا نیست. حزب اللهی باید اخلاق گرا باشد؛ اهل کار خیر باشد؛ ادب داشته باشد؛ مردم دار باشد و کلی حرف دیگه. اما این روزا دیگه از ظاهرگرایی هم گذشته. یه چیزی داریم به نام اصولگرایی که این حتا با حزب اللهی گری هم فرق دارد. اصولگرایی برای برخی تنها یک تیپ سیاسی است؛ همین! حتا همان ظاهرگرایی قبلی را هم ندارد.

در سیاست اصولگرایند؛ اما در فرهنگ اصلاح طلبند و در اخلاق سلطنت طلب و سبک زندگی لیبرال و غیره.

اسم فتنه بیاد صداشون کلفت می شود و نسبت به پرونده هسته ای خیلی حساسند و اما زندگی شخصی شون کمترین نسبتی با حزب اللهی بودن ندارد. اینا اصولگرایی را یک تیپ می دونند. طی چند سال گذشته هم تعدادشون بسیار زیاد شده است. علتش چیست، نمی دانم.

برای اینا حزب اللهی بودن اوقات فراغت است. یه عده عکس فردین و گوگوش را به دیوار می زنند و اینا عکس آقا. ته حزب اللهی بودن شون اینجاست!

از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش درخور در نشانه گذاری ها؛ دانسته از ویرایش همه سویه و پارسی نویسی آن خودداری ورزیده ام.    ب. الف. بزرگمهر
  

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!