«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ تیر ۲۶, جمعه

به افتخار ایران زمین؟! چه شوخی بامزه ای!

اگر خودت را به خریّت می زنی، چندان مهم نیست؛ به هر رو، خر خودتی!

تصویری از «برج ایفل» درج کرده و می نویسد:
«دولت فرانسه به  مناسبت نتیجه مثبت توافق «گروه ۵+۱» با ایران و از میان رفتن تحریم ها امشب به افتخار ایران زمین به مدت دو ساعت ”برج ایفل“ را به سه رنگ زیبای سبز، سپید و سرخ آذین و نورانی نمود.»

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب:    ب. الف. بزرگمهر

به افتخار ایران زمین؟! چه شوخی بامزه ای! نه جانم! به افتخار رژیم تبهکار فرمانروا بر کشورت و کنده شدن دروازه های اقتصادی که پیش تر باز شده بود؛ ولی به هر رو روی پاشنه هایش صدای گوش آزاری می داد. اکنون، آن را هم برداشته اند.

اگر خودت را به خریّت می زنی، چندان مهم نیست؛ یک خر یا هزار خر بیش و کم، تفاوت چندانی نمی کند؛ ولی اگر بلدرچینی شده ای و لابلای گندمزار یا کشتزاری از گونه ای دیگر، تخم گذاشته ای، فراموش نکن که بزودی با درو کردن آنجا ترا نیز با همه ی تخم هایی که نهاده ای، می گیرند و کباب خوبی برای یک شام درست و حسابی و ناشتای پر و پیمان برای بامداد روز پسین، برای مهمانانی چون «نتانیاهو مغزگنجشکی» و «بیشعور مُعظّم نظام»، در زیر همان برج آماده می کنند. جای شگفتی هم ندارد و اسکاروایلد حق داشت که می گفت:
«تنها کودن ها شگفت زده می شوند!» و تو هم بیگمان نیک می دانی که خداوندان سرمایه در آن کشور، چه هماوندی های خوبی با کشور ساختگی اسراییل و رهبران فراراست آن از یکسو و عرب های بیابانگرد و شیخک های پول و پله دار از سوی دیگر دارند؛ جای آقایان نیز گرچه پیش تر تهی نبود و همین آخوند کوتوله ی امنیتی و استادش «اُم الفساد والمفسدین» و نیز دیگرانی چون آن «خر قبرسیِ» بازگشته به «سپاه پاسداران سرمایه» با آن ها دور از دیدگان مردم، هماوندی های نزدیک اقتصادی و رایزنی های نیمچه سیاسی داشته اند، پس از این می توانند سبکبال و آسوده با همه ی آن ها نشست و برخاست کنند و حتا جلوی دوربین ها عکس های یادگاری بیندازند؛ و کسی چه می داند؟ شاید آن بیشعور مُعظّم نیز چنانچه زنده بماند و آخوند کوتوله، وی را به «شیطان بزرگ» نفروشد، ناز و اداهای کنونی و پرخاشگری هایش را که به جایی برنمی خورد، یکسره به کناری نهاده به گردهمایی های آن آقایان بپیوندد.

شنیدی که در جشن راه اندازی شده و بی نمک خودشان در «شب هسته ای، خسته ای، سرشکسته ای»، حتا یکی دو جوان را به خاطر شعار دادن بر ضد «یانکی» ها و «مرگ بر آمریکا» که همانا منظور، مرگ بر امپریالیست های «یانکی» است و نه مردم ایالات متحد، دستگیر کردند؟

تو حتا نمی دانی که الله و شیطان نیز جای خود را به یکدیگر بخشیده و هرکدام، نقش آن دیگری را بازی می کند. می دانم کمی شاخ درآورده ای؛ ولی همه ی این ها ممکن است، پیش بیاید و تو باید خو بگیری تا از دو ساعت نورانی شدن آن برج  با سه رنگ زیبای سبز، سپید و سرخ، شگفت زده نشوی؛ آن ها برای توده ی مردم ایران و روستای «قلعه رشِ» سردشت که گویا همین چند روز گذشته، شش تن از تنگنای گرسنگی و نداری و بیچارگی خود را در آن روستای کوچک به دار آویخته و جان سپرده اند، آذین و نورانی نشده اند؛ آن نورها و آذین ها برای سرمایه داران و چپاولگران همه ی این کشورهاست که گرچه پایش بیفتد، یکدیگر را نیز می درند؛ ولی در برابر کارگران و زحمتکشان کشور خود و کشورهای دیگر، دست در دست یکدیگرند؛ و تفاوتی هم ندارد که «سگ مذهب» باشند یا «خوک مذهب» یا به گفته ی آقایان: «لامذهب»! الله و شیطان و فرشتگان آسمان، همگی ابزار و بازیچه ی دست آنان برای نادان نگاه داشتن توده های مردم است و بس!

با این همه، بازهم یادآور می شوم:
اگر خودت را به خریّت می زنی، چندان مهم نیست؛ به هر رو: خر خودتی!

ب. الف. بزرگمهر    ۲۶ تیر ماه ۱۳۹۴

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!