«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ مرداد ۲, جمعه

نشانه ای از خوش بینی یا سَپَری به جهان هَپَروت؟

از سری نوشتارهای مردم آزاری

نوشته است:
من هم اکنون در آینده ای هستم كه در گذشته به پندارم نمی آمد ...

از «گوگل پلاس» با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب:    ب. الف. بزرگمهر

نگاهی به چهره ی دگرگون شده اش می اندازم و می بینم آبی زیر پوستش دویده و تازگی و تراوتی یافته که در تصویر پیشین از آن نشانی نبود. با لبخندی بر لب با خود می اندیشم:
چه خوب! من هم اگر جای وی بودم، رهسپار آینده می شدم و گذشته بجای خود؛ به زمان کنونی هم بازنمی گشتم! نشانه ای از زندگی و خوش بینی به آینده یا سَپَری* به جهان هَپَروت؟

ب. الف. بزرگمهر   دوم اَمرداد ماه ۱۳۹۴

* همانا «سفر»

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!