«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۹ اسفند ۲۹, یکشنبه

دورویی در سیاست امپریالیست ها، نشانه ی بن بست است!


در تارنگاشت خبرگزاری «بی بی سی» زیر عنوان « هشدار کلینتون به ایران درباره مداخله در بحرین»، چنین آمده است:
«هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا به ایران درباره دخالت در امور داخلی بحرین و سایر کشورهای منطقه هشدار داده است.
خانم کلینتون که روز شنبه در پاریس صحبت می کرد گفت: آمریکا خود را در رابطه با امنیت منطقه خلیج فارس متعهد می داند و از نگرانی مشترک این کشور و متحدانش درباره رفتار ایران خبر داد.
خانم کلینتون گفت: ما این دیدگاه مشترک را داریم که فعالیت های ایران در خلیج (فارس)، مانند تلاش های این کشور برای پیش بردن اهدافش در کشورهای همسایه، صلح و ثبات منطقه را به خطر می اندازد.
خانم کلینتون که برای شرکت در یک کنفرانس بین المللی درباره اوضاع لیبی به پاریس سفر کرده بود، با چند نفر از مقام های ارشد کشورهای حوزه خلیج فارس دیدن کرد.»۱

این خبرگزاری، آتش گشودن به روی تطاهرکنندگان بحرینی را که بی گفتگو با چراغ سبز ایالات متحده و همدستی عربستان و شیخک نشین های خلیج پارس انجام یافت، بی شرمانه با واژه «ناآرامی» لاپوشانی می کند و دخالت نیروهای بیگانه در این کشور برای سرکوب و کشتار تطاهرکنندگان را پوشش قانونی می دهد:
«بحرین که در هفته های گذشته به خاطر اعتراض مخالفان به خاندان حاکم در این کشور دچار ناآرامی شده است، از عربستان، قطر و امارات عربی متحده برای آرام کردن اوضاع درخواست کمک کرده است.»۲

در تظاهرات منامه و جاهای دیگر بحرین، هم اکثریت شیعه و هم اقلیت سنی مذهب شرکت گسترده داشته اند. با این همه، این خبرگزاری فریبکار با در میان نهادن « انتقال قدرت به اکثریت شیعه» کوشش در واژگون نشان دادن واقعیت و برافروختن جنگ مذهبی دارد:
«ایران اعزام نیروهای نظامی این کشورها به بحرین را به شدت محکوم کرده است. عربستان سعودی و دیگر متحدان عرب این کشور نگران سرنگونی خاندان سلطنتی خلیفه در بحرین و انتقال قدرت به اکثریت شیعه است.»۳

کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده که تاکنون، بیش از «امور خارجه» این کشور، نقش «وزیر جنگ» و آتش افروزی در جاهای گوناگون جهان را بر دوش داشته، با دورویی درباره ی پرهیز از خشونت و برگزاری گفتگوی ملی سخن می راند:
«... حاکمان بحرین از حق درخواست کمک نظامی از همسایگان خود برخوردار است اما هشدار داد خشونت راه حلی برای ناآرامی های این کشور نیست. خانم کلینتون همچنین خواهان برگزاری گفت و گوی ملی برای حل مشکلات بحرین در فضای صلح آمیز و مثبت شد. آمریکا پیش تر هشدار داده بود راهی که بحرین در پیش گرفته، راه درست مواجهه با ناآرامی سیاسی در این کشور نیست.»۴

خبرگزاری دروغگو در پایان گزارش، ناچار به واگویی واقعیتی است که ناگفته نیز برای همه روشن است:
«بحرین [بخوان: حاکمیت بحرین] یکی از متحدان نزدیک آمریکا در خلیج فارس و میزبان ناوگان پنجم نیروی دریایی این کشور است.»۵

گفته می شود که در سیاست، راستگویی و رک گویی نقش اصلی را دارد. در این پهنه، جایی برای دروغگویی، وانمایی و مانند آنها نیست. از چندی پیش، با افزایش بحران فراگیر سرمایه داری در جهان و زمینگیر شدن آن، دروغ و ریاکاری کم و بیش آشکار، جای راستگویی و رک گویی را گرفته است. پدیده ای که کم وبیش همه ی رژیم هایی را که دست در آش دارند، فراگرفته است: از رژیم دروغگو و ضدخلقی جمهوری اسلامی گرفته تا حاکمیت کشورهای بزرگ سرمایه داری باختر.

چنین پدیده ای، گرچه نشانه های جدی و خطرناک جنگ و خونریزی در همه جا را دربر دارد، بن بست اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی سامانه ی امپریالیستی و همه ی نوکران و همدستان دیکتاتور یا "دمکرات" آن را نیز به نمایش نهاده است. دست همه آنها برای توده های مردم رو شده و بازهم بیش از پیش رو خواهد شد.

زمانه ی دیگری از مدتی پیش فرا رسیده و به مرحله بالندگی و پختگی خود نزدیک می شود. چپ ها و همه ی نیروی پیشروی جهان، باید بتوانند با یافتن گزینه های درخور اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی سوسیالیستی یا با سمتگیری سوسیالیستی، به هنگام، "سیبی" را که می رسد، از درخت بچینند؛ وگرنه بر "زمین" افتاده یا بر روی شاخه خواهد گندید. در هر دو صورت، آدمی و فرهنگ آن از سطح کره ی زمین ناپدید خواهد شد. سامانه ی امپریالیستی را دیگر توان دسترسی و دستیابی به این "سیب" نیست.

ب. الف. بزرگمهر       ۲۹ اسپند ماه ۱۳۸۹


افزوده ی درون [ ] و برجسته نمایی ها، همه جا، از اینجانب است. ب. الف. بزرگمهر

پانوشت:

۱ ـ برگرفته از بی بی سی

۲،۳،۴،۵ ـ همانجا

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!