«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ شهریور ۱۶, یکشنبه

نخونده مُلّا ـ بازپخشش

لامذهب ها حتا در این غار ژرف در جزیره ای دورافتاده در میان اقیانوس مرا یافتند. این پژوهشگران اروپایی را می گویم که خدا لعنت شان کند؛ به هر سوراخ سنبه ای سر می زنند؛ زبانم لال، استغفرالله، اگر خداوند رب العالمین ... داشت، انگشت شان را به آنجا نیز فرو می کردند؛ ولی خوشبختانه خداوند بسان سایر فرشتگان از بزرگ و کوچک و از عرش عالم تا پیرامون زمین، مو لای درزشان نمی رود.

چندین سده بود که به خوبی و خوشی در این جزیره می زیستم و خوشبختانه خداوند اَرحم الرّاحمین، هزاران خفاش مادینه که هر روز نیز زاد و ولد می کنند در همین غار برایم فراهم نمود تا تنها نباشم. از خوراک هم که الحمدلله کم و کسر نداریم. خوراک ما خون است؛ خوراکی آماده! شب ها بیرون غار پرواز می کنیم و هر جک و جانوری که بیابیم بر گردن یا پشتش شیرجه رفته، خونش را می مکیم.

اکنون این بی دین ها بی آنکه «اِذن» مرا بگیرند، تصویر مرا همه جا پخش کرده و خودم را نیز به بند کشیده، همه جا نمایش می دهند. خدا لعنت شان کند که خواب و آرامش مرا به هم زده اند ...

ب. الف. بزرگمهر    سوم آبان ماه ۱۳۹۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2014/10/blog-post_52.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!