«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ تیر ۲۴, یکشنبه

مردم از این نظام تنگ شان گرفته است! ـ بازانتشار

مردک بیشرمی که از همان آغاز انقلاب در اندیشه ی دستبرد به «قانون کار» به زیان کارگران و زحمتکشان ایران بود و حتا برای فروش نیروی کار ویژه کاران و دانشگاهیان ایران به کشورهای امپریالیستی نیز نقشه کشیده بود، در واکنش به جُستار بازداشت یکی از نمایندگان مجلس فرمایشی از آن میان، گفته است:  
«این اقدامات دادستان تهران برای نظام مساله‌سازی می‌کند و قوه قضائیه را در معرض افکار عمومی قرار می‌دهد و این اقدامات به مصلحت دادستان و قوه قضائیه نیست ... محمود صادقی نماینده مردم است؛ صرف نظر از اینکه نماینده چه کسی است و چه گرایشی دارد ...»۱ 

گویی با آن فریبکار رودررو شده ام، با خود می اندیشم:
مردک! کُلِّ این «نظام» بی سر و سامان و ورشکسته ی ایلخانی، وبال گردن مردم ایران شده و کار را به جایی کشانده که حتا دیگر نمی توان گفت: مردم از این نظام به تنگ آمده اند که فراتر از آن:
مردم از این نظام تنگ شان گرفته است! 

درمی یابی یا هنوز می خواهی خودت را به خریت بزنی و بجای «نظام»، یقه ی «دادستانی» و «قوه قضاییه» را بگیری؟! قانون به آرش «آقا»ست و «آقا» نیز همانا «قانون» است! مگر ندیده ای دیدگان تندیس قانون و دادگستری که نمی دانم چرا بجای نرینه، مادینه ای است را با چشم بندی می پوشانند؟ خوب! در این ولایت، پا را کمی فراتر نهاده و بجز دیدگان «قانون» یا همانا «آقا» که با پارچه پوشانده شده، خِرَد وی را نیز با بِتُن پر کرده اند که هم کم تر بیندیشد و بصیرت بخرج دهد و هم دیگران کم تر در رنج باشند و سردرگم شوند. چه خوشایند، چه ناخوشایند، بسان آن مردى که در حرم امامزاده ای اختيار خویش را از کف داد و در صحن آنجا شاشید، مردم نیز دیر یا زود، پس از چندین بار این پا و آن پا شدن و اندیشناک از اینکه «بشاشم، نشاشم، شاشیده ام»۲، سرانجام بر این «نظام سپندینه» و ولایتش خواهند شاشید و دمی به آسودگی برخواهند آورد.

ب. الف. بزرگمهر    نهم آذر ماه ۱۳۹۵ 

 http://www.behzadbozorgmehr.com/2016/11/blog-post_646.html  

پی نوشت:

۱ ـ برگرفته از گزارش «برخورد با نماینده مردم باید با اطلاع رئیس مجلس صورت گیرد»، «خبرگزاری تسنیم»، هشتم آذر ماه ۱۳۹۵ 

۲ ـ «بشاشم، نشاشم، شاشیده ام ...»، ب. الف. بزرگمهر، ۱۲ آبان ماه ۱۳۹۳ 

http://www.behzadbozorgmehr.com/2014/11/blog-post_3.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!