«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ مهر ۷, یکشنبه

آموزش های سندیکایی ـ بخش نخست


سندیکاهای کارگری دارای ماهیت طبقاتی معین بوده و ویژگی های گوناگونی دارند که آگاهی از آن برای کنشگران کارگری اهمیت همه جانبه دارد. ویژگی های سندیکاهای کارگری عبارتند از:
الف ـ سازمان طبقاتی؛
ب ـ سازمان توده ای؛ و
ج ـ سازمان دمکراتیک.

آشنایی کارگران و زحمتکشان با آموزش های سندیکایی، یکی از مهمترین اولویت های پیکار در راه دستیابی به حقوق سندیکایی و سنگ پایه بازسازی و آفرینش سندیکاهای واقعی کارگری است. این جُستار، بویژه در اوضاع حساس میهن ما از اهمیتی بنیادین برخوردار است. از این رو، «اتحاد کارگر»، بولتن «کمیته روابط سندیکایی» در رشته نوشتارهایی، پایه های اصلی آموزش های سندیکایی، برگرفته از آموزش های «فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری» را منتشر و در اختیار کنشگران کارگری قرار می دهد.

***

سندیکاهای کارگری، ماهیت و ویژگی های آن

سندیکاهای کارگری، فراگیرترین ساختارهای ناوابسته ی کارگری هستند که پیدایش آن ها، فرآورده ی ناهمتایی (تضاد) همیشگی میان منافع کارگران و سرمایه داران و برآمده از پیکار همیشگی کارگران و زحمتکشان برای بهبود وضعیت کار و زندگی آن هاست. با آنکه امروزه پس از دو سده پیکار خستگی ناپذیر کارگران، هستی سندیکاهای کارگری در بسیاری از کشورهای سرمایه داری به رسمیت شناخته شده، اما سرمایه داران و دولت های سرمایه داری همچنان می کوشند سندیکاها را از آماج های خود منحرف کنند یا بر آن ها چیره شوند. بنابراین، وظیفه ی کارگران و کنشگران سندیکایی است که با باریک بینی، هوشیاری و همبستگی، حقوق سندیکایی و استقلال عمل سندیکاها را پاس دارند و سطح پیکارجویی ساختارهای کارگری را پیوسته افزایش دهند و با بُرندگی از منافع صنفی و طبقاتی زحمتکشان پشتیبانی نمایند. واقعیت این است که سندیکاهای کارگری با همه ی فرازها و فرودها و زیر فشار قرار داشتن همیشگی از سوی سرمایه داران و دولت های سرمایه داری و انواع فشارها در حکومت های دیکتاتوری و خودکامه، توانسته اند در زمینه سازماندهی کارگران گِردِ خواست های بنیادی آنان و نیز درجهت دستیابی به حقوق کارگران به پیشرفت ها و دستاوردهای چشمگیر و بزرگی، چه در سطح ملی و چه درسطح بین المللی، دست یابند. از آن میان، می توان به تصویب «مقاوله نامه» ها و «سپارش نامه» های «سازمان بین المللی کار»، بویژه «مقاوله نامه» های ۸۷، ۹۸ و ۱۳۵ و همچنین «منشور جهانی حقوق سندیکایی» اشاره نمود. 

سندیکاهای کارگری دارای ماهیت طبقاتی معین بوده و ویژگی های گوناگونی دارند که آگاهی از آن برای کنشگران کارگری اهمیت تام و تمام دارد. ویژگی های سندیکاهای کارگری عبارتند از:
الف ـ سازمان طبقاتی؛
ب ـ سازمان توده ای؛ و
ج ـ سازمان دمکراتیک.

الف ـ سازمان طبقاتی

سندیکای کارگری در مانش (مفهوم) کلی، یک ساختار پایه ای طبقه کارگر در تمام بنگاه های تولیدی و خدماتی است که وظیفه ی آن سازماندهی کارگران برای پشتیبانی از منافع آنان و همه زحمتکشان است. بنابراین، سندیکاهای کارگری یک سازمانِ طبقاتی کارگران بشمار می آید.

این ویژگی، یعنی سازمان طبقاتی بودن؛ هنگامی معنا پیدا کرده و صورت واقعیت به خود می گیرد که بر مواضع طبقه کارگر تکیه نموده و پیگیرانه، اصولی و به دور از هرگونه سازشکاری از منافع طبقه کارگر در برابر بهره کشان و دولت های سرمایه داری پشتیبانی کند. این واقعیت را نباید فراموش نمود که در جنبش سندیکایی، برخی بینش ها و دیدگاه های رفُرمیستی و کژدیسه هست که باید در برابر آن ها هوشیار بود؛ زیرا چنین دیدگاه ها و نظراتی (بینشی) می تواند سندیکاهای کارگری را از درونمایه ی (مضمون) طبقاتی آن تهی نماید؛ از میان چنین دیدگاه ها و بینش های کژدیسه و رفُرمیستی می توان به گرایش های زیر اشاره نمود:
۱ ـ گرایش همیشگی به سازشکاری با کارفرما که در کردار به زیان منافع زحمتکشان بوده و به همکاری با کارفرمایان می انجامد؛
۲ ـ هواداری از نظریه ی همکاری با کارفرمایان و دولت های سرمایه داری و چشم بستن بر خواست های بنیادی زحمتکشان در دستیابی به بالش (رشد) و گسترش پایدار و عدالت اجتماعی؛
۳ ـ محدود نمودن کنشگری طبقه کارگر به خواست های اقتصادی که به کارفرمایان و به دولت های سرمایه داری این امکان را می دهد که چیرگی سیاسی و ایدئولوژیک خود را بر زحمتکشان پاس دارند. (توضیح بایسته: در این زمینه به عنوان نمونه می توان به نقش آشکار جنبش سندیکاییِ زحمتکشان آفریقای جنوبی در پیکار بر ضد جدایی نژادی ( آپارتاید)، پیکار سندیکاهای کارگری فرانسه در دوران «جنگ دوّم جهانی»و اشغال این کشور از سوی آلمان فاشیستی و نیز پیکار دلیرانه ی «شورای متحده مرکزی کارگران و زحمتکشان ایران» در دوره ی «جنبش ملی شدن صنعت نفت» اشاره کرد. این تجربیات به خوبی خط بطلان بر گرایش رفرمیستی و محدود کردن پیکار طبقه کارگر به تنها چالش های اقتصادی کشیده است.

با همه ی کوشش های کارفرمایان و دولت های سرمایه داری در بهبود و گسترش دیدگاه ها و بینش های رفرمیستی و سازشکارانه در میان کارگران، بینش و دیدگاه طبقاتی درباره سندیکاها، همه جا در میان کارگران بالیده و گسترش یافته است. گواه این امر، همانا بالندگی پیکار زحمتکشان در مجموعه ی کشورهای سرمایه داری و هستی سازمان های فراگیر و ناوابسته ی کارگری در سراسر جهان است. (توضیح بایسته: در پیکارهای زحمتکشان اروپا بر ضد سیاست های ریاضت اقتصادی دیکته شده از سوی «کمیسیون اتحادیه اروپا»، «بانک مرکزی اروپا» و «صندوق بین المللی پول» در سال های کنونی، گواه بالندگی بینش طبقاتی در سندیکاهای اروپایی هستیم). بنابراین در مبارزات سندیکایی همواره باید بینش و دیدگاه طبقاتی را بهبود بخشید. سندیکا به عنوان سازمان طبقاتی کارگران و زحمتکشان، همزمان سازمان توده ای فراگیر نیز هست.

پایان بخش نخست

آموزش های سندیکایی در شماره ی آینده «اتحاد کارگر» پی گرفته خواهد شد.

بولتن «کمیته روابط سندیکایی اتحاد کارگر»


این نوشتار از سوی اینجانب، پارسی نویسی و ویرایش شده است.      ب. الف. بزرگمهر

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!