«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ خرداد ۴, پنجشنبه

از شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد وارد می شود!

اگر جنگ و بمباران اتمی، انشاء الله پیش نیاید، «پینوشه»ی امام زمانی فرآورده ی اسراییل نیز بزودی وارد می شود!

از شیر مرغ گرفته تا جان آدمیزاد، وارد می‌شود. ماجرای واردات افسارگسیخته، نه زبانزد است، نه گزافه گویی! نگاهی به کالاهای وارداتی سال‌های کنونی در کشور این حقیقت را ثابت می‌کند که به راستی وارداتی باورنکردنی از کشورهای آشنا و ناآشنا به ایران سرازیر است.

در «سال حمایت از تولید ملی»، همه جا سخن از کالاهایی است که بی‌رویه وارد ایران می‌شوند؛ کالاهایی که هم بر پیکره فرآوری ملی ضربه می‌زنند و هم به اندازه ای بی‌کیفیت و گاه خطرناکند که برای مردم زیان‌های مالی و جانی فراوانی در پی دارند.

در این میان، نگاهی به سیاهه ی کالاهای وارداتی تهی از لطف نیست. به عنوان نمونه، در آستانه ی برداشت توت‌فرنگی، واردات این محصول اوج گرفته و بازار انباشته از توت‌فرنگی‌هایی شده است که براستی فرنگی هستند. چندی پیش نیز چند هزار تن عسل بی‌کیفیت از چین وارد شد و سبب شد تا عسل مرغوب کندوداران ایرانی روی دستشان بماند. درکنار تخم‌مرغ‌های بی‌مزه که از هند وارد می‌شود، پیاز‌های پاکستانی اشک پیازکاران جنوب کرمان را درآورده است. هم‌اکنون نیز گوجه‌کاران در کابوس دلال‌بازی واردات گوجه‌فرنگی هستند.

خبرهایی هم می رسد که واردات چای از کشور «کنیا» چند برابر شده است؛ حال آن‌که ایران خود می‌تواند به یکی از صادرکنندگان بزرگ چای در دنیا تبدیل شود. با شگفتی تمام با اینکه ایران چهارمین کشور تولیدکننده گردو در جهان به حساب می‌ آید، در ماه‌های اخیر ورود گردوی چینی به بازار، فرآوری این فرآورده را خدشه‌دار کرده است. سیر و بادام هم از کالاهایی هستند که از چین وارد می‌شوند.

در بازار میوه و سیفی‌جات در کنار وارد کردن خربزه از امارات، سیب را از شیلی می‌آورند و هلو را از ترکیه. مردم پرتقال‌های مصری می‌خرند. سال گذشته نیز انگور از آفریقای جنوبی آورده شد؛ گلابی از آندورا و زیمبابوه و موز هم از موزامبیک، سریلانکا و اندونزی. زغال اخته هم از امارات بود و آذربایجان.

بخشی از مرکبات از یونان می‌آید و لیموخشک‌های سومالی و مصر هم هر از گاه عرصه را بر کشاورزان رودانی و مینابی تنگ می‌کنند. ذرت هم از برزیل سرریز می‌شود. یونان همچنین ژله، مارمالاد و مربا به ایران صادر می‌کند. از طرف دیگر بالاترین ارزش کالاهای وارد شده از یونان مربوط به زیتون است. امارات متحده عربی، سوئیس و برزیل هم سه صادرکننده بزرگ شکر به ایران هستند. در حالی که واردات شیرخشک همچنان ادامه دارد، گفته می‌شود که پنبه نیز قربانی بعدی واردات خواهد بود.

پس از گذشت چند سال، واردات برنج هندی هم دوباره از سر گرفته شده است. به طور کلی، سالانه یک میلیون و ۵١٣ هزار تن برنج وارد کشور می‌شود. واردات گوشت بوفالو از هند هم تأیید شده و انواع دیگر گوشت از کشورهایی چون قرقیزستان، مغولستان، بلاروس و برزیل به ایران می‌آید. مرغ هم از برزیل و آمریکای لاتین وارد می‌شد که کوشش شد تا جلوی آن گرفته شود. ١١٠ میلیون قطعه ماهی زینتی نیز از کشورهای جنوب شرقی آسیا به ایران آورده شده است.

کروکدیل‌هایی هم برای پرورش وارد شده‌اند و شگفت اینکه واردات یك محموله گوشت خوک بوسیله ی گمرک به ثبت رسیده که حدس زده می‌شود برای ترانزیت یا صادرات مجدد بوده است.

داروهای «زیست فن آوری» («بیوتکنولوژی») که فرآوری آن در داخل هم امکان پذیر است از آرژانتین وارد می‌شوند؛ ولی بسیاری از داروهایی که در کشور فرآوری نمی‌شوند، واردات هم ندارند.

هم اکنون نیز صنایع دستی طرقبه نیز در انحصار بازارهای چینی درآمده و در کنار واردات انواع سیگار از سوئیس، ساعت مچی نیز از این کشور می‌آید. باقی ساعت مچی‌ها هم برای کشور چین و امارات هستند. سفال‌های چینی در شهر لالجین، دشواری هایی برای شاغلان این حرفه ایجاد کرده است.

جدا از بازار پوشاک که در تار و پود فرآورده های چینی بافته شده، نیم میلیارد دلار سود واردات پارچه چادر مشکی به جیب واردکنندگان سرازیر شده است.

چینی‌ها افزون بر اینکه قرآن به ایران می‌فرستند، سنگ قبر هم برای ایرانیان صادر می‌کنند. سنگ قبرهایی که رویشان آیه قرآن به درستی کنده کاری شده است. اوج شاهكارهای وارداتی در سال‌های کنونی، واردات دسته بیل از اندونزی بود كه سر و صدای زیادی هم به همراه داشت.

سمعک‌های تقلبی، تیغه برف پاک‌كن، بطری، شبرنگ، دکمه، شلنگ پلاستیکی، میخ، شال و دستمال گردن، چنگک کشاورزی، بند شلوار، تیغ سلمانی، دستکش جراحی و حبوبات از جمله دیگر واردات هستند.

موناكو، مالاوی آندورا، سیشل، رینیون، آمریكن ساموآ، ترینیداوتوباگو، كالودینا جدید، سوازیلند، تونگا، جزیره من، پورتوریكو، سرزمین انگلیسی اقیانوس هند و جیبوتی نیز از کشورهایی بوده‌اند که کالاهای خود را به ایران صادر کرده‌اند. امارات متحده عربی، چین، كره،‌ آلمان، تركیه، سوئیس، فرانسه، ایتالیا، ژاپن و هند ١٠ كشور عمده صادركننده كالا به ایران هستند.

شوربختانه برخی از شهروندان بیگانه که نقص عضو داشته و یا وضعیت ظاهری درمانده ای دارند گزینش شده و پس از دوره‌های آموزشی برای تکدی‌گری به خیابان‌های تهران فرستاده می‌شوند که نشان می‌دهد واردات جان آدمیزاد هم چندان بی‌مصداق نیست.

از طرف دیگر، با همه ی کوشش ها، واردات الیاف‌های آزبستی سرطان‌زا و ثبت و سفارش آن‌ها همچنان ادامه دارد که در کنار بسیاری از کالاهای وارداتی خطرناک، تندرستی مردم را تهدید می‌کنند.

در برابر اعتراض‌های فراوانی که درباره واردات بی‌رویه می‌شود، گاه دولت نیز واکنش‌هایی نشان می‌دهد. به عنوان نمونه، وزیر صنعت، معدن و تجارت با بیان اینکه درخواست مجوز واردات ۲۴ میلیارد دلار کالا برای صیانت از فرآوری ملی بوده، آگاهی رسانی پیرامون این مجوز را ساخته و پرداخته رسانه‌ها دانست.

رییس پیشین «هیات امنای صندوق ذخیره ارزی» در این زمینه می گوید:
«علت این واردات بی رویه این است که ما پول نفت در اختیار داریم و با کوچک ترین مشکلی که برای ما به وجود می آید بلافاصله به سراغ خزانه ارزی می‌رویم و اقدام به واردات می کنیم. در حالی که ممکن است با ده درصد این هزینه‌ها بتوانیم مشکل فرآوری داخلی را حل نماییم و کافی است که ما فقط به تولید اهمیت بدهیم که ظاهراً کسی به این موضوع فکر نمی‌کند.»

دکتر حسین راغفر، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی، واردات گسترده را تکمیل پروژه ی دولت برای نابود کردن فرآوری داخلی دانسته و برنده این سیاست‌ها را افرادی خوانده که فرزندانشان سوار پورشه ۷۵٠ میلیون تومانی می‌شوند.

«فرارو»     پنجشنبه ۴ خرداد ماه ۱۳۹۱

این نوشتار شلخته را تا آنجا که امکان داشت، ویرایش و پاکیزه نویسی نموده، واژه های بیگانه را از آن زدودم. عنوان و زیرعنوان نوشتار نیز از آنِ من است.        ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!