خلق جهان همه یکسره نهال خدایند
هیچ نه بشکن ازین نهال و نه برکن
ناصرخسرو قبادیانی
برای بانو شيرين عبادی
با سلام
مزاحمت من را به‌عنوان خواهر کوچک‌تان ببخشيد. شما به‌عنوان يکی از حقوق‌دانان برجسته‌ی کشور که برای اولين بار نهادی به نام «کانون مدافعان حقوق بشر» را تأسيس کرده‌ايد، اين کانون را بدان‌خاطر بنا نهاديد تا از حقوق همه شهروندانی که حق‌شان پايمال شده دفاع کنيد.
شما در اين کانون کميته‌های متعددی را ايجاد کرديد تا از منافع ملی مردم ايران بدون در نظر گرفتن جنسيت، مذهب، قوميت و... دفاع کنيد.
موکلان شما که اينک همه مردم آگاه ايران‌اند، از شما مصرانه می‌خواهند که هم‌چنان بر دفاع از موکلين خود که آحاد ملت هستند، پافشاری کنيد و آلام‌شان را مرهمی باشيد.
شما به‌عنوان رئيس کانون مدافعان حقوق بشر نيک می‌دانيد ساليان درازی است که اقوام ايرانی تحت ستم هستند و دول ناکارآمد به‌جای ايجاد فضای گفت‌وگو با آنان و اجرای طرح‌های توسعه‌ی متوازن، تا رنج تبعيض و درد زخم‌های کهنه را التيامی باشد، به سرکوب هر چه بيش‌تر ، خفقان افزون‌تر از ديروز و فاجعه‌بارتر از همه به محاکمه فرزندان آنان در پشت درهای بسته و صدور حکم اعدام برای آنان کمر بسته‌اند.
خانم عبادی شما به خوبی می‌دانيد که در اين مناطق شهروندانِ زحمتکش و شريفی زندگی می‌کنند که بی‌ترديد پاره‌های تن ميهن و ملت‌اند، اما آن زخم‌هايی کهنه از تبعيض و ستم، فقر، سرکوب، نشيندن صداهاشان، خواسته‌های‌شان و مطالبات‌شان و قربانی‌شدن جوانان‌شان بر دل روح و جان‌شان سنگينی می‌کند.
خانم عبادی، هنوز داغ اعدام فرزاد کمانگر، احسان فتاحيان، شيرين علم‌هولی و بسياری ديگر از فرزندان اين آب و خاک بر قلب اين مادران و پدران و خواهران و برادران ما سنگينی می‌کند که خبر قريب‌الوقوع بودن حکم اعدام شيرکو معارفی به گوش می‌رسد.
بانوی عزيز
رنج‌های‌مان بسيار است و طاقت‌مان اندک؛ پر و لبريز شده‌ايم از اندوه. از اين همه ستم ، بی‌طاقتيم و صبوری از کف داده‌ايم.
از شما که وکالت آحاد مردمانی اين‌سان رنج‌کشيده‌ی اين سرزمين را سال‌هاست به‌دوش مهر می‌کشيد و تصوير مباهات زنان و مردان اين سرزمين هستيد، مصرانه می‌خواهيم دفاع از حق حيات اين جوان هم‌وطن، شيرکو معارفی تلاش کنيد.
روزها به سرعت می‌گذرند و معلوم نيست دست ستمگرِ زور و بی‌قانونی و پليدی و بی‌عدالتی که او را در پشت درهای بسته به مجازات اعدام محکوم کرده، چه ساعتی از يک صبح بهاری می‌خواهد طناب کريهِ دار را بر گردن‌اش اندازد.
به‌عنوان يک ايرانی، به‌عنوان يک مادر، از شما مصرانه می‌خواهم که برای دفاع از حق زيست آزاد و متعارف انسانی شيرکو معارفی، هر آن‌چه از توان‌تان برمی‌آيد، انجام دهيد و حامل اين پيام به همه‌ی نهادهای بين‌المللی باشيد که روح هر ايرانی آزاده، آزرده است از سترگیِ ستمی که بر اقوام ايرانی اعم از کرد، بلوچ، عرب و... می‌رود.
با احترام
پروين بختيارنژاد
ـــــــــــــــــ
* پروین بختیارنژاد، روزنامه‌نگار و فعال حوزه زنان و خانواده هستند.
شما در اين کانون کميته‌های متعددی را ايجاد کرديد تا از منافع ملی مردم ايران بدون در نظر گرفتن جنسيت، مذهب، قوميت و... دفاع کنيد.
موکلان شما که اينک همه مردم آگاه ايران‌اند، از شما مصرانه می‌خواهند که هم‌چنان بر دفاع از موکلين خود که آحاد ملت هستند، پافشاری کنيد و آلام‌شان را مرهمی باشيد.
شما به‌عنوان رئيس کانون مدافعان حقوق بشر نيک می‌دانيد ساليان درازی است که اقوام ايرانی تحت ستم هستند و دول ناکارآمد به‌جای ايجاد فضای گفت‌وگو با آنان و اجرای طرح‌های توسعه‌ی متوازن، تا رنج تبعيض و درد زخم‌های کهنه را التيامی باشد، به سرکوب هر چه بيش‌تر ، خفقان افزون‌تر از ديروز و فاجعه‌بارتر از همه به محاکمه فرزندان آنان در پشت درهای بسته و صدور حکم اعدام برای آنان کمر بسته‌اند.
خانم عبادی شما به خوبی می‌دانيد که در اين مناطق شهروندانِ زحمتکش و شريفی زندگی می‌کنند که بی‌ترديد پاره‌های تن ميهن و ملت‌اند، اما آن زخم‌هايی کهنه از تبعيض و ستم، فقر، سرکوب، نشيندن صداهاشان، خواسته‌های‌شان و مطالبات‌شان و قربانی‌شدن جوانان‌شان بر دل روح و جان‌شان سنگينی می‌کند.
خانم عبادی، هنوز داغ اعدام فرزاد کمانگر، احسان فتاحيان، شيرين علم‌هولی و بسياری ديگر از فرزندان اين آب و خاک بر قلب اين مادران و پدران و خواهران و برادران ما سنگينی می‌کند که خبر قريب‌الوقوع بودن حکم اعدام شيرکو معارفی به گوش می‌رسد.
بانوی عزيز
رنج‌های‌مان بسيار است و طاقت‌مان اندک؛ پر و لبريز شده‌ايم از اندوه. از اين همه ستم ، بی‌طاقتيم و صبوری از کف داده‌ايم.
از شما که وکالت آحاد مردمانی اين‌سان رنج‌کشيده‌ی اين سرزمين را سال‌هاست به‌دوش مهر می‌کشيد و تصوير مباهات زنان و مردان اين سرزمين هستيد، مصرانه می‌خواهيم دفاع از حق حيات اين جوان هم‌وطن، شيرکو معارفی تلاش کنيد.
روزها به سرعت می‌گذرند و معلوم نيست دست ستمگرِ زور و بی‌قانونی و پليدی و بی‌عدالتی که او را در پشت درهای بسته به مجازات اعدام محکوم کرده، چه ساعتی از يک صبح بهاری می‌خواهد طناب کريهِ دار را بر گردن‌اش اندازد.
به‌عنوان يک ايرانی، به‌عنوان يک مادر، از شما مصرانه می‌خواهم که برای دفاع از حق زيست آزاد و متعارف انسانی شيرکو معارفی، هر آن‌چه از توان‌تان برمی‌آيد، انجام دهيد و حامل اين پيام به همه‌ی نهادهای بين‌المللی باشيد که روح هر ايرانی آزاده، آزرده است از سترگیِ ستمی که بر اقوام ايرانی اعم از کرد، بلوچ، عرب و... می‌رود.
با احترام
پروين بختيارنژاد
ـــــــــــــــــ
* پروین بختیارنژاد، روزنامه‌نگار و فعال حوزه زنان و خانواده هستند.
برگرفته از «خبرنامه ی گویا»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر