«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ اسفند ۳, پنجشنبه

چنانچه کار «عزراییل» باشد، ضرب شستی بود که به آماج خود رسید

به گفته های «کارچاق کن نفتی کلان خرموش های ننگ ایران» در گزیده گزارش زیر اندکی باریک شوید؛ به این می ماند که بگویی:
دشمن بر آن بود تا به بیت رهبر عظیم الشان رخنه کند که الحمدلله آمادگی کاملی داشتیم و این کار خبیثانه بدون اینکه چیزی روی دهد، خنثی شد. این توطئه کار اسرائیل غاصب بود که به نتیجه نرسید و تنها نابدترِ رهبر مُعَظّم له آسیب دید که همکاران مان با شتابی درخور زخم را بخیه زدند. بحمدلله حال ایشان خوب است و چون همیشه سُرُ مُرُ گُنده گوشت و تخم بلدرچین تناول می کنند.

از این که بگذریم، درونمایه ی گفته همه ی نشانه های نادانی یا خود به خریت زدن را دربر دارد؛ زیرا چنانچه کار «عزراییل» باشد که من به شوندهایی به آن بدگمانم، آماج کار نشان دادنِ ضرب شستی (و نه چیزی بیش از آن!) بود؛ ضرب شستی که ناساز با آنچه این کارچاق کن بر زبان رانده به آماج خود رسید و نخستین بار نیز نیست. «عزراییل» تاکنون بارها نشان داده تا چه اندازه در دَم و دستگاهِ پوشالی این تبهکارترین رژیم تاریخ ایران دستی دراز دارد. از دیدِ من که به چند و چون آن در اینجا نمی پردازم، این تبهکاری نیز چون تبهکاری های گذشته از کشتن نیایشگران در این یا آن مژگت گرفته تا موشک پرانی به بهانه هایی پوچ به کردستان دلاور، دستپخت خود رژیم سر تا پا لرزان دزدسالار است که هر گاه تب و تاب جنبش های هازمانی در ایران بالا می گیرد به آن دست می یازد تا جنبش ها را بویژه با ترساندن لایه های میانگین به بالای هازمانی از کمر افکنده، کم جان و سرکوب کنند. 

ب. الف. بزرگمهر  سوم اسپند ماه ۱۴۰۲ 

***

جواد اوجی، وزیر نفت ایران [بخوان: کارچاق کن نفتی کلان خرموش های ننگ ایران!] در گوشه و کنار (حاشیه) نشست گروهبندی (هیأت) دولت، گفت:

«دشمن قصد داشت بخش گاز خانگی مردم را دچار چالش کند که الحمدلله آمادگی کاملی داشتیم و این کار خبیثانه‌ی دشمن بدون اینکه اتفاقی در شهرها و روستاها رخ دهد، خنثی و خطوط گازرسانی سریعا ترمیم شدند.» وی افزود:
«بعد از دو ساعت از انفجار، همکاران ما مشغول کار شدند و خطوط در حال بهره‌برداری است؛ این توطئه کار اسرائیل غاصب بود که به نتیجه نرسید و فقط به چند شاخه لوله آسیب زدند؛ هم اکنون این توطئه خنثی شده است.» 

۲۳ بهمن ماه ۱۴۰۲ گذشته دور و بر (حوالی) یک بامداد دو ترکش در راه لوله کانونی (اصلی) گاز «استان چهارمحال و بختیاری» رخ داد و به دنبال آن، آتش سوزی شد.

گزیده گزارشی برگرفته از «چوب دو سر گُه»   دوم اسپند ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!