«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۵, پنجشنبه

انبوهه ای سخت دلچسب ویروسی سیاسی

پخش بسته های خوراکی و شاید برخی نیازمندی های بنیادین دیگر از سوی مژگتی (مسجد) در یکی از برزن های تهران، مردم را به آنجا کشانده است (ویدئوی پیوست)؛ مردمی بینوا و تنگدست که بیش از ۸۰ دَرسَد باشندگان آن برزن را دربرمی گیرد.* غم نان، کم ترین جدایی و دورباشی از دچار شدن به ویروسِ مرگبارِ بجان مردم ایران افکنده شده را از میان برداشته و از آن، انبوهه ای سخت دلچسب آن ویروسِ سیاسی پدید آورده است؛ ویروسی که بویژه در گرفتنِ جان توده های انبوه مردم، استاد است. چه باید گفت یا نوشت؟ اندوهی است که گریبانت را بیش از پیش می گیرد و فشار خون و سرگیجه و برافروختگی از چنین روز و روزگاری را به مرزی بیم برانگیز می رساند؛ گُر می گیری ...

ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ اردی بهشت ماه ۱۳۹۹

* بنیاد داده ها و ویدئوی پیوست، برگرفته از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران» است.  ب. الف. بزرگمهر

ویدئوی پیوست: انبوهه ای سخت دلچسب ویروسی سیاسی (برنام از آن من است.  ب. الف. بزرگمهر)


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!