«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ بهمن ۹, جمعه

مرگ بر همه ی آن ها که از کره زمین، دوزخی ساخته اند!

اینجا کردستان است. کجای آن، روشن نیست و مگر تفاوتی هم می کند؟! جنگ است؛ جنگی ناجوانمردانه و گرگ منشانه، میان گرگ هایی خرد و کلان از همه رنگ ... و اینجا تا همین چندی پیش، خانه ای بوده است با ده ها آرایه و آویزه به در و دیوار آن و گوشه هایی دنج برای بازیگوشی های کودکانه ... بخت با آن ها یار بوده است که گلوله ی توپ دیوار را شکافته و بیگمان جایی بیرون از چارچوب اتاقی که دیگر اتاق نیست، ترکیده است؛ وگرنه، آن دیوارها اینگونه استوار برجای نمی ماندند:
خوشبختی کوچکی در میان بدبختی بزرگ تر، دامنگیر بسیاری از مردم از پیر و جوان و زن و مرد و کودکانی که بیش از همه قربانی جنگ می شوند؛ چه آن ها که می میرند و بگونه ای، شاید خوشبخت تر از دیگر کودکانی هستند که آوار جنگ را تا پایان زندگی خود بر دوش خواهند کشید؛ آواری خراشنده ی روح و جان!

نابود باد جنگ! مرگ بر امپریالیست های تشنه به هر چیزی از آب و خاک و نفت گرفته تا نیروی کار و جان آدمی!

مرگ بر مزدوران منطقه ای شان از شیخک ها و خرسک های کون گنده ی عرب گرفته تا «ناتان یابو» و «رَجَب طیّب» با نامی زشت، یادآور آن لات بی آبروی چاله میدان تهران!

مرگ بر رژیم اسلام پیشگان فرمانروا بر ایران که بی جنگ نیز بدترین و نارواترین کارها و تبهکاری ها را بر ضد مردم ایران و بویژه توده های سترگ تنگدست شده ی آن روا داشته اند!

مرگ بر همه ی آن ها که از کره زمین، دوزخی ساخته اند!

ب. الف. بزرگمهر    نهم بهمن ماه ۱۳۹۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!