«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ آذر ۱۲, چهارشنبه

این بار با پررویی پاسخ خواهد داد: من یک اقتصاددان نیستم؛ یک حقوقدانم!


... و اگر در زمینه ی بزهکاری اسیدپاشی ها و چاقوکشی ها از آخوند امنیتی پرسیده شود با پیش انگاره ی دیوانه بودن کسانی که به چنین کارهایی دست یازیده اند و تا آن هنگام که بخت برگشته ای دیوانه به تورشان بخورد که همه ی بزهکاری های اسپهان و جهرم و جاهای دیگر را به گردن وی انداخته، مزدوران رژیم را از تیررس خشم مردم بیرون بیاورند، بیگمان چیزی چنین خواهد تراشید که:
«این یک جُستار روانشناسانه است و رسیدگی به آن نیز با روانشناسان و روانکاوان! دیوانگی که بزهکاری بشمار نمی رود ...»

... و ناگفته نماند که درباره ی ملایم بودن شیب، وی چندان نادرست نگفته است و اگر پرسش زیر که «این بود شیب ملایم؟!» با وی در میان نهاده شود به همان گستاخی پاسخ خواهد داد: 
«بله! ناگهانی بود؛ کمی از دست مان دررفت؛ ولی، هنوز ملایم است؛ شیب تند در پیش است. هنگامی که آمد به چشم خود خواهید دید؛ شتاب نورزید!»

ب. الف. بزرگمهر    ۱۲ آذر ماه ۱۳۹۳

***

افزایش ۳۰ درصدی بهای نان! این بود شیب ملایم؟!

گرچه افزایش ۳۰ درصدی بهای نان، به دهک های بالای لایه های اجتماعی کم ترین اثری ندارد، برای لایه های اجتماعی دهک های پایین، افزایش ۵۰ تومانی نان لواش، اقتصاد خانواده را به لرزه در می آورد.

از دهم آذر ماه ۱۳۹۳، برپایه ی مصوبه دولت، نان ۳۰ درصد گران شده است. سخنگوی دولت می گوید که چون در چند سال کنونی بهای نان گران نشده بود، به نانوایی ها اجازه داده شد «تا ۳۰ درصد» نان را گران کنند. در این باره نکات زیر قابل توجه است:
۱ ـ در شرایطی که بر پایه ی اعلام بانک مرکزی، «نرخ تورم» به حدود ۲۰ درصد رسیده، چرا باید بهای نان ۳۰ درصد افزایش پیدا کند؟ مگر حقوق کارمندان، بالاتر از «نرخ تورم» افزایش می یابد که نان شان بیش از این نرخ گران تر شود؟!

وانگهی، درست این است که بهای نان به عنوان دوربردی (استراتژیک) ترین ماده ی خوراکی ایرانیان با سامانه ی یارانه ای کنونی، کمتر از «نرخ تورم» افزایش یابد. در این میان، دولت باید با ارائه مشوق ها و یارانه هایی، فرآورندگان نان از کشاورز تا نانوا را پشتیبانی کند؛ نه این که آسوده ترین و بیگمان بدترین گزینه ممکن را برگزیند.

پافشاری ویژه بر روی نان از آن سویه است که این فرآورده ی ویژه، برخلاف کالاهایی چون روغن، شکر، نخود، جامه و بلیت هواپیما نه تنها جُستاری اقتصادی که در پهنه های گسترده و ژرف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز اثرگذار است. افزون بر این، نان در سبد خوراکی لایه های آسیب پذیر اجتماعی، سهم بیشتری نسبت به دهک های پردرآمد دارد. بنابراین، گر چه افزایش ۳۰ درصدی بهای نان، به دهک های بالای لایه های اجتماعی کم ترین اثری ندارد، برای لایه های اجتماعی دهک های پایین، افزایش ۵۰ تومانی نان لواش، اقتصاد خانواده را به لرزه در می آورد.

۲ ـ این که گفته شود چون چند سالی نان گران نشده بود، بنابراین ناگهان گرانش کردیم نیز تدبیر نیست؛ زیرا «تثبیت درازمدت و افزایش ناگهانی»،  شوک روانی پدید می آورد. بنابراین، «افزایش اندک سالیانه» رویکردی مدبرانه تر است؛ با نان مردم نمی توان بازی کرد.

۳ ـ سخنگوی دولت گفته است که نان «تا ۳۰ درصد» (از یک تا ۳۰ درصد) افزایش بها خواهد داشت. از جناب ایشان درخواست می کنیم درباره افزوده ی «تا» روشنگری نمایند. خبرهای رسیده گواه آن است که بهای نان، نه «تا ۳۰ درصد» که «۳۰ درصد» گران شده است. چشمگیرتر این است که بهای نان در کردار، بیش از ۳۰ درصد گران شده تا پول رد و بدل شده میان مشتریان و نانوایان، سرراست شود. به عنوان نمونه، لواش ۱۶۰ تومانی با افزایش ۳۰ درصدی به ۲۰۸ تومان رسیده و سنگک ۶۰۰ تومانی، ۷۸۰ تومان شده است که با توجه به این که پول خرد از گردونه داد و ستدهای روزمره زدوده شده به ترتیب و در کردارً به بهای ۲۱۰ و ۸۰۰ تومان فروخته می شود ...

۴ ـ قرار بود به جز بنزین که داستان ویژه خود را دارد، افزایش قیمت ها با «شیب ملایم» انچام پذیرد. دولت روشن کند که اگر افزایش ۳۰ درصدی بهای نان شیب آرام است، پس شیب تند چگونه خواهد بود؟

درست است که در دولت پیشین، مردم به این خو گرفته بودند که شب بخوابند و بامداد که برخاستند، افزایش های کهکشانی و بسیار بیش از ۳۰ درصد را بیازمایند؛ ولی، این انگیزه ی شایسته ای نیست که همان رویکرد نادرست پی گرفته شود.

مردم به رییس جمهوری با ادبیاتی تازه رأی ندادند که همان روند پیشین، پیگیری شود ...

از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب؛ بخش هایی از آن را نیز پیراسته ام. برنام از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!