«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

معرفی کتاب: شوک درمانی در اقتصاد نولیبرالی


دکترین شوک؛ ظهور سرمایه‌داری فاجعه
نویسنده: نائومی کلاین
ترجمه‌: مهرداد (خلیل) شهابی و میرمحمود نبوی
نشر «کتاب آمه»
چاپ اول: مهر
۱۳۸۹

«اون قدر فشارتون می‌دیم تا خوب تخلیه شید. بعدم خودمون پُرتون می‌کنیم» (رمان
۱۹۸۴، جورج اورول)

اشاره:
هر چند نوشتار حاضر عنوان «معرفی کتاب» را بر خود دارد، ولی هدف نگارنده بیش از آن‌که فقط معرفی کتابی تازه منتشر شده باشد، پرداختن به یکی از مهم‌ترین تحولات اقتصادی چند دهه‌ی اخیر است که ورای درون‌مایه‌ی اقتصادی‌اش، در ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز اثرگذار بوده است.
این دسته از سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی که به «اجماع واشنگتن» (
۱) معروف گشته‌اند، طی دو سه دهه‌ی گذشته در اکثر کشورهای کم توسعه در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین و همچنین در واکنش به بحران‌های اقتصادی کشورهای توسعه یافته، در این دسته از کشورها نیز اجرا شده‌اند و دارای آثار و نتایجی بوده است که بررسی هر یک از آن‌ها موضوع یک پژوهش گسترده و موردی می‌تواند باشد.

سیاست‌های نولیبرالی اجماع واشنگتن که برنامه‌هایی چون کاهش نقش دولت در اقتصاد (خصوصی‌سازی)، کاهش و حذف یارانه‌ها و سلطه‌ی مناسبات بازار بر عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی جامعه را دربر می‌گیرند، در ایرانِ پس از جنگ نیز در قالب یرنامه‌های «تعدیل ساختاری» سرلوحه‌ی برنامه‌های توسعه‌ی سیاسی و اقتصادی قرار گرفتند. در نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۷۰ شمسی و نیمه‌ی اول دهه‌ی ۸۰، گرچه اجرای این سیاست‌ها روند محافظه‌کارانه‌تری به خود گرفت ولی جهت‌گیری کلی سیاست‌های توسعه‌ی کشور همسو با اصول «اجماع واشنگتن» بوده‌ است.

از سال ۱۳۸۴ و شروع کار دولت نهم، اجرای این اصول دوباره روند شتابانی به خود گرفته است و بن‌مایه‌ی اصلی طرح موسوم به «تحول اقتصادی» را اصول موضوعه‌ی «اجماع واشنگتن» دربرمی‌گیرد. همچنین اصرار دولت‌های نهم و دهم بر اجرای سریع‌تر خصوصی‌سازی و هدفمندکردن (حذف) یارانه‌ها را بایستی در همین راستا به شمار آورد.

به طوری که «حسن سبحانی» عضو کمیسیون برنامه و بودجه ی مجلس هفتم در همایش بررسی سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی گفت:
«سیاستهای برنامه چهارم توسعه که براساس اجماع واشنگتنی تدوین شده به دولت نهم ارث رسیده‌است.» (صادقی بروجنی، به نقل از روزنامه کیهان، ۷/۳/۸۷).

ولی در مورد آثار و نتایج و ابزارهای اجرای سیاست‌های مزبور در مناطق گوناگون جهان، پژوهش‌های زیادی انجام گرفته و مقالات و کتاب‌های متعددی به نگارش در آمده است که کتاب «دکترین شوک» یکی از مهم‌ترین آن‌ها می‌باشد.

***

کتاب «دکترین شوک؛ ظهور سرمایه‌داری فاجعه» توسط «نائومی کلاین» (
Naomi Klein) ژورنالیست و فعال سیاسی ضدجهانی‌سازی کانادایی در سال ۲۰۰۷ نوشته شده‌است. نائومی کلاین که از دانشگاه کینگزلی کالج کانادا دارای دکترای افتخاری در حقوق مدنی است در عرصه‌ی روزنامه‌نگاری، نویسندگی و ساختن فیلم جوایزی را نصیب خود کرده‌ و تألیفات وی به نزدیک به ۳۰ زبان ترجمه شده‌است. وی در نظرخواهی اینترنتی سال ۲۰۰۵ که توسط مجله «سیاست خارجی» صورت گرفت مکان یازدهمین روشنفکر برتر جهان (و اولین روشنفکر زن) را از آن خود کرد.

«دکترین شوک» که تاکنون به بیش از ۲۰ زبان ترجمه و دست کم در ۳۵ کشور منتشر شده‌است، برپایه‌ی تحقیقات تاریخی و چهارسال گزارش میدانی نائومی کلاین تهیه شده و یکی از آثار کم‌نظیر در پرده‌برداشتن از پیچیده‌ترین طرح‌های اقتصادی‌ ـ سیاسی برنامه‌های نولیبرالی «اجماع واشنگتن»و آثار اجتماعی و اقتصادی برنامه‌های مزبور می‌باشد.

این اثر که به ترجمه‌ی مهرداد(خلیل) شهابی و میرمحمود نبوی توسط نشر «کتاب آمه» منتشر شده‌است، چهارمین دفتر از مجموعه کتاب‌های «پشت پرده مخملین» است. دفترهای پیشین این مجموعه عبارت بودند از:
۱- «اعترافات یک جنایتکار اقتصادی»، جان پرکینز، ترجمه میرمحمود نبوی ومهرداد (خلیل) شهابی، نشر اختران، چاپ اول ۱۳۸۵
۲- «به من دروغ نگو! (گزارش‌هایی تاریخ‌ساز از روزنامه‌نگاران کاوشگر)»، به کوشش جان پیلجر، ترجمه مهرداد (خلیل) شهابی و میرمحمود نبوی، نشراختران، چاپ اول ۱۳۸۷.
۳- «اربابان جدید جهان»، جان پیلجر، ترجمه مهرناز شهابی و مهرداد (خلیل) شهابی، نشراختران، چاپ اول ۱۳۸۸.

کتاب «دکترین شوک؛ ظهور سرمایه‌داری فاجعه» نشان می‌دهد که چطور اجرای برنامه‌های اقتصادی نولیبرالی، از جمله نسخه‌های تجویزی «صندوق بین المللی پول» و «بانک جهانی»، نیازمند این بوده است که جامعه از طریق شوک، وادار به اطاعت و پذیرش برنامه‌هایی این‌چنین شود که در شرایط عادی برای توده‌های مردم بسیار نامطلوب است.

مطالب و مستندات این کتاب، پایانی بر این اسطوره است که بازار آزاد جهانی در روندی دموکراتیک به فتح و پیروزی رسیده است. کلاین مستقیماً اقتصاددانان نظم نوین جهانی، یعنی میلتون فریدمن (
Milton Friedman)، برنده جایزه نوبل، و نیز دیگر کارگزاران «مکتب اقتصادی شیکاگو» را هدف می‌گیرد و توضیح می‌دهد که چطور سیاست‌های اقتصادی آن‌ها در کشورهایی مانند شیلی در دوران دیکتاتوری پینوشه، روسیه‌ در دوران یلتسین، آمریکای پس از طوفان کاترینا و عراق پس از اشغال نظامی توسط امریکا، پیش برده شده است. پیش بردن این سیاست‌ها نه با روندی دموکراتیک که با سوء استفاده از شوک زدگی مردم در اثر فاجعه صورت گرفته است. کلاین تا آن‌جا پیش می‌رود که سعی می‌کند نشان دهد بعضی از این فاجعه‌ها اصلاً به قصد ایجاد شوک و پیش بردن این سیاست‌ها ایجاد شده‌اند.

کلاین در ابتدای مقدمه‌ی کتاب با آوردن نقل قولی از «دکترین نظامی آمریکا برای جنگ با عراق» می‌نویسد: «عملیات شوک و ارعاب (
Shock and Awe) شامل هراس‌ آفرینی‌ها، ایجاد مخاطرات و ویرانگری‌هایی است که برای عامه‌ی مردم، نیز عناصر و بخش‌های مشخصی از جوامعِ تهدیدکننده‌ی ما و رهبران‌شان غیر قابل درک است. طبیعت نیز با گردبادها، توفان‌های سهمگین، زلزله‌ها، سیل‌ها، آتش‌سوزی‌های مهار نشدنی، قحطی‌ها، و بیماری‌ها می‌تواند «شوک و ارعاب» ایجاد کند» (کلاین، ۱۷:۱۳۸۹).

به باور وی «دکترین شوک» این‏سان عمل می‏کند: «در اثر فاجعه‌ی اصلی (مثلاً یک کودتا، حمله‌ای ‏تروریستی، فروپاشی بازار، جنگ، سونامی، یا توفان)، یک حالت شوک همگانی برتمام جمعیت مستولی می‏شود. درست همانگونه که موزیک کرکننده و ضرباتِ درون سلولِ بازجویی زندانی را سست‏ می‏کند و به راه می‏آورد، فرو ریختن بمب‏ها، موج ترور و توفان‏های درهم‏کوبنده نیز در خدمت سست کردن و به راه آوردنِ کل جامعه قرار می‏گیرد. درست مانند زندانی وحشت‏زده‏ای که نام رفقایش را لو می‏دهد و از باورهایش رویگردان می‏شود، جوامعِ شوکه شده نیز غالباً از چیزهایی که در حالت ‏عادی سرسختانه از آنها محافظت می‏کردند، دست برمی‏دارند. آن‌چه بر سر انسان‌های قربانی شوک و آن‌چه بر سر جوامع قربانی شوک می‌آید به نوعی با یکدیگر مرتبط است:
همه این‌ها تجلیاتِ متفاوتِ یک منطق واحدِ بسیار دهشتناک است» (همان: ۱۰) نظریه‌پردازان و مجریان سیاست‌های دکترین شوک معتقدند تنها یک «شوک» و «گسست بزرگ» می‌تواند «لوح سفید و نانوشته‌ای» (Tabula Rasa) را برای آن‌ها ایجاد کند تا از آن برای ساختن دنیایی نو و اجرایی کردن برنامه‌های نولیبرالی‌شان استفاده کنند.

این نظریه‌ی اقتصاددانان بازار آزاد شباهت زیادی به نظریات دکتر ایوِون کامرون(
Ewen Cameron) رئیس «انستیتوی روان‌پزشکی دانشگاه مک‌گیل» کانادا و رئیس «انجمن روان‌پزشکی آمریکا» در دهه ۱۹۵۰ دارد. بر خلاف فروید که باور داشت با «گفتار درمانی» می‌توان به علل ریشه‌ای مشکلات روانی پی برد، دکتر کامرون معتقد بودکه با واردن آوردن شوک به مغز انسان‌ها، می‌توان ذهن‌های معیوب را تهی کرد؛ از هر چیزی زدود و سپس شخصیت‌های جدیدی را بر «لوح‌های پاک نانوشته» ترسیم کرد (همان: ۱۱).

این پدیده را به روشنی در بازداشت و شکنجه‌ی نویسندگان، روزنامه‌نگاران و فعالین سیاسی مخالف توسط نظام‌های توتالیتر، می‌توان مشاهده کرد. این عده که پیش از بازداشت شدن بر مواضع خود پافشاری می‌کردند، پس از مدتی در تلویزیون ظاهر می‌شوند؛ از گذشته‌ی خود اظهار ندامت می‌کنند و کاملاً با خواست‌های این نظام‌های توتالیتر هم‌سو می‌گردند. این روش همانند آن چیزی است که «جورج اورول» در رمان
۱۹۸۴ در مورد عملکرد یک نظام توتالیتر بیان می‌دارد:
«اون قدر فشارتون می‌دیم تا خوب تخلیه شید. بعدم خودمون پُرتون می‌کنیم» (همان: ۴۷).

کامرون، علاوه بر این‌که در ابداع شیوه و شگردهای معاصر شکنجه برای ایالات متحده نقشی محوری ایفا کرد، با آزمایش‌هایش منطق بنیادی «سرمایه‌داری فاجعه» را نیز به نحو بی‌مانندی آشکار ساخت (همان: ۱۱).

کلاین با اشاره به مشاهدات خود در «نیواورلئان» و شوکی که در نتیجه‌ی گردباد کاترینا و سیل حاصل از آن به مردم وارد شده بود، این سیل و شوک حاصل از آن را فرصتی برای اجرای سریع‌تر سیاست‌های نولیبرالی در جهت خصوصی‌سازی بیشتر می‌داند. سیل باعث خرابی و از بین رفتن خانه‌های دولتی‌ای شده بود که سیاه‌پوستان فقیر نیواولئان در آن‌ها ساکن بودند؛ ولی سیاست‌مداران و سرمایه‌داران از هزینه‌های انسانی سیل به سود خود بهره برداری ‌کردند.
خبری که گرداگرد پناهگاه سیل‌زدگان می‌گشت این بود که «ریچارد بیکر»، نماینده‌ی برجسته‌ی جمهوریخواه این شهر در کنگره به جمعی از گروه‌های فشار و اعمال نفوذ پارلمانی گفته‌بود که: «بالاخره کَلَک خونه‌های دولتی نیواورلئان رو کندیم. ما که خودمون از پس این کار بر نمی‌اومدیم. کار خدا بود». (همان:
۱۸).

«جوزف کانیزارو»، یکی از ثروتمندترین بساز و بفروش‌های نیواورلئان نیز شهر ویران شده در اثر سیل را به صفحه‌ی خالی و نانوشته‌ای شبیه کرده بود که فرصت‌های خیلی خوبی را در اختیار آنان قرار می‌دهد که همه چیز را دوباره از اول شروع کنند (همان). این «فرصت‌های خیلی خوب» برای او نابودی سیستم مسکن دولتی برای آفریقایی‌تباران فقیر نیواورلئان و جایگزینی آن با مجتمع‌های آپارتمانی خصوصی بود.

همچنین میلتون فریدمن
۳ ماه پس از سیل در مقاله‌ای در روزنامه‌ی «وال استریت ژورنال» می‌نویسد: «بیشتر مدارس نیواورلئان ویران شده و این بچه‌ها در سراسر کشور پخش شده‌اند. این در عین حال که یک تراژدی است؛ ولی، از سوی دیگر، فرصتی است برای آن‌که نظام آموزشی ایالت به صورت ریشه‌ای اصلاح شود.» (همان: ۱۹).

ستاد فکری نومحافظه‌کار «انستیتوی آمریکن انترپرایز» (
American Enterprise Institute) نیز در اظهار نظر مشابهی بیان داشت:
«توفان کاترینا یک روزه به انجام چیزی نایل آمد که اصلاح گران مدارس لوئیزیانا به رغم سال‌ها تلاش، از انجامش ناتوان بودند» (همان: ۲۱). ولی تمام این اصلاحات ریشه‌ای و دست آوردهای مثبتی که به آن اشاره می‌شود، چیزی نیست جز برچیده شدن مدارس دولتی و جایگزینی آن با نظام خصوصی و هزینه ای که از خزانه دولت (یعنی از جیب مردم) پرداخت می شود.

نائومی کلاین ضمن بیان آثار منفی سیاست‌های نولیبرالی «اجماع واشنگتن» در آمریکای لاتین در دهه‌ی
۱۹۷۰ و سرکوب و اختناق اعمال شده توسط نظام‌های دیکتاتوری حامی این برنامه‌ها در آن قاره، آنچه را که در زندان‌های ابوغریب و گوانتانامو اتفاق افتاد ادامه‌ی همان شکنجه‌ها می‌داند (Stiglitz, ۲۰۰۷).

بر اساس این کتاب، میلتون فریدمن آورنده نظریه شوک و نهادهای مالی بین المللی‌ ای مانند «صندوق بین‌المللی پول» و «بانک جهانی» مجریان آن هستند. فریدمن استاد دانشگاه شیکاگو تأکید می کند که شوک باید قبل از آنکه مردم به خود بیایند، اعمال شود. او معتقد است که دولت باید ظرف ۶ تا ۹ ماه تحولات اساسی مورد نظر اقتصاد بازار آزاد را پیاده کند. «صندوق بین المللی پول» هم راه حل‌های اجرایی و عملی خود را با اتکا به همین روش تجویز می‌کند. وی نتیجه گیری می‌کند که فریدمن و حامیانش، به دلیل ناتوانی از به کرسی نشاندن این سیاست‌ها از طریق دموکراتیک، به قدرت شوک روی می‌آورند.

«پروفسور میلتون فریدمن، نویسنده‌ی کتاب «سرمایه‌داری و آزادی»، مدعی بود که کلِ دوران زمامداری پینوشه – یعنی
۱۷ سال دیکتاتوری و صدها هزار قربانی و شکنجه ـ نه تخریبِ خشونت‌بار آزادی و دموکراسی که عکس آن بوده است (کلاین، ۱۳:۱۳۸۹).

در حالی‌که در آمریکای لاتین، بسیاری میان شوک‌های اقتصادی که میلیون‌ها نفر را به فقر کشاند و پدیده‌ی همه گیر شکنجه که صدها هزار دگراندیش و دیگرخواه را مجازات می‌کرد، رابطه‌ای مستقیم می‌دیدند (همان: ۲۳) فریدمن چشمانش را برتمام اقدامات ضد انسانی و سرکوب آزادی و دموکراسی می‌بندد و می‌گوید:
«نکته‌ی واقعاً مهم درباره‌ی مسئله‌ی شیلی این است که بازارهای آزاد نقش خود را برای ایجاد جامعه‌ی آزاد ایفا کردند»!! (همان: ۱۳).

این در حالی است که که ادواردو گالیانو، نویسنده‌ی اروگوئه‌ای، می‌پرسد:
«اگر به واسطه‌ی شوک‌های الکتریکی شکنجه‌گران نبود، حفظ این نابرابری‌ها چگونه ممکن می‌شد؟» و هم او می‌گوید:
«مردم زندانی شدند تا قیمت‌ها آزاد باشد» (همان).

دقیقاً
۳۰ سال پس از آن‌که سه شکل مشخص شوک (شوک کودتای سازمان سیا، شوک‌های اقتصادی ابداعی میلتون فریدمن و شوک کشتار و شکنجه‌ی ابداعیِ دکتر ایوون کامرون و اجرا شده به دست کودتاگران نظامی) را بر شیلی وارد آوردند، همین فرمول، با خشونتی بس بیشتر، دوباره در عراق ظاهر شده است. نخست، با جنگ شروع کردند تا به گفته‌ی طراحان دکترین نظامی عملیات «شوک و ارعاب»، جنگ «اراده، ادراکات و فهم دشمن را مهار کند و به معنای واقعی کلمه، دشمن را از نظر عمل یا عکس العمل عقیم سازد». سپس، شوک درمانیِ ریشه‌ای اقتصاد از راه رسید و در حالی که کشور هنوز شعله ور بود، پل برمر، فرستاده‌ی ارشد ایالات متحده، آن را بر عراق تحمیل کرد:
«خصوصی‌سازی گسترده، تجارت خارجی کاملاً آزاد، وضع نرخ ثابتِ مالیاتی ۱۵ درصدی و دولتی که به شکلی چشمگیر کوچک شده بود».

علی عبدالامیر علوی، وزیر موقت عراق در امور تجاری، در آن برهه گفت که هموطنانش «از این‌که مانند حیوانات آزمایشگاهی، در معرض انواع تجربه‌ها و آزمایش‌ها قرار گیرند خسته شده‌اند و حال‌شان به هم می‌خورد. به انداره‌ی کافی به نظام اقتصادی ما شوک وارد آمده است. بنابراین، به این شوک‌درمانیِ اقتصادی نیاز نداریم».

آن‌گاه که عراقی‌‌ها مقاومت نشان دادند، جمعشان کردند، به زندانشان افکندند و در آن‌جا، شوک ‌های بیشتری بر جسم و ذهن‌شان وارد آوردند ـ شوک‌هایی که در مقام مقایسه با شوک‌درمانی اقتصادی، شوک‌هایی استعاری و تمثیلی نبودند (همان: ۲۴).

کلاین در این کتاب معتقد است که شکنجه و به کارگیری جوخه‌های اعدام (و شکنجه‌های غیرجسمانی نظیر سرکوب نظام‌مند نهادهای دموکراتیک و استفادهی از «صندوق بین‌المللی پول» از ابزار وام برای گوشمالی کشورها)، شریکی بی سر و صدا در نهضت تهاجمی بازار آزاد جهانی ـ از شیلی و آرزانتین گرفته تا چین و عراق و روسیه ـ بوده است (همان).

نائومی کلاین در فصل پایانی به مقاومت‌های مردمی و روی کار آمدن دولت‌های چپگرا در آمریکای لاتین می‌پردازد. این انتخاب‌های مردمی در قالب انتخابات که در عکس‌العمل به آثار ویرانگر سیاست‌‌های نولیبرالی اجماع واشنگتن و تنزل آشکار سطح زندگی اکثریت مردم انجام شده، اغلب کشورهای آمریکای لاتین را در قرن
۲۱ دربرگرفته است. از روی کار آمدن «هوگو چاوز» و «ابو مورالس» در ونزوئلا و بولیوی گرفته تا «دانیل اورتگا» و «لولا داسیلوا» و «باشِلت» در نیکاراگوئه و برزیل و شیلی و «رافائل کوریا» در اکوادور، همه حکایت از اوج گرفتن سوسیالیسم قرن بیست و یکم (۲) بر پایه‌ی دموکراسی مشارکتی در آمریکای لاتین دارد. 

وی بر خلاف مخالفین دولت‌های چپ‌گرا و طرفداران نولیبرالیسم که پوپولیسم و عوام‌گرایی را عامل موثری در به قدرت رسیدن این دولت‌ها دولت‌ در آمریکای لاتین معرفی می‌کنند، اتفاقاً نیروهای سیاسی مخالف آن‌ها را به اتخاذ چنین سیاست‌هایی منتسب می‌کند:
از هنگام واژگونی اقتصاد آرژانتین در سال
۲۰۰۱، مخالفت با خصوصی‌سازی مسئله‌ی تعیین کننده‌ی قاره‌ی آمریکای لاتین شده‌است. این مخالفت می‌تواند دولت تعیین کند و دولتی را از جا بر دارد و در اواخر سال ۲۰۰۶ عملاً باعث ایجاد یک سری تغییرات پی در پی در آمریکای لاتین شد. انتخاب دوباره‌ی «لولا داسیلوا» به ریاست جمهوری برزیل بیشتر به این دلیل بود که وی رأی گیری انتخاباتی را به یک همه پرسی در مخالفت با خصوصی‌سازی تبدیل کرده بود.

رقیب او، از حزبی که مسئولیت فروش شرکت‌های بزرگ دولتی برزیل در دهه‌ی نود را بر عهده داشت، به این ترفند متوسل شد که با ظاهرِ یک راننده‌ی سوسیالیست مسابقات اتوموبیل‌رانی ملبس به کاپشن و کلاهی لبه‌دار با آرم‌های شرکت‌های دولتی هنوز فروش نرفته، در انظار عمومی ظاهر شود؛ ولی رأی دهندگان فریب نخوردند و
۶۱ درصدشان، با وجود سرخوردگی از رسوایی‌های فساد در دولت لولا، یک‌بار دیگر به او رأی دادند. دیری نپایید که دانیل اورتگا، رهبر پیشین ساندنیست‌ها در نیکاراگوئه، خاموشی‌های پیاپی کشور را محور مبارزات پیروزمندانه‌ی خود کرد. وی گفت فروش شرکت ملّی برق به موسسه‌ی اسپانیایی «یونیون فنوسا» بعد از توفان «میچ»، علت اصلی خاموشی‌های کشور بوده است. او فریاد می‌کشید:
«شما برادران هر روز از اثر این خاموشی‌ها در رنجید. چه کسی یونیون فنوسا را به این کشور راه داده‌است؟ دولت ثروتمندان این کار را کرده‌است، کسانی که در خدمت سرمایه‌داری وحشی‌اند» (همان: ۶۴۲).

نائومی کلاین دراین کتاب اجرای سیاست‌های بازارمحور نولیبرالیسم توسط ایالات متحده و متحدشان را به چالش می‌گیرد و با تبحر و ظرافت قابل تحسینی نشان می‌دهد که همواره در طول تاریخ، ایده‌های آزادسازی افراطی نزد مردم غیر محبوب بوده است. وی معتقد است اجرای اینگونه سیاست‌ها به‌وسیله‌ی اقتصاددانان نولیبرال پیرو «مکتب شیکاگو» (Chicago School)(نظریه‌های اقتصادی دانشگاه‌ شیکاگوی آمریکا) در «صندوق بین المللی پول» و «بانک جهانی» نتیجه‌ی برنامه‌ریزی ها‌ی آمریکا برای نفوذ به ساختار داخلی تصمیم‌گیری کشورهای جهان سوم است.

این کتاب همچنین چالشی در مقابل این ادعای نولیبرالی است که گویا دموکراسی و بازارهای آزاِد لازم و ملزوم یکدیگرند. خانم نائومی کلاین در این کتاب این ادعا را به چالش می‌کشد و با ارائه‌ی پی ‌درپی نمونه‌هایی روشنگر، نشان می‌دهد که در حالی که مدل اقتصادی «مکتب شیکاگو» تحت شرایط دموکراتیک فقط به صورت نیم بند می‌تواند تحمیل شود، پیاده کردن آن به طور کامل نیازمند شرایط استبدادی است (مارگارت تاچر، نخست وزیر اسبق بریتانیا و مرید سرسخت « فردریک فون هایک»(Friedrich Von Hayek) و «میلتون فریدمن»‌، خود، در فوریه ۱۹۸۲ در نامه‌ای به هایک اذعان می‌کند که «به سبب وجود نهادهای دموکراتیک و ضرورت اجماع نسبتا فراگیر، برخی از تمهیدات اتخاذ شده در شیلی در بریتانیا کاملاً غیرقابل قبول خواهد بود»).

خانم کلاین در جای جای این کتاب نشان می‌دهد که سرمایه‏داریِ‏بنیادگرا نه فقط با دموکراسی عجین نیست، بلکه نوزادی است که قابله‏اش بیرحمانه‏ترین شکل‏های قهر و اجبار بوده است ـ قهر و اجباری که ضرباتِش هم برپیکر جامعه سیاسی و نیز بر بدن‌های رنجور تعداد بی‏شماری از افراد جامعه ‏وارد آمده است.

هوارد زین، مورخ فقید برجسته‌ی آمریکایی و نویسنده کتاب ماندگار «تاریخ مردم آمریکا»، در مورد این کتاب می‌گوید:
«عالی است؛ از مهم‌ترین آثاری است که از گذشته‌های دور تا به امروز خوانده‌ام»
مطالب این کتاب فقط بخشی از آن چیزی است که از روی بی خبری کامل، در کتاب‌های درس اقتصاد ناگفته می‌ماند.

فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار مترجمان
مقدمه- تهی زیباست: سه دهه امحا و بازسازیِ جهان*
پاره‌ی نخست- دو استاد شوک‌درمانی: پزوهش و توسعه
فصل
۱: آزمایشگاه شکنجه: دکتر ایووِن کامرون . پژوهش‌های جنون آمیز وی برای زدودن و بازآفرینی ذهن انسان، همکاری با سازمان سیا
فصل
۲: دیگر استادِ شوک درمانی: میلتون فریدمن در جستجوی آزمایشگاهی برای اقتصاد آزاد
پاره‌ی دوم- نخستین آزمایش: دردهای زایش
فصل
۳: مراحل شوک: زایش خونین ضد انقلاب
فصل
۴ : پاکسازی لوح: ترور انجام وظیفه می‌کند
فصل
۵: کلاً نامرتبط: چگونه یک ایدئولوژی را از جنایاتش تطهیر کردند
پاره‌ی سوم- ماندگاریِ قوانین مخرّب چون بمب در حاکمیت دموکراسی
فصل
۶: جنگ نجات‌بخش: تاچریسم و دشمنان به درد بخورش
فصل
۷: استاد جدید شوک درمانی: جنگ اقتصادی جایگزین دیکتاتوری می‌شود
فصل
۸: کارساز بودن بحران‌ها: نحوه‌ی عرضه‌ی شوک‌درمانی
پاره‌ی چهارم- بیراهه رفتن در مسیر گذار: آن‌گاه که می‌گریستیم، آن‌گاه که بر خود می‌لرزیدیم و آن‌گاه که می‌رقصیدیم
فصل
۹: در بستن به روی تاریخ: بحرانی در لهستان، کشتاری جمعی در چین
فصل
۱۰: تولد دموکراسی در بند: آزادی در بند کشیده شده‌ی آفریقای جنوبی
فصل
۱۱: آتش بازیِ دموکراسی نوپا: روسیه «گزینه‌ی پینوشه» را انتخاب می‌کند
فصل
۱۲: کارت شناسایی نظام سرمایه‌داری: روسیه و عصر جدید بازار بی‌نزاکت
فصل
۱۳: بگذار بسوزد: غارت آسیا و «سقوط دیوار برلین دوم»
پاره‌ی پنجم- زمانه‌ی هولناک: ظهور «مجموعه‌ی سرمایه‌داری فاجعه»
فصل
۱۴: شوک‌درمانی در ایالات متحده آمریکا: حباب «امنیت کشور»
فصل
۱۵: حکومت صنف‌گرا: حذفِ درِ گردان و ساخت گذرگاه سرپوشیده
پاره‌ی ششم- عراق، تکرار داستانی قدیمی: شوک زیاد از حد
فصل
۱۶: نابودی عراق: به دنبال «الگویی برای خاورمیانه»
فصل
۱۷: تفِ سربالای ایدئولوژی: فاجعه‌ای با ماهینی دقیقاً سرمایه‌دارانه
فصل
۱۸: روز از نو، روزی از نو: از لوح پاک و نانوشته تا زمین سوخته
پاره‌ی هفتم- منطقه‌ی سبز منقول
فصل
۱۹: زدودن ساحل دریا: دومین سونامی
فصل
۲۰: آپارتاید فاجعه: دنیایی از مناطق سبز و مناطق قرمز
فصل
۲۱: از کف رفتن انگیزه‌ی صلح: اسرائیل: یک هشدار
موخره- آثار شوک رفته رفته محو می‌شود
نمایه

خسرو صادقی بروجنی

برگرفته از اخبار روز: www.akhbar-rooz.com 

پی‌نوشت:
۱- اصطلاح اجماع(توافق) واشنگتن (Washington Consensus) برای اولین بار در سال ۱۹۸۹ توسط جان ویلیامسون (John Williamson) برای توصیف مجموعه‌ای از ۱۰ سیاست اصلاحی مشخص به کار رفت. این سیاست‌ها که اجرای آن‌ها برای حل بحران‌های اقتصادی کشورهای در حال توسعه توصیه می‌شد، عمدتاً توسط نهادهای مالی جهانی (صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی) و خزانه‌داری ایالات متحده ترویج می‌شدند(Rodrick, ۲۰۰۶)
واژه « واشنگتن» در عنوان این اصطلاح ، اشاره دارد به:
الف) فهرستی از سیاست‌هایی که واشنگتن تلاش میکند که آن‌ها را بر جهان تحمیل کند.
ب) تلاش واشنگتن در جهت کسب اعتبار برای برخی از اصلاح طلبانی که در حال اجرای یرنامه های اصلاحی مورد نظر واشنگتن هستند (
Williamson, ۲۰۰۴:۲).
اجماع واشنگتن در اکثر موارد به «بنیادگرایی بازار» اشاره دارد و در پیوند با سیاست‌های نولیبرالی،خواستار افزایش الزامات بازار بر دولت و همچنین افزایش تأثیر جهانی‌سازی بر حاکمیت ملّی کشورها می‌باشد (
Rodrick, ۲۰۰۶). 

به بیان نائومی کلاین، این سیاست‌ها که فنی و دارای مقبولیت عام تصویر می‌شد، ادعاهای ایدئولوژیک محضی چون «خصوصی‌سازیِ (همه‌ی) بنگاه‌های دولتی» و «حذف موانع ورود موسسات خارجی» به کشور را شامل می‌شد و این سیاست‌ها چیزی جز سه‌گانه‌ی نولیبرالی فریدمن نبود: «خصوصی‌سازی، حذف مقررات، تجارت آزاد و کاهش شدید هزینه‌های عمومی دولت». به گفته‌ی ویلیامسون این‌ها سیاست‌هایی بودند که «قدرت‌های مستقر در واشنگتن مصر بودند کشورهای آمریکای لاتین آن‌ها را اتخاد کنند» (کلاین، ۲۴۶:۱۳۸۹) و به برخوردِ مستعمراتی «مکتب اقتصادی شیکاگو» با «صندوق بین‌المللی پول» و «بانک جهانی» را که تا حد زیادی مسکوت مانده بود، رسمیت داد (همان: ۲۴۵).

۲- از ویژگی‌های سوسیالیسم قرن بیست‌ویکم برقراری دموکراسی و شرکت مردم در آن است. در این ساختار، دموکراسی فقط در چهارچوب «شرکت در انتخابات» معنا نمی‌شود که همه‌ی مردم، نه فقط نخبگان، قدرت دارند و به یک نسبت در راهبرد قدرت نقش دارند و در همه‌ی کارهای عمومی دست‌اندرکارند. رأی‌دهندگان حقوق‌شان را به دست نماینده‌ها نمی‌سپارند و نماینده‌ها برای کار نمایندگی‌شان حقوق دریافت نمی‌کنند که زندگی‌شان را از راه کارهای ویژه و تخصصی خود می‌گذرانند؛ بدین ترتیب به سیاست‌مداران حرفه‌ای تبدیل نمی‌شوند(Harnecker, ۲۰۱۰)‌.
* پیشگفتار و مقدمه‌ی کتاب (
۴۵ صفحه) در آدرس زیر قابل دسترسی است:
koukh۱.blogfa.com

سرچشمه‌ها:
- صادقی بروجنی، خسرو (
۱۳۸۸). راه توسعه از مسیر فلاکت نمی‌گذرد (طرح تحول اقتصادی و و نولیبرالیزاسیون اقتصادی)، www.akhbar-rooz.com
- کلاین، نائومی (
۱۳۸۹). دکترین شوک؛ ظهور سرمایه‌داری فاجعه، ترجمه‌: مهرداد (خلیل) شهابی و میرمحمود نبوی، چاپ اول، نشر «کتاب آمه».
-
Harnecker, Marta (۲۰۱۰). Latin America & Twenty-First Century Socialism: Inventing to Avoid Mistakes*, www.monthlyreview.org
* ترجمه‌ی فارسی این اثر توسط دکتر اکرم پدرام‌نیا منتشر خواهد شد.
-
Rodrik, Dani (۲۰۰۶). Goodbye Washington Consensus, Hello Washington Confusion?, Harvard Universitywww.ksghome.harvard.edu
-
Stiglitz, Joseph (۲۰۰۷). Bleakonomics, New York Time, September ۳۰www.nytimes.com۲۰۰۷/۰۹/۳۰/books/ review/Stiglitz-t.html.
-
Williamson, John (۲۰۰۴).The Washington Consensus as policy prescription for Development, Institue for International Economiewww.iie.com

* مقاله حاضر پیش از این در شماره
۲۵۹- ۲۵۸ (آبان و آذر ۸۹) ماهنامه جهان کتاب منتشر شده است.


این نوشتار در برخی جاها از سوی اینجانب ویرایش شده است.      ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!