«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ بهمن ۱۶, پنجشنبه

این تنها یک چشمه بود که حساب کار خود بدانید!

اگر حتا یک بند انگشت وجدان در هستی چنین جانوری برجای مانده باشد، بهتر است همه ی حقیقت را بگوید!

وکیل محمدرضا رحیمی:
«موکلم قصد ندارد اسامی آن دسته از نمایندگانی را که از او پول گرفتند اعلام کند.»

دزد بی همه چیز را می بینید؟ به سایر دزدان الله کرم از رهبر "ساده زیست" +۹۵ میلیارد دلاری گرفته تا بزرگ دزدان نشسته در کابینه ی آخوند آبزیرکاه انگلیسی که در فریبکاری دستِ کمی از استادش: «اُم الفساد والمفسدین» ندارد به زبانی دیگر پیام می دهد:
پا روی دمم بگذارید، بیش تر خواهم گفت و پای بسیاری دیگر نیز به میان خواهد آمد که سفت و سخت تر به ریسمان الهی چنگ زده اند؛ خدا را خوش نمی آید ... این تنها یک چشمه بود که حساب کار خود بدانید ...

پیش تر در این باره و به بهانه ی این ماجرا از آن میان، نوشته بودم:
«اگر چنین آدمی وجدان و شرف داشت، می بایستی این ها را که هم اکنون می گوید، پیش تر بر زبان می آورد و چیزی را پنهان نمی کرد؛ حتا اگر آدمی در بزهی دست نداشته، ولی گواه آن باشد، هم از سویه روانی و وجدانی و  هم از دیدگاه حقوقی ـ جزایی برای پنهان نگاه داشتن بزهی که گواه آن بوده، پاسخگوست ...حتا از کنار یک بزهکاری گذشتن و نادیده گرفتن آن به هر بهانه ای که باشد، در بسیاری کشورها از دیدگاه حقوقی پذیرفتنی نیست؛ بویژه اگر آن بزهکاری سویه ای اجتماعی داشته و با سرنوشت شمار بسیاری آدم بازی کرده یا زیانی بزرگ پدید آورده باشد؛ ولی این پادوی دستِ چندم رزیم تبهکار، در همین نشست خبری از رشوه خواری بزرگ با برنام ”یک ایرانی“ یاد می کند:
”در همین زمان یك ایرانی یك میلیارد دلار پول از ایران خارج می كند و ۵ ماه بعد از محل خرید سهام دانا گاز ارزش سهامش به ۶ میلیارد دلار می رسد.“

به این ترتیب، اینکه تاره یادش افتاده و کار پلشت انجام شده را نه با ایما و اشاره که تا اندازه ای گسترده بر زبان آورده، بیش تر به پاتکی می ماند که در پاسخ تکِ دزدانی نیرومندتر از گروه و باند وی، انجام می یابد؛ پاتکی که به هر رو برای آگاهی و شناخت بیش تر توده های مردم ایران از ماهیت رژیم ضدخلقی و سزاوار سرنگونی جمهوری اسلامی سودمند است.»*

گرچه این پادوی دستِ چندم رژیم که دمش گیر افتاده، یک اشتباه بزرگ نیز می کند که بویژه هم اکنون، بیش از گذشته اهمیت داشته و می تواند به بهای جان ناچیزش و نمونه هایی چون وی تمام شده، سر و ته ماجرا را دستِکم در یک بازه ی زمانی کوتاه به سود دزدان بزرگ تر هم آورد. وی بیگمان می داند که چنین رفتار و رویه ای بسان تیغی دولبه کار می کند؛ آن سوی لبه ی تیغِ چنین رفتاری، این امکان را برای دزدانی که بگونه ای نسنجیدنی، بزرگ تر و نیرومندتر از وی و باند وابسته ی «جن گیران» احمدی نژادی است، فراهم می کند که هم سخنان وی را دروغ پراکنی، گزافه گویی و بزرگنمایی بنامند و هم در بخت بدست آمده از بر زبان نیامدن همه ی حقیقت، سرِ پلیدش را آسوده تر زیرِ آب کنند. به همین دلیل ساده، اگر حتا یک بند انگشت وجدان در هستی چنین جانوری برجای مانده باشد و به سود خود وی نیز هست، بهتر است با درست اندیشی و راستکرداری، همه ی حقیقت را بگوید؛ شاید با این کار، اندکی هم شده از وزنه ی بزهکاری های خویش در پیشگاه توده های مردم ایران بکاهد!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۶ بهمن ماه ۱۳۹۳

* «اگر سراسر باغ را کِرم فرا گرفت ...»، ب. الف. بزرگمهر، ۱۱ بهمن ماه ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!