«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ اسفند ۲۶, جمعه

چیزهایی که مردم لیبی از دست دادند!


دوستی گرامی برایم نوشته ای فرستاده بود با عنوان «١٦ چیزی که مردم  لیبی دیگر نخواهند داشت». با خود اندیشیدم که آنها چیزهای دیگر و شاید ارزشمندتری را نیز از دست داده و می دهند؛ از آن میان، پیشرفت اقتصادی ـ اجتماعی، سرفرازی ملی و یکپارچگی سرزمین شان؛ و به همراه همه ی این ها، مهم ترین سرچشمه ی درآمد ملی خود: نفت را!

به هر رو، آن نوشته که خاستگاه آن نیز ناروشن بود را با ویرایشی همه جانبه اینجا آورده ام. عنوان آن را نیز دستکاری نموده ام.

ب. الف. بزرگمهر     ٢٦ اسپند ماه ١٣٩٠

|||||||||||||||||||||||||||||

چیزهایی که مردم لیبی از دست دادند!

١ ـ در لیبی چیزی به نام قبض برق وجود نداشت. هزینه برق برای همه رایگان بود.

٢ ـ چیزی به نام بهره بانکی وجود نداشت. همه بانکها می بایستی وام هایی بدون بهره (صفردرصد) به درخواست کنندگان بدهند

٣ ـ داشتن خانه یک حق شناخته شده برای همه ی لیبیایی ها بود.

٤ ـ هر جفت تازه ازدواج کرده، از دولت شصت هزار دلار برای خرید آپارتمان و شروع زندگی هدیه می گرفت.

۵ ـ هزینه آموزش و پزشکی در لیبی رایگان بود. پیش از دوره ای «معمر قذافی» ٢۵ درصد مردم باسواد بودند و پس از آن تا دوره کنونی، شمار باسوادان به ٨٣ درصد رسیده بود.

٦ ـ اگر یک لیبیایی می خواست کشاورزی کند، زمین کشت و کار، خانه، ساز و برگ، بذر و دام برای آغاز کار به صورت رایگان به او داده می شد.

۷ ـ اگر یک شهروند لیبی به امکانات پزشکی مورد نیازش درون لیبی دست پیدا نمی کرد، دولت بهای درمان و ماندن او در بیرون از کشور را تا ٢٣٠٠ دلار در ماه بر دوش می گرفت.

٨ ـ اگر یک شهروند لیبی خودرو می خرید، نیمی از بهای آن را دولت می پرداخت.

٩ ـ بهای بنزین در لیبی ١٤ سنت در لیتر بود.

١٠ ـ لیبی هیچ بدهی خارجی نداشت و افزون بر آن، دارای صد و پنجاه میلیارد دلار ذخیره ارزی بود که اکنون همه ی آن را «ششلول بندهای جامعه ی جهانی» بالا کشیده اند.

١١ ـ اگر یک لیبیایی نمی توانست پیشه ای درخور آموزش خود بیابد، دولت دستمزدی به اندازه همان پیشه ی درخور تا هنگام یافتن آن به وی می پرداخت.

١٢ ـ بخشی از درآمد فروش نفت لیبی سالیانه به حساب بانکی هر شهروند واریز می شد.

١٣ ـ هر زنی که زایمان می کرد، پنج هزار دلار از دولت هدیه دریافت می کرد.

١٤ ـ بهای چهل قرص نان در لیبی، پانزده سنت بود.

١۵ ـ بیست و پنج درصد مردم لیبی آموزش دانشگاهی داشتند.

١٦ ـ در دوره ی «معمر قذافی»، بزرگترین پروژه آبیاری جهان در بیابانهای لیبی پیاده شد بگونه ای که در هر جای صحرا آب در دسترس بود.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!