«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ اسفند ۲۶, شنبه

آزموده را آزمودن، خطاست!


گفته ای است بسیار درست، روشن و رُک و پوست کنده از ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی رژیم گوربگور شده ی شاه که هم اکنون نیز در زندان رژیم تبهکار جمهوری اسلامی زندانی است و در اندیشه ی ستاندن جانش هستند:
«... اصلاحاتی که مدعی پایبندی به آرمان آزادی، قانون و دموکراسی است، اما در افق نهایی خود نفی استبداد را ترسیم نکرده و به عبارت دقیق تر جایگاه و نقشی برای ولایت فقیه در سیاست کلان خود قائل است، در یک کلام جز دروغی بیش نیست.  ابوالفضل قدیانی»

این گفته را کسی در صفحه ی خود در «گوگل پلاس» درج کرده که پیش تر درباره ی «کفتر پرِ قیچی نظام» (محمد خاتمی) نوشته بود:
« آمدن این مرد چه تایید بشود چه نشود، خواب جناب حاکم را پریشان خواهد کرد ...»

برایش می نویسم:
می بینید، این یک تا چه اندازه روشن سخن گفته است؟! سخنانش با نمونه هایی چون خاتمی و هاشمی رفسنجانی و بسیاری همپالکی هایشان از زمین تا آسمان تفاوت می کند؛ کسی که بیگمان سخن و کردارش به یکدیگر نزدیک است. دستِ کم این یکی را الگو و نمونه ی خود قرار دهید! و نه آن هایی که آزمون بسیار بدی از خود بجای گذاشته اند!

ب. الف. بزرگمهر    ٢٦ اسپند ماه ١٣٩١

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!