«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ مهر ۱۰, دوشنبه

همانندی های آقازاده با بچه‌های مردم!


اكبر هاشمی رفسنجانی در واكنش به دستگیری مهدی هاشمی گفته است كه فرزندان او فرقی با بچه‌های مردم نداشته و باید بدون تبعیض با آنها برخورد شود؛ بازنگری پیشینه ی فعالیت های مهدی هاشمی چند پرده از این همانندی ها را نشان می دهد!

یكی از حاشیه‌های جالب بازداشت مهدی هاشمی كه همه منتظر آن بودند (و البته هنوز هم هستند!) واكنش پدر او به این رویداد است. البته، در همین چند روز نیمچه واكنشی از محسن هاشمی منتشر شده است؛ آنجا كه از زبان پدر می گوید:
«ایشان می‌گویند، بچه‌های من مثل بچه‌های بقیه افراد هستند و فرقی میان بچه های من با بچه مردم نیست. نظر ایشان این است که نباید تبعیضی صورت بگیرد و باید بدون تبعیض با فرزندان ایشان برخورد شود.» این ادعا كه از سوی بزرگترین پسر هاشمی رفسنجانی منتشر شده تنها با نگاهی به پیشینه ی مهدی هاشمی روشن می‌ شود تا آنجا كه بر همگان ثابت ‌شود هیچ فرقی میان «بچه آقای هاشمی» با «بچه‌های مردم» وجود نداشته است.

همانندی نخست: دریافت دكترا با كارشناسی ارشد معادل!

مدرك تحصیلی این آقازاده یكی از نشانه های برابری و فرق نداشتن او با سایر مردم است! مهدی هاشمی در حالی در مكاتباتش خود را دكتر مهدی هاشمی معرفی می‌كرده است كه مدرک کارشناسی ارشدش "مدرک معادل" بوده و آن را پس از گذراندن یک دوره آموزشی میان دانشگاه صنعتی شریف و سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کشور دریافت كرده است؛ آنهم در شرایطی كه خود رئیس سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کشور یعنی یكی از طرف های این قرارداد بوده است!

نکته قابل توجه اینکه وی پس از دریافت مدرک کارشناسی ارشد معادل، مدرک دکتری خود را نیز از دانشگاه آزاد دریافت کرده است. در پرونده ای كه به شماره ١١۵٩٢٠ و به شماره داوطلبی ١٠٠٠٠٦ دانشگاه آزاد برای دوره دكترای او تشكیل شده، وی با استفاده از سهمیه رزمندگان در آزمون شركت كرده و علی رغم صراحت در مردود شدن از نظر علمی، برای پذیرش در رشته دكترای مهندسی انرژی دعوت به مصاحبه می شود!


همانندی دوم: ٢١ ماه و ٢٢ روز كسر خدمت!

دریافت كارت پایان خدمت مهدی هاشمی نیز عجیب و یگانه است. با آن كه آقای اكبر هاشمی رفسنجانی بارها از حضور مهدی هاشمی در جبهه ها و مجروحیت او سخن گفته، اما وی صرفاً از مورخ ١٤/٠۵/١٣٦۵ الی ١٤/٠۷/١٣٦۵ و نیز ١٠/٠٨/١٣٦۵ الی ١٨/١١/١٣٦۵ كلاً ۵ ماه در جبهه حضور داشته است. با این همه، برای مهدی هاشمی كارت پایان خدمتی صادر شده كه در توضیحات صدور این كارت كه عكس آن با لباس شخصی است، دوران خدمت نامبرده از تاریخ ٠٤/١٠/١٣٦٦ تا ١٢/١٢/١٣٦٦ درج گردیده و آمده است: نامبرده ٢١ ماه و ٢٢ روز گواهی كسر خدمت دارد!

همانندی سوم: كشتی تفریحی شخصی برای مدیرعامل ٢٤ ساله

درحالی كه بیكاری فارغ التحصیلان دانشگاهی یكی از دغدغه‌های خانواده‌ها است، مهدی هاشمی مانند «بچه‌های مردم» توانسته است در سن ٢٤ سالگی رییس هیئت مدیره و مدیرعامل شركت مهندسی و یاخت تاسیسات دریایی ایران شود!

او در این هنگام یعنی سال ۷٢ در نامه‌ای به فرماندهی منطقه هوایی مهرآباد درخواست تحویل گرفتن شناوری را جهت ترخیص داشته است كه متعلق به وی بوده و نامبرده نماینده خود را برای تحویل گرفتن این شناور مجلل معرفی می كند. مهدی هاشمی در نامه مذكور تاكید دارد كه این شناور متعلق به شخص اوست.

مدیرعاملی و ریاست بر یك شركت بزرگ ملی و داشتن یك كشتی مجلل تفریحی یكی دیگر از همانندی های این آقازاده با «بچه‌های مردم» است!


همانندی چهارم: پرداخت هزینه آرایشگاه و گوسفند نذری از بیت المال!

این آقازاده آنچنان همانندی میان خود و مردم عادی می دیده كه اصولا فرقی میان جیب خود و مردم قائل نبوده است! برای نمونه، او هنگامی كه رییس دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد بوده، چنین هزینه‌هایی را از حساب دانشگاه آزاد پرداخت كرده است:

«موبایل‌های شخصی خود و همسرش فرشته هاشمی، تلفن منزل، ‌آرایشگر شخصی، معلم خصوصی همسر وی، گوسفند نذری عید قربان، ویزای خانوادگی دبی، قبض برق منزل، خرید از فروشگاه فرودگاه مهرآباد و حضور خانواده وی در كافی شاپ فرودگاه، بیمه نامه خودروی همسر مهدی هاشمی، هزینه‌های تمیز كردن شیشه‌های منزل مهدی هاشمی و ...»

براستی اگر كسی خودش را جزئی از مردم عادی نداند، چطور می تواند چنین هزینه‌های شخصی را از جیب مردم پرداخت كند؟!

همانندی پنجم: مردم‌داری آقازاده!

همه می‌دانند كه مردم ایران به مردم داری معروف هستند. مهدی هاشمی هم كه با بچه های مردم فرقی ندارد، طبیعتا این خصلت را داراست! او در این راه و البته با توجه به آنچه در بند پیش گفته شد، هنگامی در پستی قرار می گرفته، اقدام به نان رسانی می نموده و به هیچوجه اهل تك خوری نبوده است. برای نمونه، او هنگام مسوولیت در دانشگاه آزاد اقدام به عقد قراردادهای صوری با چهره‌های سیاسی كرده است. مانند قرارداد مشاوره با آقای محمد عطریانفر که از تاریخ ١٣ آذر سال ٨۷ تا ١٢ آذر سال ٨٨ بسته شده و از این راه ماهیانه ٨٠٠ هزار تومان به این فرد پرداخت می‌شده است.

همانندی ششم: سود روزانه ٢۵٠ هزار دلاری با پسر صدام!

مردم ایران، افزون بر مردم داری به دشمنی با دیكتاتور معدوم عراق كه خون صدها هزار ایرانی را به گردن دارد نیز معروف هستند. مهدی هاشمی از این نظر نیز مانند مردم عادی است. او افزون بر همچشمی با پسران دیكتاتور معدوم لیبی، ‌معمر قذافی، با پسران صدام نیز ارتباط داشته است؛ تا آنجا كه یکی از روزنامه های خارجی، سالها پیش گزارشی منتشر کرد که براساس آن مهدی هاشمی و فرزندان دیکتاتور معدوم عراق، صدام به شراکت در تجارت می پرداختند. گفتنی است پس از سالها هنوز مهدی هاشمی هیچ واکنشی نسبت به این گزارش نداشته است.

همانندی هفتم: دسترسی به اسناد به كلی سری و نگهداری شان!

یكی دیگر از همانندی های مهدی هاشمی با مردم عادی فعالیت او در  هنگام انتخابات سال ٨٨ است. گفته‌های زیادی در این رابطه منتشر شده است؛ مانند دسترسی او به اسناد محرمانه به كلی سری و فوق محرمانه از نهادهایی چون وزارت اطلاعات، ستاد كل نیروهای مسلح، قوه قضاییه و ... كه در  دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد نگهداری می شده و با دستگیری براتعلی سرلك، رییس دفتر مهدی هاشمی، نكات زیادی پیرامون این اسناد افشا شده است.

یك روز پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، مهدی هاشمی به سرلك دستور داده بود تا با خارج كردن این اسناد آنها را نابود كند كه البته بخشی از آنها بازیابی شده است.

درباره این همانندی ها حالاحالاها می توان سخن گفت ... اما در پایان بد نیست نگاهی به برخی سمت‌هایی كه این آقازاده داشته، بیندازیم:

١.    مدیرعامل شركت بهینه سازی مصرف سوخت

٢.    رییس هیئت مدیره و مدیرعامل شركت ساخت تجهیزات دریایی

٣.    عضو اصلی هیئت مدیره شركت سنجش از دور

٤.    مدیرعامل شركت مهندسی و توسعه نفت

۵.    سهامدار شركتهای نورد فولاد خراسان و مجتمع فولاد خراسان

٦.    عضو هیئت مدیره مجتمع كشتی سازی خلیج فارس

۷.    و ...

اینها تنها گوشه‌ای از همانندی های «بچه آقای هاشمی» با «بچه‌های مردم» بود. باقی‌اش مانند ماجرای «استات اویل»، «كرسنت»، ارتباط با سفارت عربستان، اختلاس بیش از ده میلیاردی از سازمان بهینه سازی مصرف سوخت در سال ٨٢ تا ٨٤،  اختلاس ۵٢ میلیونی از شركت مهندسی ساخت تاسیسات دریایی به گزارش سازمان بازرسی، سایت جمهوریت و ... بماند.


حكم ماموریت مهدی هاشمی به واحد آكسفورد دانشگاه آزاد با حق ماموریت ماهیانه ٢۵٣٠ پوند همانندی دیگر او با بچه های مردم عادی را نشان می دهد.
...

برگرفته از «رجانیوز»

این نوشتار تا اندازه ی ممکن از سوی اینجانب ویرایش، پاکیزه و پارسی نویسی شده و بخش هایی از آن را نیز پیراسته ام.    ب. الف. بزرگمهر 


پی افزوده:

نکته ی چشمگیر در حکم صادر شده برای واحد به اصطلاح آکسفورد، امضای «ریاست هیات موسس و امنا» با نام اکبر هاشمی رفسنجانی برای فرزند دلبندش جناب آقای مهدی هاشمی بهرمانی است! آشیخ اکبر خواسته اند ایز گم کنند؟!

این هم تازه ترین تصویر جناب آقای مهدی هاشمی بهرمانی! می بینید؟! هوش سرشار از چهره اش می بارد. شاید هم از نتایج آکسفورد رفتن باشد! 

خدا نصیب بچه های مردم نکنه!

ب. الف. بزرگمهر     دهم مهر ماه ١٣٩١

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!