«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

نامه شيرين عبادی به گزارشگران ويژه شکنجه و بازداشت‌های خود سرانه سازمان ملل متحد

در باره شرايط دشوار مجيد توکلی در اعتصاب غذا

عاليجنابان به استحضار می‌‌رساند:
مجيد توکلی دانشجوی جوان ايرانی، از ۱۶ آذر ماه ۱۳۸۸ به اتهام شرکت در تجمعات دانشجويی دستگير شد و بيش از چهار ماه او را در سلول انفرادی و در سخت‌ترين شرايط و در جايی که از کليه حقوق قانونی خويش- از جمله حق دسترسی به وکيل- محروم مانده بود، زندانی کردند. پس از اتمام تحقيقات مقدماتی و زمانی‌ که باز جوی امنيتی احساس کرد که به ميزان کافی‌ تنبيه شده است او را به سلول عمومی‌ زندان اوين منتقل کردند.

اقامت طولانی در سلول انفرادی و عدم دسترسی به هوای آزاد باعث بيماری ريوی مجيد شد که اين امر در پرونده‌های بهداری زندان نيز منعکس است و هم سلولی‌های مجيد در سلول عمومی‌ زندان همگی‌ بر اين امر گواهی می‌‌دهند.

هنگامی که دادستان تهران از زندان اوين بازديد می‌‌نمود، مجيد در خصوص وضعيت نا‌ بسامان زندان و محدوديت‌ها ئی که بر خلاف قانون در حق زندانيان سياسی روا می‌‌داشتند، اعتراض نمود و در نتيجه طبق تصميم مقامات زندان از تاريخ دوم خرداد ماه ۱۳۸۹ مجددا به سلول انفرادی منتقل شد و از همان روز اعتصاب غذای خود را شروع کرد و اکنون در شرايط جسمی‌ وخيمی بسر می‌‌برد.

نظر به اينکه کليه تلاش‌های بستگان و دوستان مجيد و دادخواهی‌های آنان تا کنون بی‌ نتيجه مانده است لذا با اعلام مراتب خواهشمندم به هر طريق مقتضی به وضعيت اين دانشجوی آزادی خواه رسيدگی کرده و مقامات حکومتی ايران را متوجه مسئوليت‌های قانونی اعمال و تصميمات خويش نماييد.

در خاتمه ياد آور می‌‌شود که بازديد گزارشگران حقوق بشر از زندان‌های ايران و ديدار با زندانيان و خانواده آنان می‌‌تواند روشنگر رفتار‌های غير قانونی مأمورين دولتی باشد.

شيرين عبادی


مدافع حقوق بشر و برنده جايزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۳


۴ خرداد ۱۳۸۹ برابر با ۲۵ می ۲۰۱۰





هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!