«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۱ مرداد ۸, یکشنبه

منطق توتولوژیک!


«سراسر تاریخ نظریات فلسفی چیزی جز مجموعه ای از احکام ”توتولوژیک“* کمابیش رنگ و لعاب داده شده نیست.»

«مارکس در دوران ما، از راهی دیگر و با آماج دیگری، همان کاری را کرد که ماکیاولی در سال ١۵٠٠ کرد؛ یعنی کوشید عملکرد راستین جامعه ی سرمایه داری دوران خویش را آشکار کند و پرده ی فلسفه ی پندارگرایانه (ایده آلیستی) آلمانی و انسانگرایانه ی (اومانیتاریسم) فرانسوی را از آن کنار بزند. به همین دلیل است که عنوان ماکیاولی طبقه ی کارگر را به او داده اند.»

برگرفته از کتاب «مکتب دیکتاتورها»، نوشته ی ایگناتسیو سیلونه با اندکی ویرایش ادبی از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

* «توتولوژیک» («Tautolog») به آرش پرگویی بیمایه (حشو)، واگویی و کش دادن سخن است. در دانش «منطق» امروزی، «حکم توتولوژیک»، حکمی را گویند که با نادیده گرفتن اینکه بخش های دربرگیرنده ی آن حقیقی است یا نه و در کردار درستی آن پایور باشد (به اثبات برسد) یا نه، در سرشت و کالبد خود حقیقت دارد. مانند دو نمونه ی زیر:
«هرکس خودش است و نمی تواند جز خودش باشد.»
«هرکس برای دیدگاه های خود دلیل های چندی دارد و برخی از دیدگاه های ما درست تر از برخی دیگر دیدگاه هاست.»

برای آگاهی بیش تر:


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!