«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

به دانشجویان سوسیالیست ـ سروده ای از خدامراد فولادی

چه قدر نام باید به خاطر بسپاریم

از آذر ماه های بسیار

که سنگین کرده اند برگ های خونینِ

تاریخ را



تاریخ تاوانِ چه چیز را می گیرد از ما

مگر آزادی

که این همه قربانی می طلبد

جوان

در پسِ گفتنِ یا مرگ یا آزادی



دهان ها هرگز عادت نمی کنند به سکوت

در دانش گاه

[آن جا که

همه چیز در غلافِ دانش پنهان است

حتا چاقوی جاهلیت

که همیشه در سایه ی علم

وارد می شود به دانشگاه

تا دهان ها را دعوت کند

به سکوت]



از اینجاست

که سر ریز می کند اندیشه

به خیابانِ انقلاب

و می رود به کارخانه

تا تغییر شکل دهد به عمل

و خودِ انقلاب شود.



آذر ماه چه قدر درخود ثبت کرده است نام

در پسِ نامِ

قندچی

بزرگ نیا

شریعتِ رضوی



که نام شان ردیف نمی شود با هیچ نامی

در قصیده ی نا به هنگامِ ارتجاع



و چه قدر باید به خاطر بسپارد

قربانیِ جوان

تاریخ

تا تحقق یابد این شعار:

یا سوسیالیسم

یا بربریتِ سرمایه.



آذر ١٣٨٧

برگرفته از تارنگاشت «فرهنگ توسعه»:
http://farhangetowsee.com/330/330-17.htm

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!