«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه

«استیو جابز» رفت، استثمار هنوز جایز است!


استیو جابز، بنیانگذار شرکت کامپیوتری «اپل» (Apple) درگذشت. این خبر و حاشیه‌های آن در چند روز اخیر تقریباً تمامی رسانه‌ها را به تسخیر خود در آورده است. بی شک در عصری که انقلاب ارتباطات و اطلاعات در آن صورت گرفته، درگذشت شخصی که سهم به سزایی در چنین پپیشرفت‌هایی داشته، اهمیت به سزایی برخوردار است و سرتیتر اخبار روزانه ‌اش می‌شود؛ اما چنین پیشرفت‌های سترگی دارای زوایای دیگری نیز می‌باشد که کمتر از آن‌ها سخن به میان می‌آید. بی شک پرداختن به این زوایای پنهان، در مرثیه‌سرایی‌های مخاطبان رسانه‌های جریان رسمی یافت نمی‌شود و تنها کسانی که تسلیم هجوم تبلیغات سهمگین رسانه‌ای نمی‌شوند، قادرند ضمن شناخت چنین زوایایی، تحلیل درستی از آن‌ها ارائه دهند و به ریشه‌یابی آن‌ها بپردازند.

در دوره‌ای که در آن بسیاری از صاحبنظران مرگ طبقه‌ی کارگر را اعلام کردند و عصر دانایی محور را بشارت دادند، واقعیت‌‌هایی وجود دارد که چنین نظریاتی را به سخره می‌گیرد. این توسعه یافتگی مبنتی بر توسعه نیافتگی‌ای است که درگذشت فردی چون استیو جایز تنها بهانه‌ای است برای پرداختن به گوشه‌هایی از آن‌ها.

امروز چین کارخانه‌ی تولید سرمایه‌داری است. کشوری که با جمعیت کارگری انبوه و ارزان قیمت خود، بهترین فرصت را در اختیار شرکت‌های چند ملیتی قرار داده است تا تولید محصولات خود را به آن جا منتقل کنند. نرخ استثماری که در کارخانه‌ها و مراکز تولیدی این کشور وجود دارد با هیچ کجای جهان قابل مقایسه نیست؛ اما همچنان الگویی موفق از رشد اقتصادی معرفی می‌شود. رشدی که کمتر مبتنی بر توسعه‌ی رفاه همگانی بوده و هزینه‌های انسانی زیادی را در پی داشته است. طی دو سه دهه‌ی اخیر، چین با اتخاذ سیاست‌های درهای باز اقتصادی با تکیه بر ساختار سیاسی اقتدارگرای خود و با رشد اقتصادی عظیمی که داشته، مثال نغزی برای یکی از معروف‌ترین ادعاهای نولیبرالی مبنی بر همگرایی آزادی اقتصادی و سیاسی بوده است.

مقاله‌ی حاضر که ترجمه‌ای آزاد می‌باشد، به استثمار نیروی کار در کارخانه‌های تولید کننده‌ی محصولات شرکت «اپل» در چین می‌پردازد. علیرغم آگاهی شرکت‌های چند ملیتی از وجود چنین استثماری، هیچ گاه در برابر آن اقدامی جدی صورت نگرفته است؛ تا کارگران ارزان چین، همچنان بهترین فرصت برای جبران تضادهای درونی نظام سرمایه‌داری باشند.

***

در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۱، کمپانی اپل ۶ میلیارد دلار سود داشته است. با کارگران اپل در چین، رفتاری غیر انسانی ـ مانند ماشین ـ می‌شود.

تحقیق درباره شرایط کارگران چینی نشان داده که هزینه انسانی محصولات اپل ـ آیفون ها و ای‌پدها ـ که اکنون سراسر غرب را تسخیر کرده‌اند، تکان‌دهنده است. تحقیق توسط  دو NGO* انجام گرفته و نشان می‌دهد کارخانه‌های آی‌پد و اپل در چین، کارگران را مجبور می‌کنند تعهدنامه‌ای را امضا کنند که بر طبق آن متعهد می‌شوند از اقدام به خودکشی خودداری کنند!

طی یک سال اخیر، دست‌کم ۱۴ کارگر در کارخانه‌های «فوکسکُن» (Foxconn) تحت تأثیر شرایط دهشتناک کاری، دست به خودکشی زده‌اند. کارگران بسیار دیگری در کارخانه‌های تأمین‌کننده‌ی اپل در «شن‌زن» و «چنگدو»، یا پس از اقدام به خودکشی، نجات پیدا کرده‌اند و یا پیش از آن، از اقدام به خودکشی آن‌ها جلوگیری شده است. به دنبال موج خودکشی در سال گذشته، مدیران، بند جدیدی به قرارداد کارگران اضافه کردند که در آن از کارگران تعهد می‌گیرند که اقدام به خودکشی نکنند؛ در غیر این‌ صورت خانواده‌ی آن‌ها حداقل خسارت قانونی را دریافت خواهند کرد.

در تحقیقی که مرکز تحقیقات شرکت‌های چندملیتی روی ۵۰۰ هزار کارگر انجام داده، شرایط هولناک این کارخانه‌ها چنین گزارش شده است:
ـ بر خلاف سقف قانونی ۳۶ ساعت اضافه کاری در ماه، اضافه‌کاری بیشتر از این میزان است و در یک مورد به ۹۸ ساعت در ماه می‌رسد؛
ـ در دوره‌هایی که تقاضا برای آی‌پد افزایش می‌یابد، کارگران به ازای هر ۱۳ روز کار، یک روز تعطیل هستند؛
ـ کارگرانی که بد کار کنند در مقابل همکاران خود تحقیر می‌شوند؛ و
ـ حرف زدن برای کارگران ممنوع است. آن‌ها شیفت کاری ۱۲ ساعته خود را در حالت ایستاده می‌گذرانند.

«تعهد برای خودکشی ‌نکردن» پس از آن متداول شد که جامعه‌شناسان نامه‌‌ی سرگشاده‌ای به رسانه‌ها نوشتند و خواستار پایان دادن به این شیوه‌های کاری شدند؛ اما تحقیقات نشان داد که بسیاری از کارگران هنوز در شرایط رقت‌ انگیزی زندگی می‌کنند. برخی از آن‌ها تنها یک بار در سال می‌توانند به دیدار خانواده‌ی خود بروند.

یکی کارگر زن می‌گوید:
گاهی هم اتاقی‌هایم وقتی پس از یک روز طولانی به خوابگاه بازمی‌گردند، گریه می‌کنند. او می‌گوید ما را به طور غیرقانونی مجبور می‌کنند ساعتهای طولانی برای دستمزد پایه‌ی روزانه که کمی بیش از ۵ پوند است، کار کنیم، با این حال در خوابگاه‌هایی اسکان داده شده‌ایم که در هر اتاق آن ۲۴ نفر زندگی می‌کننند. 

در «چینگدو» با نقض بسیاری از استانداردهای رفتاری شرکت اپل، بین ۶۰ تا ۸۰ ساعت اضافه‌کاری در ماه متداول است. همچنین در این تحقیق آمده است کارگران ادعا کرده اند که اجازه ندارند با هم حرف بزنند.

«فاکسکان» می‌گوید: درست است که قانون سقف اضافه‌کاری را زیرپا گذاشته‌ایم؛ ولی همه‌ی کارگران داوطلبانه و با رضایت اضافه‌کاری می‌کنند. حتی برخی از مدیران این کمپانی ادعا می‌کنند کارگران برای اینکه به خانواده‌هایشان غرامت هنگفتی می‌رسد، اقدام به خودکشی می‌کنند.

بنا به توصیه‌ی جامعه‌شناسان، حصارهای توری ضد خودکشی دور تا دور ساختمان خوابگاه‌ها کشیده‌ شد. فاکسکان می‌گوید «این خودکشی‌ها، چندین ماه هرکس را که با خانواده‌ی فاکسکان در ارتباط بود، متأثر کرد. ما برخی از همکاران خود را در خودکشی‌های تراژیک از دست دادیم». لوئیس هو، سخنگوی کمپانی، در پاسخ به سوالی مبنی بر دلیل تحقیر کارگران می‌گوید:
«ما به این کار صحه نگذاشتیم و آن را تشویق نکردیم. در عین حال انکار نمی‌کنم که شاید با توجه به تنوع و کثرت نیروی کار، اتفاق افتاده باشد. ولی فعلاً در تلاشیم که شرایط را تغییر دهیم» او می‌افزاید:
«ممنوعیت حرف زدن کارگران با هم به این خاطر است که ممکن است تمرکز لازم برای دقت در کار و رعایت نکات ایمنی برای خودشان را از دست بدهند». «ساکوم»۱ می‌گوید این کمپانی در وهله‌ی اول با آوردن راهب ‌ها برای دفع ارواح شیطانی، به موج خودکشی واکنش نشان داد.

«لئونتین آرنوتس» یکی از مدیران ساکوم به روزنامه‌ی «مردم» می‌گوید:
کارگران به خاطر دستمزدی اضافه کاری می‌کنند که به  سختی می‌توانند با آن زندگی کنند و به طور غیرانسانی پایین است. «شرایط کار وحشتناک است، آن‌ها زندگی اجتماعی ندارند. همه‌ی زندگی آن‌ها در کار کردن در کارخانه خلاصه می‌شود؛ و فقط همین تقاضا برای آی‌پد و آی‌فون افزایش یافته است. حاصل این، دشوارتر شدن شرایط کار در کارخانه‌های اپل است. از جمله استانداردهای رفتاری که اپل برای تامین‌کنندگان خود تعریف کرده، رفتار توام با احترام و عزت با کارمندان است؛ ولی گویا این استانداردها در چین معنایی ندارد.»

درگذشت «استیو جابز» گرچه ضایعه‌ای بزرگ برای جهان علم محسوب می‌شود، اما بی شک نبود او چیزی از استثمار کارگران چینیِ شرکت اپل نمی‌کاهد و استثمار آنان از سوی این شرکت همچنان «جایز» تلقی می‌گردد.

مریم امیری، خسرو صادقی بروجنی
 
 پی‌نوشت:
۱ ـ ساکوم، سازمان دانشجویان و دانش‌آموختگان علیه سوء رفتار شرکت‌ها می‌باشد که در سال ۲۰۰۵ در هنگ کنگ تاسیس شد.

برگرفته از :

افزوده:
*NGO  کوتاه شده ی Non-governmental Organization به معنای سازمان ناوابسته به دولت است.   ب. الف. بزرگمهر


این نوشتار در برخی جاها، بویژه در نشانه گذاری ها، از سوی اینجانب ویرایش شده است.      ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!