«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ اسفند ۲۱, یکشنبه

نمی دانند که ما از آن ها تخم سگ تریم و همه چیز را بو می کشیم

موش مرده های خوبی هستند؛* نخست همه چیز را بگردن می گیرند و حتا داوخواهانه چیزهای دیگری را نیز می پذیرند که چشم آن را نداشته ایم؛ سپس زیر آن زده، کارشکنی می کنند و همراه با آن در یک بازی «گرگم بهوا»ی کودکانه می کوشند ما را سرِ کار بگذارند. نمی دانند که ما از آن ها تخم سگ تریم و همه چیز را بو می کشیم. وختی کار بیخ پیدا کرد و «جامعه جهانی» که ما کارگزارِ دست به سینه شان هستیم بر فشار خود افزود تا دقیقه ی ۹۰ و گاهی فراتر از آن، همه چیز را دروغ می شمارند و با «کی بود کی بود، ما نبودیم» بازی با ما را پی می گیرند. تنها در فرجام کار، آنگاه که «جامعه جهانی» گرز گران را نشان شان می دهد تا خرخره زیر بار می روند و نرمش قهرمانانه می کنند؛ با چنین موش مرده هایی سر و کار داریم.

از زبان پاسبانِ دون پایه ی «جامعه جهانی»:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۱ اسپند ماه ۱۴۰۱

* «رافائل گروسی»، مِهتَر «بنگاه جهانی انرژی اتمی» در آغاز نشست «شورای فرمانروایان» درباره ی رهسپاری تازه اش به تهران گفت:
«در تهران با بلندپایگان ایران [بخوان: رژیم خرموش پرور اسلام پیشه] گفتگو کردم. در این دیدارهای تراز بالا چگونگی برداشتن گام‌هایی برای آسان کردن همکاری‌های بیش تر و شتاب بخشیدن در گره گشایی چالش های بر جای مانده بررسی شد. هر دو سو بر سر اینکه چنین همداستانی های خوش بینانه ای می‌تواند راه را برای همداستانی های گسترده‌تر میان دولت های درگیر بگشاید، همآوا بودند» مِهتَر «بنگاه جهانی انرژی اتمی» در پی افزود:
«ما در ماه ژانویه، در کانون چگالش (غنی‌سازی) سوخت «فردو»، ذرّه های اورانیوم پرچگال (غنی‌شده) فراتر از تراز به آکاهی رسانده شده از سوی ایران را یافتیم. «بنگاه» و ایران [بخوان: رژیم خرموش پرور اسلام پیشه] ستیزه های فنی برای روشن‌ کردن این چالش را آغازیده اند ... [آن ها] پذیرفتند که «بنگاه» بازرسی، دیده بانی و راستی‌آزمایی بیشتری به انجام رساند که برای کارگماری «بنگاه» بایسته است ... دست‌یابی به این سازش بسیار برجسته است؛ زیرا به «بنگاه» پروانه می‌دهد تا بهنگام ازسرگیری انجام بردوش گرفته های «برجامی» ایران [بخوان: رژیم خرموش پرور اسلام پیشه]، یک خط پایه تازه را آغاز کند ... من از پایوری ‌های تراز بالای ایران بر بنیاد گرایش به انجام کنش های راستی‌آزمایی و دیده بانی بیشتر و همکاری با «بنگاه» برای گره گشایی چالش های بر جای مانده ی پادمان از آن میان، هماوند با سه جای گزارش نشده که «بنگاه» در آن ها نشانه های ذره اورانیوم یافته به پیشواز آن می روم ...»

گزیده گزارشی برگرفته از «چوب دو سر گُه» به تاریخ  ۱۵ اسپند ماه ۱۴۰۱ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!