«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ فروردین ۷, دوشنبه

ما به چهره هایی چون تو سخت نیازمندیم

درمی یابی چه می گویم اولاغ؟* به اینجا فراخواندمت تا در جریان باشی و وختی برمی گردی، گند کار را درنیاوری و حتا از سخنان دوپهلو که روس ها بویی از ماجرا ببرند، خودداری کنی. می دانی که ما در دَم و دستگاه دیوانسالاری و سازمان خبرچینی تان، آدم های بسیاری داریم و آنجا برای مان کشوری چندان جدا از سرزمین خودمان نیست؛ نمی خواهم این سر درخشان با چهره ای الاغ وَش به سرنوشت «جان. اف. کندی» یا حتا «نیکسون» دچار شود. ما برای شکست دادن روس ها و چینی ها به چهره هایی چون تو سخت نیازمندیم.

از زبان «پرزیدنت بادبادی»:  ب. الف. بزرگمهر   هفتم فروردین ماه ۱۴۰۲

* «اولاف شولز، نخست وزیر آلمان، در جریان رهسپاری به «ایالات متحد» درباره ی کارشکنی (خرابکاری) در «نورد استریم» گفتگو و رایزنی کرده بود.» از گفته های «سیمور هرش»، روزنامه نگار آمریکایی، برگرفته از «چوب دو سر گُه» دوم فروردین ماه ۱۴۰۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!