«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ تیر ۱۰, پنجشنبه

هنوز اندکی از «نرمش قهرمانانه» نگذشته ...

نمی دانم با خود چه می اندیشند؟! آنچه روشن است، همتراز انگاشتن خِرَد و بینش مردم ایران با خِرَد و بینش ناچیز خود است؛ هنوز اندکی از «نرمش قهرمانانه» نگذشته با گنده گوزی سفسطه آمیز زیر روبرو می شویم:
«هدف اصلی از راه‌اندازی گروه‌های تروریستی تکفیری و اقدامات آنها در عراق و سوریه حمله به ایران بود؛ اما قدرت نظام جمهوری اسلامی موجب شد آنها در همان عراق و سوریه زمینگیر شوند.»۱ (برجسته نمایی های متن از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

دو سه روز پیش که این را خواندم، خنده ام گرفت و با خود گفتم:
از هرچه بگذریم، بسیار پرروست!

همانگونه که پیش تر نیز یادآور شده ام، سیاست چنگ اندازانه ی رژیم دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در کشورهای همجوار، افزون بر ضد ملی بودن آن، همدستی پر و پیمانی با سیاست های اهریمنی «یانکی» ها و دیگر کشورهای امپریالیستی را نیز نشان می دهد. چنین سیاستی۲ که از دیدگاه منافع ملی ایران، یک نابخردی همه سویه است و به بالا گرفتن جنگ در منطقه و از آن میان، جنگ سنی و شیعه دامن می زند، بخوبی در چارچوب آماج های دوربردی و راهبردی کشورهای امپریالیستی برهبری امپریالیست های «یانکی» می گنجد و به پیشبرد بخشی از این سیاست ها در منطقه و جهان یاری می رساند.

امروز، «شاهد از غیب رسید». مردک اسب چهره، بگمانم با ناپرهیزی دیپلماتیک از آن میان گفت:
«... می‌توانم به شما بگویم، حضور ایران در عراق از سویه هایی سودمند بوده است و آنها بگونه ای مشخص بر نبرد با داعش کانونمند هستند؛ و این به آرش آن ا‌ست که ما براستی بهره مندی های مشترکی داریم.»۳ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)

با بدیده گرفتن این واقعیت که سازمان دوزخی «داعش»، ساخته و پرداخته و دست پرورده ی خود کشورهای امپریالیستی برهبری «یانکی» هاست و آن را به یاریِ نوکران منطقه ای خود، بویژه رژیم مافیایی ترکیه و عربستان زیر چکمه ی خاندان سعودی از هرباره پشتیبانی می کنند، گزافه گویی سفسطه آمیز «آقا بیشعور نظام» در سنجش با آنچه بگونه ای آماجمند، ولی نه ناراست و نیرنگبازانه،۴ بر زبان مردک اسب چهره رانده شده از چه تراز و سنگینی سیاسی برخوردار است؟

«آقا بیشعور» چه بهانه ای برای چنین همسویی سیاسی ـ نظامی با «شیطان بزرگ پیشین» خواهد تراشید؟ و آیا نقش رژیم دزدان اسلام پیشه با همه ی ادعاهای دهان پرکن و به کشتن دادن فرزندان توده های مردم در عراق و سوریه، کمک به ریشه گرفتنِ جریانی بی رگ و ریشه در منطقه نبوده است؟

ب. الف. بزرگمهر   دهم تیر ماه ۱۳۹۵  

پی نوشت:

۱ ـ «دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب»، پنجم تیر ماه ۱۳۹۵

۲ ـ چنانچه آن را سیاست بتوان دانست!

۳ ـ «کری: حضور ایران در عراق از جهاتی مفید است»، نهم تیر ماه ۱۳۹۵، برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»

۴ ـ آنگونه که آن رهبر نیرنگباز و همه ی خیمه و خرگاهش از سیاست درمی یابند!

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!