«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۳ اسفند ۱۸, دوشنبه

در برابر سیاست جنگ افروزانه و چنگ اندازی در امور کشورهای دیگر بایستیم!


در زیر، برگردان پارسیِ بخشی از گزارش «خبرگزاری رویترز» از گردهمایی بیش از پنجاه هزار اسراییلی در تل آویو، زیر درفش: «اسراییل دگرگونی می خواهد!» را آورده ام.

اینکه چرا یکی از سخنرانان این گردهمایی پرخاشجویاته، یکی از مدیران پیشین سازمان خبرچینی «موساد» بود به نوبه ی خود، سزاوار درنگ است. گفته های وی با آنکه حزب فراراست و زیر پوشش «بنیادگرایی یهودیِ» «لیکود» را تا آنجا به واکنش واداشت که آن گردهمایی را به بیرون اسراییل وابسته دانست، بویژه از این سویه چشمگیر است که افزون بر ترس از خیزش های بزرگ تر توده های مردم آن کشور، رهبری ورشکسته ی آن کشور را نیز نشانه می گیرد.

همه ی کوشش های نتانیاهو، نخست وزیر تبهکار آن کشور بویژه در ماه های کنونی، سخنان جنگ افروزانه اش که بیش تر به واق واق های تند سگی ریزنقش در برابر سگ زنجیری چند برابر درشت تر از خود و تازه به میدان پا نهاده ی رژیم تبهکار جمهوری اسلامی می ماند، سخنرانی اش در «کنگره» ی «یانکی» ها و تهدیدهای جنگی وی از همین ورشکستگی سیاسی که دربرگیرنده ی همه ی حزب های دست راستی و فراراست آن کشور نیز هست، سرچشمه می گیرد.

درست در چنین هنگامه ای است که سخنان یهودی ستیزانه ی آن رهبر دَبَنگ و در پی وی، تنی چند از فرماندهانِ «شکم بسیج» و «سپاه پاسداران»، دوغ و دوشاب را به هم می آمیزد و زمینه ای برای پیروزی دوباره ی سیاهکارترین نیروهای سیهونیستی در انتخابات آن کشور را فراهم می کند؛ چنان دوغ و دوشاب آمیختنی که تفاوت بزرگ میان خواست های توده های مردم آن کشور، هرچند که بخشی از آن، بسانِ توده های مردم میهن خودمان سردرگم شده اند با سیاست های تبهکارانه ی حاکمیت اسراییل را از سرِ ناآگاهی یا از دید من، بیش تر آگاهانه نادیده می گیرد و به آن سیاست ها میدان می دهد؛ زیرا این ها نیز همان راه را می پیمایند و نمونه ی تبهکاری هایی بدتر از آن ها با توده های مردم ایران را پی گرفته و می گیرند؛ راهی بن بست که هر دوی این رژیم ها با آن روبرو و دست به گریبان اند؛ و در چنین شرایطی، چه بهانه ای بهتر از برانگیختن یکدیگر، جنگ افروزی و حتا به هنگام نیاز، ساخت و پرداخت دشمنی ساختگی برای سرپوش نهادن بر ناتوانی رژیم خود در گره گشایی دشواری های اقتصادی ـ اجتماعی!

با همه ی نیرو در برابر چنین روندی که بخشی از سیاست های ماجراجویانه ی امپریالیست ها در خاورمیانه است، بایستیم و حاکمیت سزاوار سرنگونی جمهوری اسلامی را واداریم تا از چنگ اندازی های سیاسی و نظامی در کشورهای همسایه و دورتر که دانسته و آگاهانه از سوی رسانه های امپریالیستی نیز به آن دامن زده می شود، بپرهیزند. یادمان نرود که رژیم «صددام» نیز با چراغ سبز «یانکی» ها به کویت یورش برد؛ یورشی که سپس بهانه و زمینه ای برای چنگ اندازی به سرزمین عراق از سوی امپریالیست های «یانکی» و همدستانش شد و پای شان را بیش از پیش در منطقه و پیرامون ایران گشود. انگیزه ی بزرگنمایی ها درباره ی این و آن و به عنوان نمونه، آن سردار دروغین که گویا بهترین وظیفه اش از گذشته تاکنون به کشتن دادن برخی از بهترین، دلاورترین و میهن پرست ترین فرماندهان سپاه پاسداران بوده نیز همین است.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ اسپند ماه ۱۳۹۳



***

اسراییل دگرگونی می خواهد!

مدیر پیشین «موساد» در یک گردهمایی، زیر درفش: «اسراییل دگرگونی می خواهد!»، رو به جمعیت شنونده از آن میان گفت:
«من از رهبری مان بیم دارم. من از کمبود بینش و از دست رفتن رهبری می ترسم. من از درنگ و کسادی [دولت اسراییل] و بالاتر از هرچیز دیگر از بحران در رهبری می ترسم. این بدترین بحرانی است که اسراییل تاکنون به خود دیده است
...
اسراییل کشوری است که از سوی دشمنان در میان گرفته شده است؛ ولی تنها دشمنان ما نیستند که مرا می ترسانند» 

برگردان از ب. الف. بزرگمهر  

برنام را از متن برگزیده ام. ب. الف. بزرگمهر  ۱۷ اسپند ماه ۱۳۹۳

خاستگاه:


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!