«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ فروردین ۵, چهارشنبه

اگر به سرنوشت مردم ایران نیز نمی اندیشند، درباره ی فرجام کار خویش اندیشناک باشند!


به گزارش زیر که در گاهنامه ی رسمی وزارت امورخارجی «یانکی» ها درج شده، باریک شوید!

از همان برنامِ گزارش که گویا «کنگره» ی آن کشور با فرستاده شدن آنچه «توافق هسته ای» خوانده شده به «شورای امنیت» ناهمداستان است و واکنشی تند خواهد نمود، گرفته تا برگرفته هایی از این یا آن خبرگزاری امپریالیستی ـ سیهونیستی و عروسک های خیمه شب بازیِ بنگاه های بزرگ امپریالیستی که به عنوان نمایندگان مردم «ایالات متحد» بر کرسی های نمایندگی آن کشور لم داده اند، گویای پیشبرد پرده ی دیگری از نمایش «سیاه بازی» برای توده های مردم آن کشور، ایران و جهان است؛ ستیزه و کشمکشی که بیش از آنکه واقعیتی در آن نهفته باشد، جنگی زرگری است با آماجِ گرفتن سهمی هرچه بیش تر در پایان نمایشی پلید که دود آن بیش از پیش به چشم توده های مردم ایران رفته، سرشکستگی ملی را با به باد دادن دستاوردهای فن آورانه و دانشورانه ی ایران در «بازی خورد و برد» بزرگ بازرگانان و سوداگران فرمانروا بر کشورمان با کشورهای امپریالیستی به همراه خواهد داشت. قراردادی ننگین و در بخش عمده ای از آن، همچنان پوشیده که با دستینه شدن آن از سوی «شورای امنیت» در چارچوب «قطعنامه فصل هفتم منشور ملل»، همه ی زمینه های دلخواه کشورهای امپریالیستی و در تارک آن ها: امپریالیست های «یانکی» برای چنگ اندازی گسترده تر در سیاست و اقتصاد ایران را فراهم نموده، میهن مان را بسی بیش از دوره ی رژیم پیشین، جولانگاه «ششلول بندهای دمکرات جهانی» خواهد نمود تا افزون بر سودهای بیشمار اقتصادی و سیاسی که هم اکنون نیز در سایه ی رژیم تبهکار و ضدملی جمهوری اسلامی از آن بهره مندند با به زیر نفوذ درآوردن بالاترین جایگاه های سیاستگذاری کشور و ساختن پایگاه های نظامی از ایران زمین چون تخته پرشی برای پیشبرد سیاست های اهریمنانه ی خود در کشورهای پیرامون و دورتر سود برند.

همه ی آنچه آن عروسک های خیمه شب بازی دم و دستگاه دمکراسی امپریالیستی در کردار خواستارآنند تا اندازه ای در این بخش از گزارش بازتاب یافته است:
«این نماینده ی ”ایالات متحد“ گفته است که در شرایط کنونی، گفتگو بهترین کار است؛ ولی دولت اوباما باید بکوشد تا بهترین آروین را از گفتگوها بگیرد و [آن] را برای ”کنگره“ و همه ی مردم ”ایالات متحد“ گواهمند کنداگر ما انتقاد می‌کنیم، آماج مان این نیست که گفتگوها باید ایستانده شود. سخن ما این است که ما به اندازه ای بسنده امتیاز [بخوان: باژ] نگرفته‌ایم. این همه ی چیزی است که می‌خواهیم بگوییم.» ۱ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی ها و افزوده ی درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

این ها را به عنوان یک ایرانی به هم میهنانم یادآور می شوم و به آن رهبر نادانِ نابکار و سایر دست اندرکاران اسلام پیشه که امیدوارم سرِ یک یک شان را بالای دار ببینم، گوشزد می کنم که اگر به سرنوشت مردم ایران نیز نمی اندیشند، درباره ی فرجام کار خویش اندیشناک باشند! توده های مردم ایران، زیرِ بارِ چنان قرارداد ننگین و در بخش عمده ای همچنان پوشیده، نخواهند رفت. این قرارداد، حتا اگر سایر جُستارهای گذشت ناپذیر هماوند با آن نیز نادیده گرفته شوند، تنها به دلیل پوشیده و پنهان نگاه داشته شدنِ آن از دید مردم، غیرقانونی است و افزون بر کین خواهی عمومی مردم ایران، سرریز باز هم بیش تر نیروهای خودی که بسیاری شان نیز تاکنون از خود بیخود شده اند را در پی خواهد داشت. آیا در کنار دیگر انگیزه ها و آماج ها برای پاسداری از هستی پلیدتان، این نیز انگیزه ای به اندازه ای بسنده نیرومند نبود که با پذیرش نقش «سگ زنجیری» تازه در بخشی دیگر از سناریوی امپریالیست ها در منطقه شرکت جسته و در برابرِ دیگر سگ های زنجیری و از آن میان، «داعش» نقش آفرین شده اید؟ آیا فرستادن نیروهای نظامی به عراق و سوریه به بهانه ی پاسداری از «عتبات عالیات»، گنبدهای زرین گورهای امامان و حضرت زینب و بهانه های دیگر که در میان شان، «سر خر»هایی که می توانند در آینده تهدیدی برای هستی ننگین تان باشند نیز کم نیست، پیامد همان انگیزه ها و آماج های خرد و کوته بینانه نبوده است؟ آیا نابودی هر یک از آن ها که با نادیده گرفتن هر نگاه کوته بینانه ی دیگری به هر رو شهروندان ایران بشمار می روند، براستی برای پاسداری از کیش اسلام و آیین شیعه است؟ یا آنکه در کردار و به دست خود شما اسلام پیشگان بی آبرو که از کیش و آیین مردم، ابزاری برای زراندوزی، خر کردن توده های مردم تنگدست شده و بازی های خورد و برد با هر کس و ناکسی ساخته اید، در راه آماج های امپریالیستی، «شهید کیر خر»۲ می شوند؟ آیا همه ی آنچه روی می دهد، گشودن هرچه بیش تر راه برای سرمایه داری نولیبرال و وابسته (کمپرادور) ی ایران نیست؟

آیا آن اندازه خِرَد در مخ های سنگ شده تان نیست ـ و این را به این انگیزه یادآور می شوم که به هر رو سال هاست به کشورداری سرگرمید؛ چند و چون آن بجای خود! ـ که چنان سرمایه داری وابسته ای که برایش راه می گشایید، در شرایط کنونی جهان از پشتوانه ی اجتماعی ده ها برابر نازک تر از دوره ی رژیم گوربگورشده ی پیشین برخوردار است و چون لایه ی بسیار نازک و ناپایداری از یخ بر روی دریاچه ای می ماند که به شتاب می شکند و سرتان را به زیر آب می کند؟

برای آنکه شاید اندکی دورتر از نوک بینی تان را بتوانید ببینید ـ آن هم چنانچه زبانم لال، هستی انگلوارتان بر گرده ی ایران و ایرانی درازتر شود! ـ بخشی از گزارش « بی بی سی» درباره ی سرزمین پاره تن ما ایرانیان: افغانستان با برنام «غنی از سربازان و مالیات‌ دهندگان آمریکایی برای کمک به افغانستان سپاسگزاری کرد» را بازگو می کنم:
«رهبران ”دولت وحدت ملی افغانستان“ پس از پایان دیدارشان از ”پنتاگون“ برای گفتگو پشت درهای بسته با ”اشتون کارتر“، وزیر دفاع و ”جان کری“ وزیر خارجی ”ایالات متحد“ به ”کمپ دیوید“، استراحتگاه رییس جمهوری آن کشور رفتند. وزیر خارجه ”ایالات متحد“ در ”کمپ دیوید“ گفت که آنها بر سر آینده افغانستان گفتگو می‌کنند.
...
چشم آن می‌رود که رییس جمهور اوباما دگرگونی هایی در برنامه ی بیرون رفتن نیروهای این کشور از افغانستان اعلام کند. دولت افغانستان و فرماندهان نظامی ”ایالات متحد“ از آقای اوباما خواسته اند تا برای پشتیبانی از ”دولت وحدت ملی افغانستان“ بیرون بردن نیروهای برجای مانده ی این کشور در افغانستان را بیشتر گام بگام نماید.

بر پایه ی برنامه کنونی، کمابیش نیمی از ۱۱ هزار سرباز ”ایالات متحد“ جای گرفته در افغانستان باید تا پایان امسال و تا پایان سال ۲۰۱۶ همه ی نیروهای ”ایالات متحد“ از آن کشور بیرون روند.

پس از روی کار آمدن ”دولت وحدت ملی“ و در پی دستینه نمودن ”توافقنامه امنیتی“، هماوندی میان افغانستان و ”ایالات متحد“  بگونه ای چشمگیر بهبود یافته است؛ این در حالی است که حامد کرزی در سال‌های پایانی ریاست جمهوری‌اش، هماوندی پر تنشی با ”ایالات متحد“ داشت و دستینه نمودن ”موافقتنامه امنیتی“ با آن کشور را نپذیرفت.»۳ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی همه سویه از اینجانب؛ برجسته نمایی ها همه جا از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)

می بینید؟ گفتگو در پشت درهای بسته بر سر آینده افغانستان! در کجا؟ مستراحی۴ به نام «کمپ دیوید» یادآور «انتر سادات» خیانت پیشه! جایی غیر رسمی برای پذیرفتن نوکرانی بی ارزش! نوکرانی که روی حامد کرزای را نیز که دستینه نمودن ”موافقتنامه امنیتی“ با «یانکی» ها را نپذیرفته بود، سپید نموده و افزون بر دستینه نمودن آن قرارداد ننگین از «یانکی» ها خواسته اند در بیرون رفتن از خاک افغانستان شتاب نورزند:
کجا می روید با این شتاب؟ شما مهمان های ناخوانده ی ارجمند ما هستید. بازهم بیش تر بمانید ... افغان ها مردم مهمان نوازی هستند ...

... و این نوکر پفیوز تازه: محمد اشرف غنی که در همچشمی با نوکر دیگری با نامی ریشخندآمیز، گوی را ربوده، در خوشخدمتی پا را فراتر نهاده و از نیروهای «یانکی» و مالیات‌ دهندگان ”ایالات متحد“ برای پشتیبانی از افغانستان در ۱۴ سال گذشته سپاسگزاری نیز نموده است. نمی دانم آیا از «یانکی» ها به خاطر کمک های پر و پیمان به «طالبان» و پاکستان در چنگ اندازی به خاک افغانستان دمکراتیک و کارهای تروریستی، در سست نمودن بنیادهای حاکمیت ملی افغانستان و کشتن نجیب الله، واپسین رییس جمهور انقلابی و دمکرات آن کشور و یکی از شایسته ترین فرزندان خلق های افغانستان و ایران نیز سپاسگزاری نموده است یا نه؟ شاید پشت همان درهای بسته؟! جلوی روی مردم که نمی شود برای همه ی این چیزها سپاسگزاری نمود؛ وگرنه، ناچاری از آن ها به خاطر بمباران مردم غیرنظامی، تجاوز به ناموس دختران و زنان آن کشور که بخش سترگی از آن برای بی آبرو نشدن، پنهان نگاه داشته می شود، برای افزایش کشت خشخاش و از میان بردن اقتصاد بومی آن کشور و بسیاری چیزهای دیگر سپاسگزاری نمود!

با کارهایی که از شما سردمداران بی آبروی جمهوری اسلامی تاکنون سرزده، چندان نیازی به خواندن پیشانی تان نمی بینم تا پیشگویی کنم که شما در خوشخدمتی به اربابان و بهره کشان بزرگ جهان، این دو نوکر بی سر و پای افغانی را نیز پشت سر خواهید نهاد.

ب. الف. بزرگمهر    پنجم فروردین ماه ۱۳۹۴

پی نوشت:

۱ ـ «واکنش شدید» کنگره در صورت ارسال توافق هسته‌ای ایران به شورای امنیت، «رادیو فردا»، چهارم فروردین ماه ۱۳۹۴

۲ ـ این گفته از آنِ مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی در داستان کدو و کنیزک است. با ادب ها که یک نمونه شان، این روزها چشم و چال همسر دلبند دیروزی را سیاه کرده، بروند یقه ی وی را بگیرند!

۳ ـ «غنی از سربازان و مالیات‌ دهندگان آمریکایی برای کمک به افغانستان سپاسگزاری کرد»، «بی بی سی»، سوم فروردین ماه ۱۳۹۴

۴ ـ واژه ی از خاستگاه عربیِ «مستراح» با واژه ی «استراحت» از همان خاستگاه، همریشه اند و استراحتگاه، گرچه نه از دیدگاه کاربردی آن به آرش باریک واژه، همان «مستراح» است.

***

«واکنش شدید» کنگره در صورت ارسال توافق هسته‌ای ایران به شورای امنیت

یک سناتور با نفوذ جمهوریخواه آمریکا می‌گوید که اگر دولت اوباما توافق هسته‌ای با ایران را قبل از تایید کنگره به شورای امنیت سازمان ملل بفرستد، با «واکنش شدید» کنگره مواجه خواهد شد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، سناتور لیندسی گراهام روز دوشنبه سوم فروردین طی یک سخنرانی در شورای روابط خارجی گفت: اگر چارچوب توافق سیاسی با ایران تا پایان ماه مارس حاصل شود، سنای آمریکا در ماه آوریل لایحه‌ای را به رای خواهد گذاشت که بر اساس آن، هر توافقی نیازمند موافقت قانونگذاران آمریکایی خواهد بود.

ایران و شش قدرت جهانی در حال حاضر مذاکرات تنگاتنگی برای رسیدن به توافق سیاسی انجام می‌دهند که قرار است تا پایان ماه مارس (۱۱ فروردین) حاصل شود، اگرچه اظهارات مقامات غربی حاکی از وجود مسائل لاینحل بسیار مهم در مذاکرات جاری است.

قرار است مذاکرات میان ایران و گروه پنج به علاوه یک بار دیگر در پنجم فروردین از سر گرفته شود.

سناتور گراهام از ایالت کارولینای جنوبی پیش بینی کرد که شمار آرای قانونگذاران در مورد توافق هسته‌ای با ایران به اندازه‌ای خواهد بود که باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا نتواند آن را وتو کند.

شش قدرت جهانی می‌خواهند به توافق با ایران دست یابند که راه تولید بمب هسته‌ای توسط جمهوری اسلامی را سد کند. ایران نیز خواهان تصویب این توافق در شورای امنیت بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل است تا توافق احتمالی از طرف دولت‌های آتی یا پارلمان‌ کشورهای طرف مذاکره فسخ نشود.

ایران خواهان این است که تحریم‌های آمریکا، اتحادیه اروپا و خود سازمان ملل علیه تهران فورا لغو شود.

در این میان دولت اوباما خواستار آن است که کنگره هیچ اقدامی را تا زمان پایان مذاکرات هسته‌ای که برای آخر ماه ژوئن برنامه ریزی شده است، انجام ندهد.

مقامات واشنگتن همچنین می‌گویند که پنج عضو دائم شورای امنیت در حال مذاکره با ایران هستند تا قطعنامه‌ای به حمایت از هر گونه توافقی در شورای امنیت تصویب شود.

سناتور گراهام می‌گوید که چنین اقدامی با «واکنش شدید» کنگره مواجه خواهد شد.

وی اظهار داشت: «من فکر نمی‌کنم برای کشور خوب باشد توافقی که تاثیر جهانی دارد، قبل از اینکه با مردم خود (آمریکایی‌ها) در میان گذاشته شود، به سازمان ملل فرستاده شود.»

البته این سناتور آمریکایی گفته است که در شرایط کنونی مذاکره بهترین کار است، اما دولت اوباما باید تلاش کند تا بهترین نتیجه را از مذاکرات بگیرد و نتیجه این مذاکرات را برای کنگره و همه مردم آمریکا توجیه کند.

وی گفت که اگر ما انتقاد می‌کنیم، منظورمان این نیست که مذاکرات باید متوقف شود. حرف ما این است که ما به قدر کافی امتیاز نگرفته‌ایم. این همه چیزی است که می‌خواهیم بگوییم.

سناتور باب کورکِر، رییس کمیته روابط خارجی سنای ایالات متحده، روز هشتم اسفند همراه با چند سناتور از هر دو حزب جمهوریخواه و دمکرات طرحی را ارائه کرد که بر مبنای آن رییس‌جمهوری ملزم می‌شود تا متن هرگونه توافق هسته‌ای را برای تایید به کنگره ارائه دهد و تا زمانی که کنگره آن‌ را تایید نکرده است، دولت تا ۶۰ روز حق تعلیق تحریم‌های تصویب شده در سنا علیه ایران را نخواهد داشت.

در مدت ۶۰ روز، قانونگذاران آمریکایی باید جلسات پرسش و پاسخ و بررسی این توافق را انجام دهند تا درباره توافق انجام شده، اقدام نمایند.

سناتور کورکر نیز قبلا هشدار داده بود که اوباما باید قبل از ارسال توافق به سازمان ملل، آن را برای بررسی به کنگره بسپارد.

اظهارات سناتور گراهام در حالی است که ۳۶۷ نماینده کنگره آمریکا سوم فروردین ماه در نامه‌ای به رییس جمهوری ایالات متحده، نوشتند که هرگونه توافق اتمی با ایران و لغو احتمالی تحریم‌ها باید به تایید کنگره برسد.

در این نامه که در وب‌سایت کنگره آمریکا منتشر شده، آمده است: «هرگونه لغو احتمالی تحریم‌هایی که مصوب کنگره است، نیاز به مجوز و تایید دوباره کنگره دارد».

پیش از این، ۴۷ سناتور جهوری‌خواه در نامه‌ای به رهبران ایران، گفته بودند هرگونه توافقی با دولت آمریکا و بدون تایید کنگره، سندیت ندارد و رییس جمهوری آینده آمریکا توان آن را دارد که آن را کنار بگذارد.

«رادیو فردا»  چهارم فروردین ماه ۱۳۹۴


بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. برجسته نمایی ها همه جا از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!