«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۷, یکشنبه

کاش می شد «کامیلا» را بجای خود جا می زدم

نکند مرا بسان شتری که در آیین شترکُشی در یکی از شهرهای ایران می آرایند و پیش از آنکه کاردی دراز بزیر گلویش فروکنند، دور شهر می گردانند، اینچنین آراسته اند؟! کاش می شد «کامیلا» را بجای خود جا می زدم ...

از زبان این انگل بخور و بخواب از واپسین بازماندگان دودمان انگل های انگلیسی:  ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ اردی بهشت ماه ۱۴۰۲



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!