«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ دی ۲۹, چهارشنبه

سنگ، باران یا تنهایی؟

می‌توانم نام هر درخت را تبر بگذارم
نام هر تبر را خدا
اصلن چه فرقی می‌کند نام هر کسی چه باشد
مثلن نام من چه چیزی را به یاد آدم‌ها می‌اندازد
چه فرقی می‌کرد اگر باران بود
بهار بود
یا پاییز

«این پاییز حرف‌های زیادی برای گفتن داشت
که تبرها به جان درخت افتادند
درخت‌ها به جان هم»

جان در نمی‌بری از این زمستان که نام‌های بسیاری را با خود برده:
از شهرم
از خانه‌ام
از آغوشم

نام‌ها راه می‌افتند توی خیابان‌ها و اسم کوچک مرا تکرار می‌کنند
حالا چه فرقی می‌کند
اسم کوچک من
سنگ باشد
باران باشد
یا تنهایی؟

فلورا تاجیکی

برگرفته از «تلگرام» با اندک ویرایش درخور در نشانه گذاری ها از اینجانب؛ برنام را نیز با الهام از بوم برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!