«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ آذر ۲۰, یکشنبه

سخت تر از نرمش های حقیرانه در برابر خداوندان سرمایه ی جهان نیست

می بینی کیر خرِ بی پدر مادر؟ دختران دانشجو گیسوان نازنین خود را به درخت آویخته اند. تو هم بیا و یکبار هم شده در زندگی سر تا پا آلوده ات مرد باش و بجای آویزان کردن جوانان دلاور مردم از دار و درخت، ریشت را بتراش و جایی در پشت بام ولایت، آنجا که دختران دلاور دیگری خودکُشی شدند، بیاویز: نشانه ای از درخواستی آشتی جویانه و توبه به درگاه توده های مردم ایران برای بخشودن گناهانِ بی شمارت. نترس! سخت تر از نرمش های حقیرانه و پی در پی در برابر خداوندان سرمایه ی جهان برای پشتِ در نماندن نیست. نگران فرشته های الهی انباشته در ریشت هم نباش! بزودی پناهگاهی در جایی دیگر خواهند یافت و از رنج و شکنجه ی گوش سپردن به بیانات مُشعشعانه ات که گوش آن ها را بیش از همه آزرده، آسوده خواهند شد.  

ب. الف. بزرگمهر   ۲۰ آذر ماه ۱۴۰۱

زیرنویس پرتور:

آویزان کردن گیسوان بریده شده در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!