«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ مرداد ۲۹, شنبه

خوب! جز شیرینی خورانِ آشتی، چیز دیگری بر جای می ماند؟!

بحمدلله جای نگرانی نیست؛ ما خودمان به تنهایی یکی از این نهادها هستیم: «نهادِ علی بابا»!* اینجوری بهتر است؛ کم تر توی چشم می زند و انشاء الله سر و ته دشواری های مان هم خواهد آمد. شکم خودمان هم که خوب کار نمی کند، اگر خدا بخواهد، باز خواهد شد. نمی شود که بخوری، ولی نتوانی برینی؛ هر دو لازم و ملزومِ یکدیگرند. «چهل دزد بغداد» هم که در این چهل سال و اندی، شمارشان در ولایت مان ماشاء الله روز بروز افزایش یافته نیز به نان و نوای بیش تری خواهند رسید. ریز و شپش کارشان را هر کدام خود دانند و ما به آن کاری نداریم. نمی شود که روی ریسمان الهی همه از سر و کول هم بالا بروند؛ بیم پاره شدن آن می رود و خودمان هم که بالایِ بالای آن آویزانیم، کَاَنَّهُ پرت خواهیم شد. خوب! جز شیرینی خورانِ آشتی، چیز دیگری بر جای می ماند؟!

از زبان «کیر خر نظام خرموش پرور»:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ امرداد ماه ۱۴۰۱

* پیشنهادی که «باهماد اروپا» درباره ی از نو زنده نمودنِ  بده بستان هسته ای با ایران [بخوان: رژیم دزدسالار فرمانروا بر ایران!] در «گفتگوهای ویَن» بگردن گرفت، از میان برداشتن بی درنگ راهبست (تحریم) های ۱۶۰ نهاد (entitiy) ایرانی، دربرگیرنده ی بانک ها در برابر کاهش گام بگامِ تراز کنش های هسته ای «تهران» را دربر دارد.

برگردانِ گزیده گزارشی برگرفته از «آرتی» به تاریخ  ۲۸ امرداد ماه ۱۴۰۱ به یاری «گوگل» (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های بوم و افزوده های درون [ ] نیز همه جا از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!