«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ مرداد ۱۹, دوشنبه

سیاه بازی از آن سو!

به گزارش زیر اندکی باریک شوید! آن ها هم به «سیاه بازی» سرگرمند؛ گرچه در ترازی دیگر و بسیار زیرکانه تر از اسلام پیشگان دزد و دغل فرمانروا بر ایران.

«ميچ مک کانل»، رهبر «گروهبندی جمهوریخواهان» در مجلس سنای «یانکی» ها درباره ی گفته ای از باراک اوباما یا همانا «برادر بَرَک حسین» که:
«... تنها گزينه‌هايی که در فرجام کار با آن روبرو هستيم، گزینش میان ديپلماسی يا گونه ای از جنگ است.»۱، چنین واکنش نشان داده است:
«اين نيست که [گزینش] میان جنگ يا توافق باشد که [ماجرا گزینش میان] اين توافق يا توافق بهتر است.»۲ 

بخش های دیگری از گفته های رهبر «گروهبندی جمهوریخواهان» پرده از ماهیت سیاه بازی برمی دارد:
«باراک اوباما تا هم اکنون ”با جستار [توافق هسته‌ای ايران] بسان يک کارزار سياسی رفتار کرده است“ ... ”مخالفان [اين توافق] را شيطان جلوه دادن“ و برافروخته نمودن ”دمکرات‌ها“؛ از دید من چنين رويکردی، جستار دیگری است ... رييس‌جمهوری آمريکا باید جستار توافق هسته‌ای با ايران را بسان ستیزه های جدی درباره ی امنيت ملی اين کشور دنبال می‌کرد؛ نه مانند کمپين و کارزار سياسی.»۳

گفته های رهبر «گروهبندی جمهوریخواهان» بروشنی نشان می دهد که رژیم تبهکار و زنهارخواه جمهوری اسلامی را برای گرفتن امتیازات فزاینده و تن دادن به سیاست های اهریمنانه ی امپریالیست های «یانکی» زیر فشار بازهم بیش تری نهاده به اهرمی در دست خود دگردیسه خواهند نمود.۴ در این باره، گفته های سفسطه گرانه ی «تد کروز»، يکي از نامزدهای «حزب جمهوريخواه یانکی ها» برای انتخابات رياست جمهوری، شایان درنگ بیش تری است:
«اين توافق، دولت اوباما را به مهم ترين پشتیبان مالی تروريست‌های تندروی اسلام گرا دگردیسه می‌کند ...»۵ آمیزه ای از راست و دروغ (سفسطه)، بویژه از این سویه که نه تنها دولت اوباما که دولت های پیشین «یانکی» ها، چندین دهه است که چنین سیاستی را در منطقه ی پلستین چنگ اندازی شده و پیرامون آن که اکنون دامنه ای بس گسترده تر در کمابیش همه ی کشورهای مسلمان نشین یافته به پیش برده و فرآورده هایی چون «طالبان»، «حماس»، «داعش» و صدها گروه تروریستی کور زیر پوشش کیش اسلام به بار آورده است. دولت اوباما گرچه آغازگر چنین روندی نیست، ولی به آن سمت و سوی باریک تر، سازگار با شرایط زمینگیر شدن سرمایه بخشیده و می بخشد؛ نیک که بنگریم، دولت وی چون کشاورزی ورزیده و تیزبین عمل کرده و می کند که نمونه های گوناگونِ از پیش کاشته شده ی فرآورده ای که اکنون به بار نشسته در کشتزاری آزمایشی را سبک سنگین و دستچین می کند که کدامیک برای نشا و کاشت گسترده در کجا بهتر است۶ و کدام ها را بدور باید ریخت.

گفته ی آن نامزد ریاست جمهوری، واقعیتی تلخ و بیمناک برای آینده را نیز دربر دارد؛ آینده ای که هم اکنون نیز نشانه های آن رخ نموده و بجای فرستادن نیروی نظامی هزینه بر به منطقه با پول و سرمایهِ خود رژیم های تبهکار و نوکرپیشه ی فرمانروا در منطقه ای گسترده در سه خشکی بزرگ جهان، کار و از آن میان، جنگ افروزی هایی با رنگ و آذین هایی آیینی را پی می گیرند؛ شاید تا اندازه ی سنجش پذیر با سیاست اهریمنی و خوشبختانه شکست خورده ی «ویتنامی کردن جنگ» در واپسین دوره ای که امپریالیست های گستاخ و آبروباخته ی «یانکی» هنوز در سرزمین قهرمان و سرفراز ویتنام ناخنی داشتند و سپس با رسوایی از آنجا بیرون رانده شدند؛ گرچه تنها تا اندازه ای از هر سویه! زیرا در پهنه ی مورد گفتگوی کنونی نه با چنان کشور خوب ساز و برگ یافته به «سوسیالیسم دانشورانه» و سازماندهی قهرمانانه ای چون «ویت کُنگ» ها و رهبرانی ارزنده و آگاه چون «هوشی مین» و «مارشال جیاپ» افسانه ای سر و کار داریم؛ نه از «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» و «اردوگاه کشورهای سوسیالیستی» نشانه ای است و نه حتا «جمهوری دمکراتیک خلق چین» در مانش راستین خود پابرجاست؛ بجای آن با کشورهای وامانده و بی سر و سامانی از هر سویه روبروییم که بیشینه مردمانِ خر نگاه داشته شده ی آن به هنگام دشواری، چشم شان به آسمان یا به چاه دوخته شده که سر و کله ی رهایی بخشی افسانه ای پیدا شود و آن ها را از بدبختی برهاند؛ با سردمدارانی دورو و نابکار چون «سیِدعلی گدای ساده زیست +۹۵ میلیارد دلاری» و شیخک ها و خرسک های «شکم طبل اسکندر» و کون پهنی روبروییم که از پول های هنگفت بادآورده، آبریزگاه هایی از زر می سازند و چپ و راست فرمان گردن زدن و به دار آویختن مردم شان را می دهند؛ با فرماندهانی بی پیشینه و بدپیشینه روبروییم که جنگ ندیده به فرماندهی خیمه و خرگاه کُرّه الاغی اینجا و آنجا گماشته شده و یا با روبرو شدن با نخستین دشواری در پیشانی (جبهه) جنگ از آنجا گریخته و سپاه بزرگی، بیشتر دربرگیرنده ی نوجوانان و جوانان فداکار توده های کار و زحمت را به کشتن داده اند؛ با پفیوزهای تبهکاری روبروییم که در هنگامه ی جنگ به داد و ستدهای نان و آبدار با همان دشمنان و پشتیبان های امپریالیست آن ها سرگرم بوده و حساب های بانکی شان را پر نموده اند.

آیا چنین تبهکاران فرومایه ای زیر پوشش این یا آن آیین (فرقه) اسلامی، چون گذشته به پیشبرد سیاست های امپریالیستی یاری نخواهند رساند؟ آیا آن ها به نقش «سگ زنجیری» که برای شان درنظر گرفته اند، تن نخواهند داد؟ از دید من، چرا! با همه ی ناخشنودی به آن تن خواهند داد و روشن است که سیاست امپریالیستی یادشده در بالا به گاه بایسته با چنگ اندازی به سرزمین چنان کشورهایی نیز می تواند بینجامد؛ گرچه، آماج بنیادین آن ها دستیابی به خاستگاه های انرژی و کانسارهای بسیار ارزان، نیروی کار ده ها برابر ارزان تر و هرچه کارآمدتر، بهتر و نابودی اقتصادی ـ اجتماعی ملت هاست؛ چه با چنگ اندازی و چه از آن بهتر و کم خرج تر بدون آن!

ب. الف. بزرگمهر     ۱۹ اَمرداد ماه ۱۳۹۴

برگرفته ها از سوی اینجانب تا اندازه ای ویرایش و پارسی نویسی شده و برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است. افزوده های درون [ ] از آنِ رسانه ی نانخور وزارت امور خارجی «یانکی» هاست است.   ب. الف. بزرگمهر

پی نوشت:

۱ ـ «انتقاد رهبر جمهوری‌خواهان سنا از اظهارت اوباما درباره توافق با ایران»، ۱۶ اَمرداد ماه ۱۳۹۴
 برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها: «رادیو فردا»

۲ و  ۳ ـ همانجا

۴ ـ رژیم تبهکار جمهوری اسلامی، سال هاست که در منطقه ی آسیای میانی، جنوبی و باختری، شمال آفریقا، قفقاز و حتا اروپای خاوری، همکاری های نزدیکی با کشورهای امپریالیستی در زمینه چینی ها، پشتیبانی های آمایشی، سست نمودن و سرکوب حاکمیت های ملی کشورهای دیگر داشته است؛ نمونه ی بسیار برجسته ی آن که هنوز دامنه و ژرفای همکاری های این رژیم پلید و ضدملی، همه سویه بررسی و پژوهش نشده، دستیاری و همکاری پادوگونه با نیروهای اهریمنی سرمایه در سرنگونی رژیم ملی ـ دمکراتیک افغانستان و پس از آن سرنگونی «طالبان» در آن کشور است که افزون بر پشتیبانی های آمایشی و نظامی و پدید آوردن راهرویی در سرزمین ایران برای چنگ اندازی به خاک پاره تن ما افغانستان، نقشی سرراست در آفرینش پراکندگی میان نیروهای سیاسی افغان و حتا برخی بمبگذاری ها و ترورها داشته است؛ با این همه، سیاست های رژیم در آن دوره که اینک پایان یافته یا به پایان خود نزدیک می شود، همیشه و همواره همسو با سیاست های امپریالیستی نبود. اینک، همه ی کوشش های امپریالیست ها و در تارک آن ها امپریالیست های «یانکی» بر روی این جُستار سمتگیری شده که رژیم فرمانروا بر کشورمان را چون رژیم شاه گوربگورشده از سویه های سیاسی نیز سازگار و هماهنگ با سیاست های امپریالیستی نمایند و از آن اهرمی نیرومند برای پیشبرد آماج های پلید منطقه ای و جهانی خود بسازند؛ اهرمی که در دست خود آن هاست؛ و نه چون گذشته، مهارناپذیر! با این تفاوت سترگ که اگر رژیم شاه زنهارخواه و گوربگور شده به هنگام خود، یکی از دو ژاندارم منطقه ای امپریالیست ها در منطقه بشمار می رفت، رژیم تبهکار و سرسپرده ی اسبلام پیشگان فرومایه، تنها یکی از «سگ های زنجیری» امپریالیست ها بشمار خواهند رفت.

۵ ـ «انتقاد رهبر جمهوری‌خواهان سنا از اظهارت اوباما درباره توافق با ایران»، ۱۶ اَمرداد ماه ۱۳۹۴
 برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها: «رادیو فردا»

۶ ـ از آن میان، همچنین «اسلام خوب» در برابر «اسلام بد»!

***

انتقاد رهبر جمهوری‌خواهان سنا از اظهارت اوباما درباره توافق با ایران

سناتور ميچ مک کانل، رهبر اکثريت جمهوريخواه در سنای آمريکا، از اظهارات باراک اوباما درباره توافق هسته‌ای با ايران انتقاد کرد. وی از رییس جمهوری آمریکا خواسته است که رويکردش را در قبال مخالفان اين توافق تغيير دهد

به گزارش خبرگزاری رويترز، سناتور مک کانل گفت، رييس جمهوری در سخنرانی روز چهارشنبه «اشتباه بزرگی» مرتکب شد، «اين نيست که (انتخاب) بين جنگ يا توافق باشد. بلکه (مسئله انتخاب بين) اين توافق يا توافق بهتر است».

باراک اوباما رييس جمهوری آمريکا روز چهارشنبه در سخنرانی خود در دانشگاه آمريکن واشينگتن هشدار داد که اگر کنگره توافق با ايران را رد کند، اعتبار آمريکا به عنوان رهبر ديپلماسی در جهان از بين خواهد رفت.

رييس‌جمهوری آمريکا گفته بود که با رد توافق هسته‌ای در کنگره، تنها گزينه‌ای که باقی می‌ماند جنگ است، و اضافه کرد:
«با کلمات بازی نکنيم، تنها گزينه‌هايی که در نهايت با آن روبه‌رو هستيم، انتخاب بين ديپلماسی يا نوعی از جنگ است.»

به گزارش خبرگزاری آسوشيتدپرس، ميچ مک کانل گفته است: باراک اوباما تا الان «با مسئله (توافق هسته‌ای ايران) مثل يک کارزار سياسی رفتار کرده است.»

وی اضافه کرده است:
«مخالفان (اين توافق) را شيطان جلوه دادن» و عصبانی کردن «دمکرات‌ها»، از منظر من چنين رويکردی، مسئله متفاوتی است.

رهبر اکثريت جمهوريخواه سنا تصريح کرد که رييس‌جمهوری آمريکا باید موضوع توافق هسته‌ای با ايران را به مثابه بحث‌های جدی در خصوص امنيت ملی اين کشور دنبال می‌کرد، نه همانند کمپين و کارزار سياسی.

نمايندگان کنگره باید تا ۱۷ سپتامبر امسال به توافق هسته‌ای ايران و شش قدرت جهانی رای مثبت یا منفی دهند یا تصمیم بگیرند رای ندهند.

جمهوری‌خواهان که اکثريت مجلس نمايندگان و سنای آمريکا را در اختيار دارند با اين توافق مخالف هستند.

به گزارش آسوشيتدپرس، تقريبا مسجل است که کنگره توافق با ايران را رد خواهد کرد و باراک اوباما نيز رای نمايندگان کنگره را وتو خواهد کرد.

اين گزارش اضافه می‌کند، اکنون مسئله اين است که آيا باراک اوباما به اندازه کافی از حمايت نمايندگان دمکرات در سنا برخوردار خواهد بود که مانع رد نهايی توافق هسته‌ای در کنگره شود.

در همين حال، طی هفته‌های اخير جمهوریخواهان از هر فرصتی برای انتقاد از توافق هسته‌ای با ايران استفاده کرده‌اند.

سناتور تد کروز، يکي از نامزدهای حزب جمهوريخواه برای انتخابات رياست جمهوری گفته است: اين توافق، دولت اوباما را به مهمترين حامی مالی تروريست‌های افراطی اسلامگرا تبدیل می‌کند.

به گزارش آسوشيتدپرس، مايک هاکبی، يکی ديگر از نامزدهای حزب جمهوريخواه برای انتخابات رياست جمهوری نيز گفته است، باراک اوباما با این توافق يهوديان را به صف کرده و به «سمت در کوره می‌فرستد».

اشاره مايک هاکبی به مسئله هالوکاست و کشتار يهوديان در جريان جنگ جهانی دوم است.

۱۶ اَمرداد ماه ۱۳۹۴


بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم.  برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است.    ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!