«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ بهمن ۲۰, جمعه

فنرهایی از جا جهیده و بازنگشتنی بجای پیشین!

پس از بر سر چوب رفتن حجاب اجباری در خیابان، نوبت به بر سر چوب کردن نمادهای دیگر تعرض به حقوق انسانها رسید.

حرکت نمادین ویدا موحد معروف به دختر خیابان انفلاب که خیلی سریع به یک جنبش سراسری علیه حجاب اجباری تبدیل شد و هر روز و هر ساعت بر تعداد زنان و مردانی که در اعتراض به حجاب اجباری، روسری ها را بر سر چوب برده و در خیابانها و میادین و دیگر مکانهای عمومی تکان می دهند، افزوده می گردد، آنچنان تحولی در مبارزات جاری علیه تمامی تعدیات و تعرضات سیستماتیک به همه جوانب زندگی اکثریت جامعه ایجاد کرده است که به تأسی از این شیوه از مبارزه، در عرصه های دیگر اعتراضات نیز الگوبرداری می شود.

در یکی از روزهای هفته قبل یک نانوا در اعتراض به افزایش قیمت آرد، بر روی میز توری مخصوص سرد کردن نان در مقابل نانوائی خود رفته و نان بربری ای را بر سر چوب کرده و به همان شیوه دختران خیابان انقلاب آن را تکان می داد. اعتراض به اعدام با در دست گرفتن نماد انسان کشی«طناب اعدام» و تکان دادن آن در خیابانهای شهرهائی چون تهران، زاهدان و سنندج شروع شده و در حال گسترش است. راننده اتوبوس شرکت واحد در مقابل مجلس پرچم اعتراض به گرانی و عدم تأمین معیشت را بر روی سقف اتوبوسش در دست گرفت و فریادش را بلند می کند.

این نمودهای اعتراضی در سطح جامعه، جرقه هائی هستند که سریعا به جنبش های وسیع اعتراضی تبدیل خواهند شد. بستر تبدیل شدنشان به جنبش های اعتراضی اجتماعی مهیاست و می توانند در تعمیق و ریشه دار کردن اعتراضات جاری نقش تعیین کننده را ایفا کنند.

اعتراضات به پایمال شدن حقوق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کارگران و همه دیگر بخشهای مردم که پشت سر هم و یکی پس از دیگری با چرخاندن نمادهای آنها در خیابانها بروز و وسعت می یابند، مصداق فنرهای از جا جهیده ای هستند که ۳۹ سال تحت فشار قرار داشته و امروز بر سطح فشار دهنده خود فائق آمده که دیگر قابل بازگرداندن به جای قبلی نیستند.

در مدت ۳۹ سال گذشته هیچ یک از مطالبات جامعه ای که برای رسیدن به خواستها و حقوق پایمال شده انسانی شان انقلاب ۵۷ را خلق کردند، تحقق نیافته و کوچکترین اعتراضات اجتماعی از اعتراضات کارگری گرفته تا زنان، جوانان، دانشجویان و غیره با یورش و حمله و مقابله تمام دستگاهها و ارگانهای حکومتی روبرو گشته است. به معنای واقعی مطالبه گری و حق خواهی مردم توسط قانونگذاران و مجریان آن جرم تلقی گشته و با مطالبه گران جامعه به مثابه مجرمان جانی برخورد شده است.

امروز هر بخشی از جامعه به دنبال تحقق آرزوهائی هستند که ۳۹ سال پیش به خاطرشان در مقابل یکی از درنده ترین حکومتها به خیابان آمدند و فریادشان را بلند کردند و دیگر صبرشان بسر رسیده است.

جوانمیر مرادی   ۱۹/۱۱/۱۳۹۶

برگرفته از تارنگاشت «اتحادیه آزاد کارگران ایران»   ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۶

برنام این یادداشت را از متن آن برگزیده ام.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!