«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ آذر ۵, یکشنبه

... در دلِ دوزخ، بهشتِ جاودان داریم ما

یاد رخسار ترا در دل نهان داریم ما
در دلِ دوزخ، بهشتِ جاودان داریم ما

در چنین راهی که مردان توشه از دل کرده اند
ساده لوحی بین که فکرِ آب و نان داریم ما

منزل ما همرکاب ماست، هر جا می‌رویم
در سفرها طالعِ ریگِ روان داریم ما

چیست خاک تیره تا باشد تماشاگاه ما؟
سیرها در خویشتن چون آسمان داریم ما

قسمت ما چون کمان از صیدِ خود خمیازه‌ای است
هر چه داریم از برای دیگران داریم ما

همت پیران دلیل ماست، هر جا می‌رویم
قُوِّت پرواز چون تیره از کمان داریم ما

گرچه غیر از سایه ما را نیست دیگر میوه‌ای
منّتِ روی زمین بر باغبان داریم ما

گرچه صائب، دست ما خالی است از نقد جهان
چون جرس آوازه‌ای در کاروان داریم ما

صائب تبریزی

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!