«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۰ بهمن ۲۱, جمعه

همه ی آنها با هم در تبهکاری ها دست دارند!


گزارش زیر در تارنگاشت وابسته به دولت ایالات متحد اتازونی: «رادیو فردا»، ادعای خنده دار یکی از بلندپایگان امریکایی درباره ی دست نداشتن دولت باراک اوباما در ترور کارمندان پژوهشی و دانشمندان ایرانی را چنین در میان نهاده است:
«... اين مقام آمريکايی که نخواست نامش فاش شود، تصريح کرده است که دولت باراک اوباما از جريان اين ترور ها آگاه است؛ ولی نقشی در آن ندارد»!

هر آدمی که اندکی به جُستارهای حقوقی آگاه باشد، نیک می داند که «پیش آگاهی» از هر کردار تبهکارانه ای، دست داشتن در آن کردار تبهکارانه در آرش و کالبد حقوقی آن، بشمار می آید. ادعای ناشیانه ی «مقام آمريکايی»، بخودی خود گواه دست داشتن دولت «بَرَک حسین اوباما» و همه ی کارگردانان جلو و پشت صحنه ی امپریالیست های آن کشور در کشتار ناجوانمردانه ی کارمندان پژوهشی و دانشمندان ایرانی است؛ کشتارهایی که نه تنها دانشمندان ایرانی را آماج خود نهاده که راستکردارترین آدم های درون نیروهای نظامی میهن مان بویژه در میان بلندپایگان آنها و نیز دیگر نیروهای میهن پرست ایرانی را نیز نشانه گرفته است. بی هیچ گفتگو، افزون بر سازمان دوزخی «مجاهدین خلق»، مزدوران درونی و خبرچینان نیروهای امپریالیستی در کشورمان، نیروهای وابسته به سازمان های «فراماسونری»، «القاعده»، «حجتیه» و برخی از گروه های «امام زمانی» درون و پیرامون حاکمیت پلید ایران به این یا آن شکل در این ترورها یا زمینه چینی برای آنها دست داشته یا از آنها، پیش هنگام، آگاهی داشته و دارند.

باید بیفزایم که به گردن نگرفتن این ترورها از سوی سازمان دوزخی و وابسته به امپریالیسم «مجاهدین خلق»، امروزه همان اندازه پذیرفتنی است که به گردن گرفتن برخی ترورها و انفجارهای سال های نخست انقلاب بهمن ۵۷ از سوی آنها پذیرفتنی بود!

ب. الف. بزرگمهر       ٢١ بهمن ١٣٩٠  

|||||||||||||||||||

«ان بی سی»: ترور دانشمندان اتمی ایران کار مجاهدین خلق و اسرائیل است!

يک مقام آمريکايی به شبکه تلویزیونی «ان بی سی نيوز» گفته است، ترور «دانشمندان هسته ای» ايران به دست نيروهای سازمان مجاهدين خلق و با پشتیبانی مالی، آموزشی و نظامی سرويس مخفی اطلاعاتی اسرائيل انجام شده است.

به گزارش «ان بی سی نيوز»، اين مقام آمريکايی که نخواست نامش فاش شود، تصريح کرده است که دولت باراک اوباما از جريان اين ترور ها مطلع است؛ ولی نقشی در آن ندارد.

به گزارش «ان بی سی نيوز»، دو مقام آمريکايی نقش مجاهدين خلق در ترور ها را تاييد کرده اند و يک مقام ديگر آمريکايی نيز گفته است:
«همه ی حدس های شما درست است»؛ ولی یک مقام دیگر آمریکایی نیز بدون تایید یا رد این گزارش گفته است:
«این موضوع هنوز به طور روشن، تایید نشده است.» طبق اين گزارش، همه ی اين مقام های آمريکايی تصريح کرده اند که ايالات متحده هيچ نقشی در اين ترور ها ندارد.

طی دو سال گذشته چهار فرد موسوم به «دانشمند هسته ای» ايران هدف بمبگذاری هایی قرار گرفته و کشته شده اند؛ و يک نفر از آنها نيز توانسته است که از يک بمبگذاری جان سالم به در ببرد.

مقام های جمهوری اسلامی طی دو سال اخير دولت های اسرائيل، آمريکا و  بريتانيا  را به دست داشتن در ترور افرادی که «دانشمندان هسته ای» می خواند، متهم کرده اند.

يک سخنگوی وزارت امور خارجه اسرائيل درگفتگو با «ان بی سی نيوز» از اظهار نظر در خصوص این خبر خودداری کرده است. اين سخنگو گفته است:
«تا هنگامی که همه ی اسناد مورد ادعای ان بی سی را نبينيم، وزارت خارجه اسرائيل  به شايعاتی که در سطح جهان مطرح می شوند، واکنش نشان نخواهد داد.»

سازمان مجاهدين خلق پيشتر در بيانيه ای چنين اتهاماتی را به طور کامل «دروغ» خوانده است.

طبق اين گزارش، علی صفوی، که سال ها نمايندگی مجاهدين خلق را بر دوش داشته، گفته است:
«هيچگاه اعضای مجاهدين خلق در اسرائيل نبوده و نيستند». وی افزوده است:
«سازمان مجاهدين خلق هرگونه دخالت (در اين ترورها) را رد  می کند. اين که اسرائيل در خاک خود اعضای مجاهدين خلق را آموزش می دهد، کاملا و مطلقا دروغ است.»

مصطفی احمدی روشن، معاون بازرگانی تاسيسات غنی‌سازی نطنز،  در  ٢١ دی در يک بمبگذاری در منطقه سيدخندان تهران کشته شد. گفته می شود وی فارغ التحصيل رشته  مهندسی شيمی از دانشگاه صنعتی شريف در تهران بود.

فريدون عباسی دوانی، از استادان فيزيک دانشگاه شهيد بهشتی که توانست از حادثه بمبگذاری جان سالم به در ببرد، هم اکنون رييس سازمان انرژی اتمی ايران است. وی در آن  حادثه زخمی شده بود.


این گزارش از سوی اینجانب ویرایش شده است. برجسته نمایی ها نیز از اینجانب است.               ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!