«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ اسفند ۲۹, سه‌شنبه

من زرتشتم و تا آنجا که نیرو دارم، دشمن سرسختِ دروغ و پشتیبان استوار راستی خواهم بود

با آنچه سگ مذهبان اسلام پیشه ی فرمانروا بسر توده های میلیونی مردمِ از هر باره تنگدست شده ی ایران آورده اند و رخدادهای غم انگیز دیگری چون یورش گرگ های خاکستری و سیاه رژیم مافیایی ترکیه در آفرینِ کردستان در شمال سوریه بر آن همه باز هم افزود، بگمانم رسید در آستانه ی سال نو خورشیدی و خجسته نوروز باستانی، پیشکشی بهتر و ارژمندتر از نیایش های گات ها، این کهن ترین و دست نخورده ترین بخش اوستا و یادگار برجای مانده از خودِ «اَشو زرتشت» نباشد؛ یادگاری که بنیادی ترین شیوه ی اندیشگی و آموزش های کیش زرتشتی را دربردارد و به پندار منِ با همه ی ناویژه کار بودنم از برخی سویه ها در این زمینه، بگونه ای سنجش ناپذیر از همه ی آن نوشته ها و کتاب های هوایی (بجای آسمانی!) و از آن میان، قرآنِ دستپختِ پیامبر تازی و عُمر پورخطّاب، آدموارتر، اندیشمندانه تر، شیواتر و دلکش تر بوده، گفتار آن از مایه هایی فلسفی برخوردار و به زمین نزدیک تر از آسمان است. شایان درنگ آنکه زمان سروده شدن آن ها نیز دستِکم به چند هزار سالِ پیش، هنگامیکه هنوز دولت به عنوان ابزار سرکوب طبقاتی پدید نیامده (یا شاید در آستانه ی پدید آمدن!) و درست به همین شَوَند از آلودگی بسیار کم تری در سنجش با دیگر بخش های اوستا و نیز دیگر کتاب های هوایی برخوردار است، می رسد؛ باید بیفزایم که در کنار آن همه شوربختی های کهنه و نو، به آب سپرده شدنِ کتاب های باستانی ایرانیان بدستور آن پیشوای گُجسته ی تازی و نابودی های پی در پیِ دیگر نشانه های فرهنگیِ سرزمینی سرفراز با هزاران هزار دانشمند و هنرمند و فن آور برجسته، نوآور و سرآمد در جهان، بختی بلند داشته ایم که این سروده ها کمابیش پاک و دست نخورده برجای مانده و از دستبرد و گزند تازیان عربستان و مغول ها و دیگر تبارهای بیابانگردِ پیرامون ایران دور مانده اند.

در زیر، شماری چند از «یسنا»های آن کتاب ارژمند را فراخور آغاز سال نو برگزیده ام که بگمانم می توانند سرمشقِ هر ایرانیِ پاک سرشت و نیک اندیش باشند و دیگرانی که کم تر به دروغ و نیرنگِ دامن زده شده بدرازای نزدیک به چهل سال از سوی تبهکارترین رژیم تاریخ ایران آلوده شده اند را نیز به اندیشه وادارد.

با آرزوی سالی بهتر برای توده های مردم ایران و امیدی پرمایه و برخوردار از چشم انداز به سرنگونی رژیم تبهکار اسلام پیشگان که بی آن از بهبود نشانی در کار نخواهد بود، فرارسیدن نوروز باستانی را شادباش می گویم.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۹ اسپند ماه ۱۳۹۶

برنام را از متن زیر برگرفته ام.   ب. الف. بزرگمهر

***

هر دانایی که برای پیشبرد راستی از میان مردمان برای خوشبختی باشندگان خانه ها، شهرها و کشورها بکوشد و آنان را به پیروی از راه راستی فراخواند، چنین کسی از هواخواهان اهورامزداست. (گات ها، یسنای ۳۱ ـ بند ۱۶ )

کسی که دانا و خردمند است با منش نیک خود، حقیقت را دریافت خواهد کرد. چنین کسانی با نیروی معنوی و گفتار نیک خود از آیین راستی پشتیبانی می کنند و نسبت به مزدا اهورا وفادارند و شایسته ترین یار و مددکار مردم بشمار می روند. (گات ها، یسنای ۳۱ ـ بند ۲۲ )

ای اهورا مزدا از روی خرد سپندینه و نیروی سروری خویش، نیایش ما را بپذیر و مهر پاک و دوستی یکپارچه و رسا را به یاری ما فرست تا همه با هم یکدل شده، یکدیگر را از خود دانیم. (گات ها، یسنای ۳۲ ـ بند ۲)

ای دیوپرستان و گمراهان! شما و هواخواهان تان و همه ی کسانی که شما را پاس می دارند، از گروه کژمنشان و تیره دلانی هستید که مدت هاست کردار زشت تان در هفت کشور زمین بر همه آشکار و به بدی شناخته شده اید. (گات ها، یسنای ۳۲ ـ بند ۳)

شما اندیشه ی مردمان را از راه راست کژدیسه نموده و آنان را به انجام زشت ترین کارها واداشته اید. از این روی، شما از یاران دروغ بشمار می روید؛ زیرا از خواست اهورا مزدا گریزان و از آیین سپندینه اش روگردانید. (گات ها، یسنای ۳۲ ـ بند ۴)

ای دیوان! همانگونه که اهریمن زشت کردار با اندیشه ی پلیدِ خود، شما را فریفته و به امید و نوید رسیدن به سروری و بزرگی، شما و هواخواهان تان را به کردار زشت واداشته است، همانگونه شما نیز مردمان را گمراه ساخته و از زندگی خوش و جاوید بی بهره نموده اید. (گات ها، یسنای ۳۲ ـ بند ۵)

من که زرتشت هستم، برای فرمانبرداری تو ای اهورامزدا همه ی هستی و تن و جان خود را با اندیشه و دلدادگی راستین به تو پیشکش و در راه پیشبرد پارسایی، همه ی کردار و گفتار و نیروهای خود را در راه خدمت به مردم جهان آماده نموده ام. (گات ها، یسنای ۳۲ ـ بند ۱۴)

ای اهورا مزدا! هنگامی ترا سپندینه شناختم که منش پاک به من روی نمود و واداشت تا بیندیشم که من کیستم و از کجا آمده ام و دریابم که کاریای من در این جهان چیست و به طرفداری از کدام گروه (نیکان یا بدان) برخیزم. (گات ها، یسنای ۴۳ ـ بند ۷)

آنگاه به خود پاسخ داده، گفتم: من زرتشتم و تا آنجا که نیرو دارم، دشمن سرسختِ دروغ و پشتیبان استوار راستی خواهم بود تا زمانی که همه ی جهانیان به کشور جاویدانِ راستی راه یابند؛ از این روی، ای مزدا ترا همیشه ستایشگر بوده و با سرودهای نیایش، خواهم ستود. (گات ها، یسنای ۴۳ ـ بند ۸)

ای اهورا مزدا! کسانی که برای پیشبرد نیکی پیکار می کنند، بر آنان فروغ راستی و دانش ایزدی بتابان! باشد که برایر فرمان تو چنین کسان بسیار چیزهای نیک دریابند و کارهای بسیار نیک به انجام رسانند. (گات ها، یسنای ۴۷ ـ بند ۶)

برگرفته از نوشتاری که نه برگردان کننده ی آن روشن است و نه تاریخ و شناسه های دیگر دارد! (با اندک پارسی نویسی و ویرایش بایسته بویژه در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب:   ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!