«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ اسفند ۷, دوشنبه

بهتر است کون خر را ببندی و خفقان بگیری، مادربخطا!

مردک مادربخطا! چنین شکر گُنده ای میل فرموده ای:
«... ما مشکلی به نام حجاب نداریم ... بنابراین این مسأله، مشکل مهمی نیست و به نظر من، رسانه ها نباید به آن بپردازند ... خانم‌ها امروز در جامعه به راحتی و آنطور که خودشان می‌خواهند، ظاهر می‌شوند و هیچ سختگیری ای در اجباری بودن حجاب وجود ندارد.»*

می دانی یا نه؟ از زمانی پیش به این سو، هر کدام از جَک و جانوران رژیم که دروغ بگوید از سوی اینجانب به فرنام «مادربخطا» مفتخر شده و زین پس نیز خواهد شد. در مورد تو پفیوز، بگمانم دومین بار است که این فرنام را به کونِ گَل و گشادت می بندم. سپارشم به تو و دیگر جَک و جانوران آن رژیم پوسیده، چنین است:
تبهکاری ها و نابکاری های بیشمارتان بجای خود! می ماند تا هنگام حسابرسی که دیر یا زود دارد؛ ولی بی هیچ گمان و گفتگو، سوخت و سوز نخواهد داشت. دروغ بافتن های تان دیگر برای چیست؟! سرِ توده های مردم ایران را که نمی توانید شیره بمالید! آن ها در خیزش دی ماه گذشته، دستِکمِ کم این را نشان داده اند که همگی تان از بالا تا پایین را خوب شناخته اند. بنابراین بهتر است کون خر را ببندید و خفقان بگیرید! اینگونه، بارِ گناهان بزرگ تان هم از چشمِ زمینی ها و هم ـ جان ننه تان ـ از چشم خدای تمرگیده در آسمان که هیچکدام نیز به آن باور قلبی ندارید و اگر داشتید، دست به این همه تبهکاری و نابکاری نمی زدید و دستِکم دروغ نمی گفتید، اندکی هم شده، کاسته می شود. در واپسین نمونه ی حرامزادگی مزدوران تان که بی هیچ گمان و گفتگو، بی دریافت جیره و مواجب به چنین نابکاری هایی دست نمی یازند، دست دختری دیگر را شکسته اند؛ پیش تر، پای آن یکی و پیش از آن، کتک زدن و زخمی نمودن دیگری در بازداشتگاه که همه ی این ها افزون بر ناروا بودن از دیدِ قانون های شناخته و پذیرفته شده ی جهانی، برخلاف قانون های به تصویب رسیده در خود ولایت سگ مذهبان اسلام پیشه از آن میان، درباره ی «برداشتن روبنده و روسری در جاهای عمومی» نیز هست!

می بینی مادربخطا؟! قانون های خودتان را هم زیر پا می نهید؛ دیگر این شکرخوری ها برای کیست؟ و برای دستیابی به کدام آماج ها بر زبان کژدم گزیده ات آمد؟ برای مردم ایران که بیگمان نیست و نمی تواند باشد. از دید من، حتا برای شیره مالیدن بر سرِ گروه بزرگی از بوزینگان و دیگر جَک و جانوران ریز و درشت نظام نیز نمی تواند باشد؛ زیرا آن ها ته و توی بسیاری چیزها را در این سال ها درآورده اند و اگر چیزی نمی گویند، برای نان و آب آلوده ای است که دریافت می کنند. آیا برای مردم جهان و بویژه اروپا و آمریکای شمالی این ها را نگفته بودی؟ بگمانم چنین است؛ ولی، آیا پس از آن خیزش تاریخی، آیا سیاستمداران و سیاست بازان یکی از دیگری تبهکارتر بسیاری از آن کشورها هنوز می توانند، «دمکراسی اسلامی» و سناریوی «گربه ی عابد شده» تان را به مردم کشورهای شان قالب کنند؟ نه نمی توانند و هر اندازه که زور بزنید نیز نخواهند توانست. آب از سر گذشته است. این هم شَوَند دیگری برای آنکه کون خر را ببندی، مادربخطا!

ب. الف. بزرگمهر    هفتم اسپند ماه ۱۳۹۶

* گفته های مادربخطای دروغگویی به نام علی مطهری، ششم اسپند ماه ۱۳۹۶، برگرفته از پیوند زیر:

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!