«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

... بحمدلله کون لخت که نبودیم!

خبرگزاری‌های رژیم ایران نوشته‌اند که وکیل‌های بازداشت‌شده، در هنگام ورود ماموران قضایی به مهمانی، «پوششی نامناسب و زننده» بر تن داشتند و «مشغول استعمال مشروبات الکلی و پایکوبی به صورت مختلط بودند ... آن‌ها «به همراه مقادیر مشروبات الکلی و آلات و ادوات لهو و لعب، دستگیر و به مراجع قضایی تحویل داده شدند.»

پ ن: زمانی بود که ادعا می کردیم، سبکی خاص از زندگی به صورت زیر زمینی در ایران جریان دارد ... کمابیش، گروه دامنه داری از ایرانیان، زمینه ی به بند کشیده شدن در پشت میله های زندان را دارند.

از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

از زبان یکی از وکیل های دستگیر شده:
چه اشکالی دارد، همان کاری که پس از مرگ در بهشت برین قرار است انجام دهیم، در دوزخ روی زمین به انجام برسانیم؟! تازه ما که پوششی دربرداشتیم؛ شایست یا ناشایست آن را یادمان نیست؛ کمی سرمست شده بودیم؛ ولی، بحمدلله کون لخت که نبودیم! هرچه نباشد، تفاوت بهشت و دوزخ را با پوست و گوشت خود درمی یابیم!

ب. الف. بزرگمهر     ۲۶ اردی بهشت ماه ۱۳۹۵ 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!