«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ خرداد ۵, شنبه

قلم بمزدهای خودمان هم گاهی ما را در دست انداز می اندازند

آن خرده وجدانِ روزنامه نگاریِ بیست سی سال پیش نیز در کار نیست!

دو بندِ زیر این یادداشت را از دو گزارشِ درج شده در تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» درباره ی دیدار رهبر جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کره با لات بی سر و پای «یانکی» برگرفته ام که یکی از آنِ دیروز و دیگری از آنِ امروز است و دانسته از ویرایش و پارسی نویسیِ هر دو خودداری ورزیده ام.

دیروز که نخستین گزارش از این تارنگاشت ناپاسخگو و تبهکار را می خواندم با دیدن عبارت «... ما خیلی بابت از دست دادن فرصت گفت‌وگو، پشیمان هستیم» از زبان دستیار وزیر امور بیرونی جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کره، پوزخندی بر لبانم نشست و با خود گفتم:
بیگمان، چیزی دیگر گفته و قلم بمزد بیشرف، واژه ی «پشیمانی» را جایگزین واژه ای دیگر نموده است؛ حتا بسرم زد که بنیاد چنین گفته ای را در تنها تارنگاشتی که از آن کشور سرفراز می شناسم، بیابم که سرگیجه نگذاشت. امروز، در دومین گزارش، روشن می شود که همان آدم از برهم زدن یکسویه ی دیدارِ برنامه ریزی شده، ناخرسندی یا ناخشنودی («تاسف») خود را نشان داده است. به این ترتیب، سخنی از پشیمانی که قلم بمزد تبهکار با گردش "ناچیز" قلم به آن اشاره نموده، در میان نبوده و نیست؛ واژه ای که آرشِ از بنیاد، دیگری به گفته ی آن آدم داده و آن جمهوری سرفراز را در برابر هارترین کشور امپریالیستی جهان، خوار و سرافکنده وانموده است. در اینجا به این نکته که سیاستِ رویهمرفته باریکِ جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کره تا اینجای کار، همه ی رشته های بافته شده از سوی «یانکی» ها را پنبه نموده و دستِکم دروغگویی و نابکاری شان را روشن تر از روز در برابر دید مردم جهان نهاده، نمی پردازم؛ ولی به این می اندیشم که آن خرده وجدان روزنامه نگاریِ تا همین بیست سی سال پیش در رسانه های امپریالیستی ـ سیهونیستی که تا اندازه ای هم شده، جلوی دروغ بافی و مزخرف گویی را می گرفت و نمی گذاشت تا حقیقت های کوچک و بزرگ تاریخی، زیرِ پا لگدمال شوند، در دوره ی کنونی به آسودگی زیر پا نهاده می شوند. شایان درنگ ترین نمونه ی آن یاوه گویی ها و دروغ سر هم کردن هایی که بخت آن را نیافتم تا دروغ و فریب آن را در یادداشتی جداگانه بشکافم، نوشته ای با برنام «کره شمالی: بمب، موشک و دیگر هیچ ...» به تاریخ ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۶ از روشنفکر مزدور و تبهکاری ایرانی تبار در همین تارنگاشت است که نمونه هایی چند از آنان در اینجا، «بی بی سی» و مانند آن ها با فرنام هایی چون «کارشناس» و «تحلیلگر» به میدان فرستاده می شوند تا گوشه ای از نابکاری را پی گیرند؛ مزدورانی رویهمرفته کم مایه با بینشی کوتاه و کژ و کوله از همه رنگ که گویی دستِ خدا یا طبیعت، آن ها را درست برای چنین کاریایی آفریده است.

ب. الف. بزرگمهر   پنجم خرداد ماه ۱۳۹۷

***

برگرفته ی نخست:
«معاون وزیر خارجه کره شمالی در بیانیه‌ای که منتشر کرده همچنین گفته است:
”لغو یک‌جانبه و ناگهانی دیدار از سوی او (دونالد ترامپ)‌ برای ما غیرقابل انتظار بود و ما خیلی بابت از دست دادن فرصت گفت‌وگو، پشیمان هستیم.“» برگرفته از گزارش «ترامپ:‌ هنوز امکان دیدار با رهبر کره شمالی وجود دارد»، تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» چهارم خرداد ماه ۱۳۹۷

***

برگرفته ی دوم:
«پس از آن که دونالد ترامپ لغو دیدار رهبران آمریکا و کره شمالی را اعلام کرد، کیم گی کی وان، معاون وزیر خارجه کره شمالی، بامداد جمعه تصمیم رییس جمهوری آمریکا را برای لغو نشست سران دو کشور را ”غیرمنتظره“ دانست و از این اقدام ابزار تاسف کرد.» برگرفته از گزارش «ترامپ از گفت‌وگوهای سازنده برای برگزاری نشست با رهبر کره شمالی خبر داد»، تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» پنجم خرداد ماه ۱۳۹۷

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!