«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ مرداد ۶, دوشنبه

نابرابری میان زندانیان سیاسی را کنار نهاده و پشتیبان همگی شان باشیم ـ بازپخشش

به بهانه ی بازپخشش

به ویدئوی پیوست تازه ای* که پیامدِ یکی از تازه ترین تبهکاری های رژیم پوشالی سزاوار سرنگونی درنگ ناپذیر دزدان سگ مذهب همچنان فرمانروا بر ایران را به نمایش می نهد، اندکی باریک شوید:
دختر نوجوانی سخت برانگیخته و پریشان از شنیدن بدار آویخته شدن پدری سال ها در بند خرموش های ایران بربادده که گویا چشم براه دیداری تازه با خواهر بزرگ تر وی بوده و ناگهان همه چیز زیر و رو می شود؛ رفتار و کرداری چشم آشنا برای بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی جانباخته، بی نیاز از گفتن و نوشتن و بازگویی و نویسی درباره ی آن. با این همه، در اینجا و به این بهانه به دو نکته ی پیش از این در میان نهاده شده، اشاره ای کوتاه می کنم:

یکم ـ با رژیم بس پلید و بیزاری برانگیزی روبروییم که «فرآورده ی همایش امپریالیستی گوادالوپ»۱ است و از همان روزهای نخست روی کار آمدنش، در کردار، دستورهای خداوندان انگلیسی و «یانکی» اش را پی می گرفت و هم اکنون که چراغ زیستِ ننگینش به پِت پِت افتاده، آن خداوندانِ اهریمن خو، درست بسان گذشته، در پی یافتنِ جایگزینی برای آنند. این نکته را دانسته باری دیگر برای آن گروه های گیج و گول پراکنده ای که می پندارند دزدان اسلام پیشه، سرگرم پیکار با امپریالیست ها و بزبان کژدم گزیده ی برخی های شان: «استکبار جهانی» هستند، بازمی نویسم؛ این گروه ها جابجایی همزمان پول و سرمایه هایی گزاف و هنگفت از ایران به بانک های همان ها کشورها که خانواده های "مُکرَّمه" بسیاری از آن ها در همان جاها زندگی پر و پیمانی بهم زده اند را یا نمی بینند یا خود را به کوری می زنند که جنگ و جدال خرموش ها با خداوندان خود، نه بر سر بهره وری های توده های مردم ایران که بر سرِ پرداختِ سهمِ کم تر یا بیش تر به کلان دزدان «جامعه جهانی» و باز کردن باز هم بیش تر دست شان برای چپاول ایران زمین است؛

دوم ـ «در چند سال کنونی بویژه از خیزش سال ۱۳۸۸ به این سو، تبهکاری ها چنان گوناگونی و ژرفشی یافته که زبانزد کوجه و بازارِ ꞌمُرغ عروسی و عزاꞌ (مُرغ پایکوبی و سوگواری) را می توان گواهِ (مصداق) سرنوشتِ توده های مردم هست و نیست از دست داده ی میهن مان انگاشت. خرموش های دزد اسلام پیشه، هر بار که از جان ننه شان: ꞌجامعه جهانیꞌ توسری خورده یا کتکی جانانه نوش جان کنند ... یا ناساز با آن، دورنمای خوبی برای رد شدن از ꞌپل شیطان بزرگꞌ جلوی دیدگانِ کوته بین شان پدیدار شده و یا پشتوانه ای تازه چون رژیم همچنان مافیایی روسیه بیابند، زمینه را برای خونخواهی از دشمن راستین شان: توده های مردمِ چندین دهه آزمون داده و آگاهی یافته به سرشت پلید و ددمنشانه شان، درخور و شایسته انگاشته و به خونریزی ها و تبهکاری های باورنکردنی دیگری از آن میان، گروگان گرفتن زن و بچه و دیگر بستگان پایدارترین زندانیان سیاسی ایران دست یازیده اند.»۲

ب. الف. بزرگمهر   ششم امرداد ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ ... خرموش های بجان توده های مردم ایران افتاده، چون گذشته، خود پیشگام برآوردن خواست های زورگویانه ی همان خداوند و دنباله روهای مفتخوارش در «اروپای باختری» اند و همراه با شیره مالیدن سر توده های مردم ایران و بویژه آن بخشِ هر روز کاهش یابنده ی هوادارانِ شیر و شکر خورده ی خود دردوره ای نزدیک تر به پیشبرد سیاست های اهریمنی شان در زمینه های گوناگونی یاری رسانده و کم و بیش همه ی دستورهای شان را روی چشم نهاده و به انجام رسانده اند؛ رژیمی پلید و آدمکش که خود فرآورده ی همایش امپریالیست ها در «گوادالوپ»* برای دگردیسه نمودن انقلاب شکوهمند مردم ایران در ۱۳۵۷و به نابودی کشاندن آنند و با این همه، گستاخانه از دشمنی سخن می رانند که جز ایران و ایرانی، کسی یا جایی دیگر را دربرنمی گیرد.

* «همایش گوادالوپ» از چهاردهم تا هفدهم دی‌ ماه ۱۳۵۷ با همپایی سردمداران «یانکی» ها، انگلیس، فرانسه و آلمان باختری در «آبخست گوادالوپ» برگزار شد. برجسته ترین و شاید انگیزه ی بنیادین چنین نشستی، بررسی و هماهنگی با یکدیگر درباره ی آشوب های بپاخاسته و دامن گسترده در ایران سال های ۱۳۵۶ ـ ۵۷ بود. این نشست که «جیمز کالاهان»، نخست وزیر آن هنگام انگلیس در برآورد پایانی و برآیند آن نخشی نشانه گذار داشت به این برآیند انجامید که کوشش برای پایوری محمدرضا شاه و پشتیبانی بیش تر از وی، کاری بیهوده است و هر چه بگذرد، بیم نیرو گرفتن «سرخ ها» در ایران افزایش خواهد یافت. گفتگوهای در آغاز پنهانی و سپس آشکار فرستادگان باختر زمین از آن میان، مزدوری به نام «صادق قطب زاده» برای شمردن دندان های آخوند خمینی، زمینه سازیِ راهگشایی وی به فرانسه و آوازه گری های زیرکانه بسود وی برای یکسو نمودن جریان های گسیخته ی اسلام پناهان با آماج جلوگیری از چنان روندی با پیشینه ی تاریخی درخور، اینچنین آغاز شد و با خَریّت بیمانند چپ وامانده و سال ها جا خوش کرده ای در «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» آب رفته ای که بنا بر گواهی های نه چندان کم از توانایی بایسته برای بازشناخت روز و روزگار ایران آن هنگام برخوردار نبود، جریان کار با آسودگی باز هم بیش تری جلو رفت.

برگرفته از یادداشت و پی نوشتِ «جمهوری خرموش های اسلام پیشه در نخش مزدور کارشکن امپریالیست ها»  ب. الف. بزرگمهر   دهم شهریور ماه ۱۴۰۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2023/09/blog-post.html

۲ ـ برگرفته از یادداشتِ «رژیم نابکاران فرمانروا بر ایران از هیچگونه تبهکاری رویگردان نیست»  ب. الف. بزرگمهر   ۳۱ اردی بهشت ماه ۱۴۰۲ 

https://www.behzadbozorgmehr.com/2023/05/blog-post_21.html 

***

نابرابری میان زندانیان سیاسی را کنار نهاده و پشتیبان همگی شان باشیم

نابرابری میان زندانیان سیاسی بر بنیاد دیدگاه های سیاسی و هازمانی شان را کنار نهاده، پشتیبان همگی شان باشیم. این سخن باریک و پاکیزه (نکته) را بدیده بگیریم که چنین رویکردی به زندانی سیاسی، بازتاب و دنباله ی خودی و ناخودی کردن توده های مردم برای شکاندن یگانگی و نیروی سترگ شان بوده و همچنان هست؛ رویکردی که از همان آغاز پیروزی سیاسی بدست آمده در نخستین زینه ی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ از سوی آخوندهای شکمباره و سایر مزدوران انگلیسی و «یانکی» در ایران بکار گرفته شد و شوربختانه ببار نشست.

از درخواستِ خواهرِ محمود مهرابی، زندانی سیاسی دادباخته از سوی یکی از بیدادگاه های رژیم خرموش پرور دزدان اسلام پیشه برای ستانده شدن جانش با ریسمان گرهدار الهی، پشتیبانی کنیم.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۷ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/05/blog-post_58.html

ویدئوی پیوست کهنه (برگرفته از «تلگرام»  ۱۷ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳):

نابرابری میان زندانیان سیاسی را کنار نهاده و پشتیبان همگی شان باشیم

* ویدئوی پیوست تازه (برگرفته از «تلگرام»  پنجم تیر ماه ۱۴۰۴):

نابرابری میان زندانیان سیاسی را کنار نهاده و پشتیبان همگی شان باشیم ـ ۲



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!