«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ دی ۱۰, یکشنبه

همبستگی بازنشستگان کرمانشاه با کارگران پولاد

درود بیکران به کارگران شجاع و آگاه فولاد خوزستان ، که با اتحاد و همبستگی خود نشان دادید که راه مبارزه با وضعیت فلاکت بار  موجود را که همبستگی و اتحاد یکپارجه علیه سیستمی است که بالاترین نرخ استثمار را به کارگران و سایر اقشار دستمزد بگیر تحمیل نموده، بخوبی می شناسید .

همانطور که همگی آگاهیم، در شرایطی که نیروی کار ایرانی به عنوان ارزانترین نیروی کار در منطقه شناخته می شود و سایر هموطنان ما هم با  شرایط بد معیشتی غیر قابل تحمل دست بگریبانند، متاسفانه هیج برنامه ای برای خروج از این وضعیت فلاکت بار در دستور کار حکومتگران و نهادهای قانونگذار و برنامه ریزان سیاست های کلان  اقتصادی کشور  در دستور کار قرار ندارد .لذا تنها راه پیش روی ما کارگران و بازنشستگان  به عنوان کل جامعه مزد بگیر ایران و در تمامیت خود،  ایستادگی یکپارجه و متحدانه در برابر این ظلم پایدار و کم سابقه است.

شما با ایستادگی در برابر اخراج همکارانتان، برای بازگشت آنها به سر کارهایشان نهایت تلاش‌تان را بکار گرفتید که خود این امر بیانگر  آگاهی و درک درست شما از  آسیبهایی است که بر سر راه مبارزات کارگران قرار دارد .

علیرغم هر نتیجه ای که از حرکت متحدانه اخیر شما در محیط کار و زیست تان بدست آمده باشد، اینکه نشان دادید تنها راه مقابله با وضع موجود ، مبارزه متحدانه و همبستگی است، خود در شرایط فعلی یک قدم به پیش و دستاوردی ارزشمند و الگویی خواهد بود برای سایر دستمزد بگیران در تمامی عرصه های تلاش و مبارزه اعم از کارخانه و مدرسه و دیگر محیط های کار  که در گوشه گوشه کشور بصورت روزانه در جریان است.

ما بعنوان اتحاد جمعی از بازنشستگان کرمانشاه در تمام رشته های کار و تولید ، اعمال هر گونه فشار در محیط های کار و زندگی بر کارگران و معلمان و سایر اقشار را محکوم می کنیم و از مبارزه شما در راه مطالبه گری وتلاش تا رسیدن به خواسته های عدالت خواهانه تان پشتیبانی وحمایت خود را اعلام می‌داریم و تا اخر در کنار شما و با شما خواهیم بود.

اتحاد بازنشستگان مطالبه گر کرمانشاه 

برگرفته از «تلگرام»    دهم دی ماه ۱۴۰۲



ننه ات، قربون اون بصیرتت بره؛ چشم نخوری ایشالا ... ـ بازپخشش

دوباره میدونُ خالی دیدی، کُس شعر سرِ هم کردی حاجی؟! از کدوم انقلاب حرف می زنی؟! اون خارکُسده که گفته بود: «اون ممه رُ لولو برد»، همین رُ می گفت دیگه. اینم یکی از میوه هاش! چشماتُ خوب وا کن، ببین! یا شاید خودتُ به خریّت می زنی؟! بعدِ این همه سال، می گی مبارزه با فساد سخته؟! ای ولله حاجی! ننه ات، قربون اون بصیرتت بره؛ چشم نخوری ایشالا ...

ب. الف. بزرگمهر    ۲۰ بهمن ماه ۱۳۹۶

 

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/02/blog-post_26.html

 

«اکنون که انقلاب در حال ورود به چهل سالگی خود است، اصول و مبانی، ثابت و پایدار مانده؛ اما از این درخت تناور و ریشه دار، میوه‌های نو به نو و جدید بروز کرده است.

...

هدف از عدالت اجتماعی، برداشتن فاصله های میان مردم است که البته در این زمینه کم‌کاری و عقب‌ماندگی داریم و آن کاری که باید انجام بگیرد، هنوز انجام نگرفته؛ ولی همه بدانند که ما از این سیاست اصولی صرف‌نظر نکرده‌ایم و با جدیت به‌دنبال آن هستیم.

...

مبارزه با ظلم و فساد بسیار سخت است و همانگونه که چند سال قبل گفتم، فساد همچون اژدهای هفت‌سر افسانه ها است که از بین بردن آن به راحتی امکان پذیر نیست؛ ولی حتماً باید انجام شود.

...

برخی کشورها تنها چیزی که دارند، پول است؛ اما از دین، اخلاق، عقل، توانایی و مهارت بی‌بهره‌اند ...»

گزیده ای از سخن سرایی «بصیرت العظما» در دیدار با گروهی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و قرارگاه پدافند هوایی ارتش به تاریخ ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۶، برگرفته از گزارش «مسوولان هر سه قوه باید به‌طور جدی با فساد مبارزه کنند»، «ایمنا» ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۶

چه نیایشی برای تان بکنم که خدا را خوش آید؟! ـ بازپخشش

چه نیایشی برای تان بکنم که خدا را خوش آید؟! مرده شور همه تان را ببرد که پسر دلبندم، پسر خدا را به چلیپا میخکوب و زجرکشش کردید. ..

ب. الف. بزرگمهر    ۳۰ آبان ماه ۱۳۹۶

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/11/blog-post_75.html

زیرنویس تصویر:

Madonna della Salute prega per noi

بانوی نیایشگران برای ما نیایش می کند

هم دین شان را پاس می دارند و هم جهان پیرامون شان را ـ بازپخشش

هم دین شان را پاس می دارند و هم جهان پیرامون شان را

من و شما در این میان چکاره ایم؟!

ب. الف. بزرگمهر   سوم آبان ماه ۱۳۹۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2014/10/blog-post_524.html



۱۴۰۲ دی ۹, شنبه

دادخواهی مردمی زنان زندانی در اوین

روز چهارشنبه شش دی‌ماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنه‌هایی به‌یاد ماندنی به تصویر کشیده شد.

صحنه‌ای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایت‌ها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.

زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکام‌شان ایستاده بودند و تنها خواسته‌شان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود. آنها فریاد می‌زدند و از مقامات می‌خواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند. قضات و مقاماتی که در میان ده‌ها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاق‌های‌شان را نداشتند.

این لحظه همان لکنت زبان جنایت‌کار در مقابل دادخواه است.

صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمی‌خوردیم. نیروهای امنیتی و زندان‌بان‌ها ما را به این‌طرف و آن‌طرف می‌کشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستها‌یمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.

یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنین‌انداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری” ... و تصویر عموزاد از لای نرده‌های پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائین‌تر می‌افتاد؛ تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان. ایکاش عکاسی از آن لحظه عکس می‌گرفت.

این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالت‌خواهی در بارگاه ظلم بی‌امان، در بند زنان است.

در آن لحظه گلرخ را می‌بینم که با یکی از ماموران بحث می‌کند و می‌گوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.

صدای فریاد دیگری را می‌شنوم. سپیده سرش را از لای میله‌های پنجره جلو می‌برد و خطاب به عموزاد می‌گوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟

بی‌اختیار دیگری فریاد می‌کشد ماشالله کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمی‌کنید؟

محبوبه با لهجه جنوبی فریاد می‌زند، کیان را خودتان کشتید. حالا می‌خواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟

صدای سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد می زند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”

از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد می‌زنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.

به نظرم می‌آید این باشکوه‌ترین “داد”گاه است.

صدایم بلند می‌شود و به جمع سخن‌رانان می‌پیوندم.”  این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائی‌ست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زده‌اید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنج‌کشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشته‌اید؟ چرا جوانان را اعدام کرده‌اید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کرده‌اید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوری‌اسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید،  جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیایید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی ـ عقیدتی برای امر دادخواهی‌ست. این تاریخ را به ذهن‌تان بسپارید.

صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان می‌پیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدن‌مان نه احکامی‌ست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانی‌ست که با افتخار تحمل می‌کنیم. ما اینجا آمده‌ایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمده‌ایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”

موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد؛ گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت، اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید!

نرگس محمدی

زندان اوین   ۶ دی ۱۴۰۲

 

برگرفته از «تلگرام»   نهم دی ماه ۱۴۰۲

از اعتصاب و اعتراض کارگران گروه ملی فولاد اهواز حمایت می کنیم

کارگران گروه ملی فولاد اهواز دوباره دست به اعتراض زدند و با اعلام مجدد خواست های برآورده نشدۀ خود از طرف کارفرما و مدیریت، خشم و نفرت خود را از مدیریت و کارفرما و دولت حامی آن ها به نمایش گذاشتند. کارگران از ابتدای اعتراضات، در محیط کارخانه و جاده خرمشهر که در جنوب غربی شرکت است و همچنین از سمت میدان بقایی که در امتداد اتوبان گلستان است، با گام های استوار  راهپیمایی اعتراضی برگزار می کنند.  در این رژه اعتراضی شعار می دهند: «ما کارگران آهنیم ریشه ظلم را می کنیم». دوستان کارگر که فریاد پر طنین شأن  به آسمان بلند می شود، بدون واهمه از صف آرایی چکمه پوشان سرکوبگر عرصه میدان را برای بیان حق و حقوق خود انتخاب کرده اند.

مهم ترین خواست های کارگران عبارتند از:

  رفع ممنوعیت ورود به شرکت کارگران تعلیق شده و بازگشت به کار کارگران اخراج شده قبلی.

  همسان‌سازی دستمزد ها برابر دریافتی کارگران شرکت های فولادی همجوار و براساس هزینه زندگی خانوار ۴نفره که نباید از ۳۰ میلیون تومان برای سال ۱۴۰۲ کمتر باشد.

  اجرای کامل و فوری طبقه‌بندی مشاغل.

  قراردادی شدن کلیه کارگران شفق.

  برکناری مدیرعامل فاسد و خلع مالکیت از بانک ملی.

  مشارکت کارگران در امر مدیریت شرکت و شفافیت ترازنامه مالی شرکت که متعلق به مردم و کل جامعه است.

این خواست ها سال هاست که از طرف کارفرما و مدیریت شرکت مسکوت مانده و هرگز پاسخ روشنی به کارگران داده نشده است. بسیاری از این کارگران که اکنون با جسارت در مقابل محمدی مدیر فاسد گروه ملی فولاد و بانک ملی که مالکیت کارخانه به آن واگذار شده، می ایستند و خواهان خلع مدیریت آن هستند از نسل کارگران جوانی هستند که درس مبارزه را از کارگران مبارز پیشکسوت خود آموخته اند. به یاد داریم که در دهه هفتاد کارگران لوله سازی اهواز که توسط دولت و بخش خصوصی به تعطیلی کشانده شد و کارگران آن نیز اخراج شدند، برای ممانعت از سرنوشتی که می خواستند به آنها تحمیل کنند، ماه ها در خیابان در حال اعتراض بودند و در همان اعتراضات بود که به دلیل شانه خالی کردن مسئولان از وظایف خود درب استانداری خوزستان را از جا کندند و وارد ساختمان استانداری شدند.

کارخانه لوله سازی یکی از کارخانجات مجتمع صنعتی گروه ملی فولاد اهواز بود که پس از تعطیلی کارخانه، ماشین آلات آن را به صورت آهن قراضه به فروش رساندند. همچنین به یاد داریم که در سال ۹۶ کارگران گروه ملی فولاد خیابان نادری و خیابان « امام» را که در مرکز شهر قرار دارند،  به میدان مبارزه خود تبدیل کردند و حتی با ورود اعتراضی به محل نماز جمعه، امام جمعه اهواز را مورد اعتراض قرار دادند و او را دشمن خود خطاب کردند. اکنون این نسل از کارگران گروه ملی حق دارند که با اعتراض و اعتصاب خود تولید را متوقف سازند و مدیریت را فاسد و دشمن خود خطاب کنند. زیرا آنها می دانند که با توجه به بی مسئولیتی و منفعت طلبی کارفرما و مدیریت، اگر برای خواست های خود مبارزه نکنند بدون شک به سرنوشت کارگران لوله سازی دچار خواهند شد. اعتراض امروز کارگران دفاع از هویت طبقاتی و حق حیات خود می باشد. ادامه این اعتراضات مدرسه مبارزه برای کارگرانی است که نه تنها در گروه ملی فولاد اشتغال دارند بلکه درس و تجربه عملی ای است برای کارگران مجتمع فولاد خوزستان، ملی حفاری، شرکت نفت، شرکت گاز و پتروشیمی ها و کارگران سایر کارخانه ها و مراکز تولیدی ای است که در مناسبات سرمایه داری و در نظام سیاسی و اقتصادی حاکم از حقوق خود بی بهره هستند. کارگران آگاه و جسور گروه ملی در اجتماعات اعتراضی خود که انبوهی از همکاران در آن حضور داشتند درباره سرنوشت خود همفکری کردند و برای بیان اهداف خود و اعتراضاتشان به سخنرانی و تبادل نظر پرداختند. این تبادل نظرها امری بسیار شایسته و لازم برای پیشبرد مبارزه است. شایسته تر آن است که دوستان کارگر این موقعیت را مغتنم شمرده و در حضور این جمع عظیم رزمنده که در واقع مجمع عمومی آنها محسوب می شود، خواست تشکیل سندیکا یا اتحادیه  کارگران گروه ملی فولاد را طرح نمایند. زیرا تشکیلات مستقل کارگری مأمن و ابزار قدرت جمعی کارگران است.

ما امضا کنندگان این بیانیه از اعتراض و اعتصاب شما حمایت می کنیم و برای حفظ همبستگی با هم طبقه ای های خود از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد. 

۷ دی ماه ۱۴۰۲

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

گروه اتحاد بازنشستگان

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

کارگران بازنشسته خوزستان

برگرفته از «تلگرام»    هفتم دی ماه ۱۴۰۲

۱۴۰۲ دی ۷, پنجشنبه

به گوشَت می رود گوزبریش؟

«من سواد ندارم؛  ولی وختی دو نفر در یک کوچه به فاصله یک ماه مبتلا به سرطان می‌شوند، این یعنی خطر!»

در راهپیمایی پرخاش آمیز توده های مردم اردکان و مِیبُد و ... برای گسترش بیماری های بیم برانگیزی چون چنگار (سرطان) در پی گسترش بیمانند آلاینده ها و نابودی زیست بوم شان

برگرفته از «تلگرام»   ششم دی ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب؛ برنام نیز از آن من است.  ب. الف. بزرگمهر)



این نمونه ای گویا از پوشالی بودن رژیم دزدسالار اسلام پیشه است

این نمونه ای گویا از پوشالی بودن رژیم دزدسالار اسلام پیشه است که با دست و پایی لرزان، برای پخش یک پرتور به چنین تبهکاری بزرگی دست می یازد تا خود را پرتوان تر از همیشه نمایش دهد.*

ب. الف. بزرگمهر   هفتم دی ماه ۱۴۰۲

* سجاد زارع شهروند شیرازی از سوی «دادگاه اَنقُلاب» این شهر به ۱۰سال و ۶ ماه زندان و ۲ سال دوری (تبعید) به یکی از شهرهای استان یزد داد باخت (محکوم شد.) او در بازداشتگاه بگونه ای ساختگی بدار آویخته شد و در پیِ شکنجه شنوایی یک گوش خود را از دست داد.

برگرفته از «تلگرام»   ششم دی ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۱۴۰۲ دی ۵, سه‌شنبه

حرف بچه را زمین نزن، آقای بابصیرت! ـ بازپخشش

تو هم بیا یکی از این آمپولا درِ کونت بزنن، حالت خوب بشه

ب. الف. بزرگمهر    ۲۳ آذر ماه ۱۳۹۶

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/12/blog-post_49.html



خصوصی بازی ـ بازپخشش

آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده در حجره های تنگ و تاریک حوزه های جان ننه شان: «علمیه»، اندکی پیش و زمانی درازتر پس از برگماری اش به کارپردازی خیمه و خرگاه ولایت، بارها و بارها از اینکه چرا «خصوصی سازی» درست پیش نمی رود و در همان «بخش دولتی اقتصاد» دست بدست می شود، می نالید یا بهتر بگویم: زوزه می کشید و آن را با ریشخندی که از نوک زبانش نمی افتاد، «خصولتی شدن اقتصاد» می نامید. در اینجا به تبهکاری های بزرگ انجام یافته در از میان برداشتن «سازمان برنامه و بودجه»، گشودن باز هم بیش تر و بی پیشینه ی دست و پای کلان دزدان سرمایه های ایران برای از هم پاشاندن اقتصاد و زیرساختارهای اقتصادی کشور در دوره ی پیش از وی نمی پردازم که پس از دستبرد فراقانونی «کیر خر اندرزگوی نادان تر از نادان نظام» در «اصل ۴۴ قانون اساسی نخستین» زمینه ای "قانونی" یافت و مردک پیزُریِ سیب زمینی پیاز پخش کن مهرورزِ سرمایه داران و سوداگران ایران و جهان، انجام آن را بر دوش گرفت؛ این ها بجای خود! با این همه، آنچه آخوند پفیوز امنیتی و دولت انباشته از کلان دزدان «زهدان اجاره ای» در این دوره به انجام رساندند و همچنان با شتاب آن را پی می گیرند، بس فراتر از آن تبهکاری هایی است که وی «خصولتی شدن اقتصاد» می نامید. در ویدئوی پیوست، دانشجویی که با وی گفتگو می شود با یادآوری داده هایی پیش تر روشن شده در زمینه ی واگذاری های بزرگ ترین کارخانه ها و زیربناهای اقتصادی ایران، آن را «خصوصی بازی» می نامد؛ بازی تبهکارانه و گرگ منشانه ی نان و آبداری که سر تا پای ولایت دزدان سگ مذهب از خرد و کلان در آن دست دارند و همگی با هم بی هیچ اندیشه ای به فرجام کار، زد و بندهای همراه با زد و خورد و چنگ و دندان نشان دادن های هر از گاهی به یکدیگر برای دستیابی به مال و منالی بیش تر را پی می گیرند. آنچه در گفتگو اشاره ای سرراست به آن نشده، ولی چون روز روشن است، سرمایه های کلانی است که در پشت پرده این دست و آن دست شده و ناپیداست؛ سرمایه هایی که همگی سر از بانک ها و بنگاه های بزرگ ترین کشورهای امپریالیستی و ریزه خواران شان در می آورند و یافتن شان هم اکنون نیز بس دشوار است؛ چه برسد به آینده ای که با پا نهادن ویروسی سیاسی به میدان در مِهی انبوه گم و گور شده است.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   پنجم خرداد ماه ۱۳۹۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/05/blog-post_243.html

ویدئوی پیوست: خصوصی بازی



۱۴۰۲ دی ۴, دوشنبه

تو كه پهلوی اینان نشستی، سزای تو این باشد! ـ بازپخشش

مُقَلّدی به بارگاه ولایت رفت. نام تنی چند از یاران حُجره و گرمایه و گلستان دید که بر دیوار نوشته. خواست كه تُف بر نام اکبر و حسن و سعید اندازد؛ بر نام علی افتاد. سخت برنجید و گفت:
تو كه پهلوی اینان نشستی، سزای تو این باشد!*

ب. الف. بزرگمهر   پنجم شهریور ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/08/blog-post_27.html 

* با الهام از طنز زشت و زیبای جاودانه عُبید زاکانی:
شیعه ای در مسجد رفت. نام صحابه دید كه بر دیوار نوشته. خواست كه خَیو بر نام ابوبكر و عمر اندازد، بر نام علی افتاد. سخت برنجید و گفت: تو كه پهلوی اینان نشینی سزای تو این باشد.

۱۴۰۲ دی ۳, یکشنبه

برادرم بیگناه است

ویدئوی پیوست (برگرفته از «تلگرام» ـ سوم دی ماه ۱۴۰۲): برادرم بیگناه است

درود به مردم دلاور و دلاورپرور ایذه!

در برابر مادران داغدیده ی ایذه، کازرون، سنندج، مهاباد و دیگر شهرها و روستاهای ایران سر فرود می آورم.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   سوم دی ماه ۱۴۰۲



آن ها نمی خواهند شکست در میدان جنگ را پذیرا شوند

گفته های این روباه تبهکار اروپایی،* آمایش و زمینه سازی چنگ اندازی سرراست «ناتو» در جنگ درگیر شده ی کنونی، برای بسیج هر چه بیش تر شغال های ریز و درشت دیگر در راستای سیاست تبهکارانه ی دستگاه دیپلماسی «یانکی» هاست و جز این از هیچ آرش و مانشی برخوردار نیست. آن ها نمی خواهند شکست رزمجویانه در میدان جنگ که همزمان شکست سیاسی بزرگی برای شان است را پذیرا شوند.  

ب. الف. بزرگمهر   سوم دی ماه ۱۴۰۲

* «جوزپ بورل» در گفتگو با رسانه ای انگلیسی گفت:
«اگر ما با شتاب راه و روش خود را دگر نکنیم، اگر همه ی توانایی‌های خود را بسیج نکنیم، پوتین در جنگ اوکراین پیروز می شود ... نکته ی برجسته این است که ما برای جلوگیری از پیروزی روسیه در جنگ چه کاری می توانیم انجام دهیم. ما آماده ایم چه کار کنیم؟ آیا براستی آماده ی انجام هر کاری که بایسته است، هستیم؟ این پرسشی است که باید از خود بپرسیم.»

گزیده ای برگرفته از «چوب دو سر گُه»   سوم دی ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

مغز حاکم باشی خشکیدس!

اوایل که اومده بودم اینجا، تو کپر یا آلاچیق های کنار دریا می خوابیدم. شب اول خواستم از سرویس بهداشتی استفاده کنم، بسته بود.گفتن شبا باید ببندیم (همه جای ایران همینه ). روز رفتم، آب قطع بود !فقط پنجاه متر با دریا فاصله بود؛ اما آب قطع ... فرداش پس فرداش ... فهمیدم آب جیره بندیه

از ۱۲ ظهر تا ۱۲ شب قطع میشه !کل استان !حتی کنار ساحل ...!

ها کاکا!

مو لب دریا هم میریم باید خومون آب ببریم؛ نه که دریا خشکیده باشه ها !نه! مغز حاکم باشی خشکیدس! 

***

آب در استانی که بیش از نهصد کیلومتر نوار ساحلی دارد، هر روز دوازده ساعت قطع می شود؛ هر روز! آب آشامیدنی را که باید جدا خرید به کنار، همین آب لوله کشی هم از ۱۲ ظهر تا ۱۲ شب قطع می شود؛ اکثر خانه ها گاز کشی نشده؛ بسیاری از مردم هنوز از کپسول گاز استفاده می کنند؛ مثل دهه شصت تهران .

چهل سال گذشته و استانی که به کل دنیا گاز میده برا مردم خودش گاز نداره !این از آب و گاز که خودمون رو اقیانوسش خوابیدیم و محرومیم. سرعت اینترنت؟ لاکپشتی؛ امکانات ورزشی و فرهنگی؟

بیا خودت ببین؛ در حد صفر. تعداد سالن‌های ورزشی،کتابخانه،سالن تئاتر و سینما بسیار اندک و کیفیت هم خیلی پایین ... اما کودک کار زیاد داریم؛ سالمندانی که هنوز کارهای سخت انجام می دهند، زیاد داریم؛ کارگرانی که از گرمازدگی می میرند، فراوان ...

سهیل عربی

گزیده ای برگرفته از «تلگرام» سوم دی ماه ۱۴۰۲

گزیده ای برگرفته از «تلگرام» سوم دی ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش درخور تنها در نشانه گذاری ها از اینجانب؛ برنام را از بوم برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر)

۱۴۰۲ دی ۲, شنبه

ژرفش طبقاتی تا ژرفای جان و روان

ژرفش طبقاتی تا ژرفای جان و روان ایران؛* گرچه، شاید هیچ جای دیگری از میهن مان تا این اندازه ژرفا نیافته و به دریافت باریک طبقاتی دست نیافته که در سخنان همسر داغدار آن جانباخته بازتاب یافته است؛ ژرفشی که بی هیچ گمان و گفتگو نبرد طبقاتی پایدار را در پی خواهد داشت و سخت نیازمند سازماندهی از سوی سازمان سیاسی خوب ساز و برگ یافته به «سوسیالیسم دانشورانه» ی طبقه کارگر در میهن مان است؛ سازمانی سیاسی که سازمان های رستایی ـ سیاسی کارگران در بالاترین تراز سازماندهی خود نیز نمی توانند جایگزین آن باشند و شوربختانه هنوز نشانه های کمرنگی از آن نیز بچشم نمی خورد.

یاد آن کارگر آگاه زنده و درودی از دل و جان به گرانمایه همسر وی

زنده و پایدار باد کرد و کردستان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   دوم دی ماه ۱۴۰۲

* سخنان سهیلا ابراهیمی، همسر جانباخته راه آزادی: فواد محمدی در کنار مزار او در روستای ماویان (این ویدیو از آنِ سال گذشته است).

در جریان پرخاش های ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱ در شهر کامیاران، فواد محمدی در پی تیراندازی نیروهای امنیتی زخمی شد و به شوند خونریزی در بیمارستان کامیاران جان باخت. در آن هنگام، وی ۳۸ ساله و پدر دو فرزند بود.

برگرفته از «تلگرام»   دوم دی ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)


 

... در دلِ دوزخ، بهشتِ جاودان داریم ما ـ بازپخشش

پیشکش به جنبش سرزنده، پرجوشش و پایدار بازنشستگانِ میهنِ دردمندمان

یاد رخسار ترا در دل نهان داریم ما
در دلِ دوزخ، بهشتِ جاودان داریم ما

در چنین راهی که مردان توشه از دل کرده اند
ساده لوحی بین که فکرِ آب و نان داریم ما

منزل ما همرکاب ماست، هر جا می‌رویم
در سفرها طالعِ ریگِ روان داریم ما

چیست خاک تیره تا باشد تماشاگاه ما؟
سیرها در خویشتن چون آسمان داریم ما

قسمت ما چون کمان از صیدِ خود خمیازه‌ای است
هر چه داریم از برای دیگران داریم ما

همت پیران دلیل ماست، هر جا می‌رویم
قُوَّت پرواز چون تیره از کمان داریم ما

گرچه غیر از سایه ما را نیست دیگر میوه‌ای
منّتِ روی زمین بر باغبان داریم ما

گرچه صائب، دست ما خالی است از نقد جهان
چون جرس آوازه‌ای در کاروان داریم ما

صائب تبریزی



۱۴۰۲ دی ۱, جمعه

حال که نمی توانیم بزبان آدمیزاد با یکدیگر گفتگو کنیم ...

حال که نمی توانیم بزبان آدمیزاد با یکدیگر گفتگو کنیم، ناچار دست بدامن نوادگان تبارهای «یأجوج و مأجوج» شدیم که قرآن از آن ها چون جَک و جانورانی مردم آزار و خونریز یاد کرده است؛۱ البته این ها ناساز با نیاکان شان، مردمی بی آزار بدیده می آیند که نشانه ای از پیشرفت های درخشان بدرازای چندین هزاره است؛ گرچه به هر شَوَندی، فرمانروایان آمریکا از آن ها سخت می ترسند و همه ی کوشش خود را بکار می گیرند تا راه های پیشرفت آن ها را ببندند. به هر رو، چنانچه این ها نیز چون ما از «حضرت آدم» ریشه گرفته باشند که تا سرش به آن سنگ سیاه نخورده بود،۲ هنوز آدم نشده بود، نشان داده اند که شایسته ترین فرزندان آن حضرت در روی زمین هستند که نه سر کسی را می بُرّند؛ نه به کُس و کون دیگران چشم آز دارند و نه داو برتری بر دیگران سر می دهند. گزیده سخن می گویند؛ آرام و بی هیاهو کاسه بشقاب شان را می فروشند و میانجی دیگران برای آشتی و روبوسی می شوند. ما باید از این ها راه و چاه آدم شدن را بیاموزیم.

از زبان علی باقری کنی که با همه ی مزدوری اش برای رژیم پوشالی دزدان سگ مذهب فرمانروا بر ایران، سگش می ارزد به آن «کودک خردسال نظام»:  ب. الف. بزرگمهر   یکم دی ماه ۱۴۰۲

پی نوشت:

۱ ـ «این نشست به مهتری ꞌدنگ لیꞌ، دستیار وزیر کار و بار برونمرزی چین و با همپایی ꞌولید بن عبدالکریم الخریجیꞌ، دستیار وزیر کار و بار برونمرزی عربستان و علی باقری کنی، دستیار سیاسی وزیر کار و بار برونمرزی رژیم خرموش های اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران، ۲۴ آذر ماه در پکن برگزار شد.» (برگرفته از رسانه ای امپریالیستی)

۲ ـ «حجر الاسود»؛ بنگرید به نوشتار «حضرت آدم هم پس از آنکه سرش به سنگ خورد، آدم شد!» ب. الف. بزرگمهر   ۱۹ اردی بهشت ماه ۱۳۹۱ در پیوند زیر:

https://www.behzadbozorgmehr.com/2012/05/blog-post_08.html

بچه! ننه ات یادت نداده انگشتت را هر جایی فرونکنی؟

بچه! ننه ات یادت نداده انگشتت را هر جایی فرونکنی؟ اون یکی که گوشش بدهکار نیست ...

ب. الف. بزرگمهر   یکم دی ماه ۱۴۰۲



خواهر مقدس! بگذار برایت قاشق بیاورم ...

خواهر مقدس! من جای دوری نرفته بودم؛ همین پشت مشت ها بودم. بگذار برایت قاشق بیاورم ... (در دل با خود: دور از جان گاو!)

ب. الف. بزرگمهر   یکم دی ماه ۱۴۰۲



۱۴۰۲ آذر ۳۰, پنجشنبه

دُختی دلاور و نمونه ای از میان بسیاری دلاورزنان و مردان ایران که خوش درخشیدند

خرموش ها بهترین میوه های باغ و بستان ایران را چیده و همچنان می چینند؛ این دُخت دلاور نمونه ای از میان بسیاری دلاورزنان و مردان ایران است که با پیشکش گرانمایه جان خویش از سرافکندگی ملی گرانبار شده از سوی رژیم پوشالی دزدسالار فرمانروا بر میهن مان تا اندازه ای بسیار کاستند و جاودانه شدند. درود به روان پاک تک تک شان و نام شان رخشنده!

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   ۳۰ آذر ماه ۱۴۰۲

پرتور و ویدئوی پیوست برگرفته از «تلگرام»



بفرمایید! این هم رهبر تازه ی جن های مسلمان ـ بازپخشش

لعنت بر شیطان! هر روز رهبر تازه ای برای مسلمین می تراشند ...

ب. الف. بزرگمهر     ۱۵ مهر ماه ۱۳۹۴

https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/10/blog-post_90.html



۱۴۰۲ آذر ۲۹, چهارشنبه

دیگر جایی برای شکیبیدن بیش تر نیست؛ باید کاری کارستان به انجام رساند

به دو گزارش کوتاه زیر اندکی باریک شوید. روشن است که چنان گفتگوهایی با همپایی مهتر سازمان سیا چگونه گفتگویی با کدام آماج ها و رویکردی خواهد بود. «عزراییل» دانسته و آگاهانه توده ی مردم بی هیچ ساز و برگ رزمی آن باریکه سرزمین را نشانه گرفته و گرم کشتاری ددمنشانه است؛ کشتاری که گروه های بسیار بزرگی از زنان و کودکان را دربرگرفته و کم تر نشانه ای از رویارویی درخور با آن دیده می شود؛ بجای آن، گروهبندی سخت گمان برانگیز «حماس» با گروهبندی مزدور «فتح» به سردمداری «محمود عباس» یا همانا «ابو خائن» آنگونه که از داده های خبرگزاری ها برمی آید از هم اکنون، سرگرمِ بده بستان ها و روشن کردن جای و جایگاه های خویش پس از پایان درگیری های مرگبار برای توده های مردم پلستین که همچنان از چشم اندازی روشن برخوردار نیست، شده اند. بگمان من، دیگر جایی برای شکیبیدن بیش تر نیست؛ باید کاری کارستان برای آن توده ی بی پشت و پناه مانده به انجام رساند؛ وختی «عزراییل» از پشتوانه ی همه سویه ی «یانکی» ها و انگلیسی ها بویژه پشتیبانی رزمی آن دو کشور امپریالیستی برخوردار است، چرا نباید پلستینی ها از پیشانی ساز و برگ یافته ی جنگی گسترده تری برخوردار باشند؟! درست است که نیروهای امپریالیستی خواهان گسترش جنگ در سرزمین های گسترده تری در پیرامون جنگ نابرابر کنونی هستند؛ ولی آیا تنها با همایش های ریشخندآمیز و بیانیه های بی پشتوانه ی شیخک ها و خرسک های عرب و رژیم های مزدور دیگری از آن میان، رژیم پوشالی آتش افروز دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی کاری از پیش برده می شود. دیر بجنبیم، دیگر از انبوه توده ی مردم پلستینی چندان نشانی بر جای نخواهد ماند و گفته های «نادان یابو»ی تبهکار جنگی درباره ی روفتن آن باریکه سرزمین که هم اکنون نیز نشانه های آن دیده می شود، سبز خواهد شد. اینجا دیگر نقطه ی سربسری است که یا باید در برابر آن رژیم ددمنش وابسته به امپریالیست ها ایستاد یا مرگ را همه سویه (رزمی، سیاسی و ...) پذیرفت؛ ناگفته نماند که سخنم به هیچ رو پشتیبانی از آن گروهبندی سخت گمان برانگیز پلستینی که چنین دسته گل بزرگی به آب داده، نیست و نمی تواند باشد؛ چنانچه آینده ای در کار باشد، نه این گروهبندی، نه آن یکی به سردمداری «ابو خائن» و نه رژیمی سیهونستی در هر کالبد یا زیر هر پوستینی نباید در آن نخش داشته باشند؛ وگرنه، چه یک کشور چه دو کشور جداگانه در کنار یکدیگر،* آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود و آن ها چون سگ و گربه هر از گاهی برای یکدیگر چنگ و دندان نشان داده، همدیگر را خونین و مالین خواهند نمود.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ آذر ماه ۱۴۰۲ 

* «سخن بر سر همزیستی در یک کشور یا دو کشور جداگانه در کنار یکدیگر نیست»  ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2023/11/blog-post_15.html 

***

ـ نیروهای اسرائیلی بامداد روز ۱۹ دسامبر (سه شنبه) به شهرک یعبد در جنوب غربی جنین یورش بردند و به منازل مردم حمله ور شدند. در پی این یورش، میان متجاوزان و جوانان این شهرک درگیریهایی رخ داده است. دیدبان حقوق بشر در گزارشی تاکید کرد استفاده ارتش اسرائیل از غیرنظامیان فلسطینی به عنوان سپرانسانی در نوار غزه، جنایت جنگی است. این نهاد بین المللی تصریح کرد که مسئولان اسرائیلی به صراحت اعلام کرده اند که عمدا فلسطینیان ساکن غزه را از غذا و آب محروم کرده اند.

ـ سفیر اسرائیل در مسکو اظهار داشت که اسرائیل در حال مذاکره برای مصالحه با حماس نیست، اما ائتلافی از کشورها در حال مذاکره درباره شرایط برقراری آتش بس هستنددیروز آکسیوس در مورد چنین مذاکراتی نوشت: «ظاهراً قرار بود این مذاکرات در لهستان با مشارکت رئیس «سیا» و وزیر امور خارجه قطر انجام شود».

برگرفته از «چوب دو سر گُه»   ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۲ (بختی برای ویرایش این دو گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر)

... بدون این ها، بهشتی در کار نیست! ـ بازپخشش

نوشته است:
«با شاد بودن، زیبا بودن، رنگی بودن، خندیدن ... هم می توان به بهشت رفت.»

نه جانم! بدون این ها از بنیاد، بهشتی در کار نیست! به تصویر آن چند جوان و نوجوان بنگرید؛ بهشت را همانجا با پایکوبی و دست افشانی خود آفریده اند و بیگمان گروهی نیز پیرامون شان از پیر و جوان، گرمِ تماشا هستند و سرخوش می شوند! برای آنان دوزخی در کار نیست و نخواهد بود. دوزخ درست از چند متری زیر پاهای آن ها آغاز می شود و چند صد متری پایین تر، هنگامی که گرما رو به افزایش می نهد، بیش تر رنگ واقعیت به خود می گیرد! برای ورود به آن نیز چون چندین سده پیش، نیازی به دنبال راه ورودی آن گشتن، بسان آنچه در کتاب نخست «کمدی الهی» دانته الیگیری آمده، نیست. پیشرفت های علمی و فن آوری، کار را آسوده نموده است.

برخلاف آنچه به خوردمان داده اند، می پندارم دوزخ، جای شکمبارگان مفتخوار و دروغگویان آسمان ریسمان بافی است که از نیروی کار دیگران به سود خود بهره برده و بر گرده شان نشسته اند؛ شکمبارگان و دروغگویانی که همگی، کم و بیش در چیزهایی اینچنین همسو هستند:
خواب فراوان و بی هنگام، پرخوری و کم جنبشی!

... و خداوند، آرام آرام با شیب ملایم، همه شان را به سوی دوزخ رهنمون می شود تا در میان راه با افزایش گرما، نخست چربی های شان خوب آب شده، جُنب و جوش بایسته برای بالا پایین پریدن در آتش دوزخ را بیابند.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۳



بنابراین، زنده باد چاقو و بشرط آن! ـ بازپخشش

حجت الاسلام و المسلمین سیدابراهیم رئیسی سیزدهمین رییس جمهوری اسلامی ایران در مراسم تحلیف که در محل مجلس شورای اسلامی برگزار شد، با خوشامدگویی به میهمانان داخلی و خارجی حاضر در این مراسم، اظهار کرد:
طلوع انقلاب اسلامی در ایران فصل نوینی از آزادی مشارکت سیاسی و مردم‌سالاری [به شرط چاقو] را در تاریخ کشور به ثبت رساند و قانون اساسی به عنوان میثاق ملی همه نهادهای حاکمیتی را محصول اراده و رای مردم دانسته [و خودِ مردم را گروگان حاکمیت نهاده] است و امروز بار دیگر [با رای های پوج مردم] این موضوع تحقق یافته است. اراده مردم به تحقق عدالت، پیشرفت، آزادی [در چارچوب نظام مقدس اسلام پیشگی] است [و جز این با داغ و درفش و کهریزک و اینا سر و کار خواهند داشت].

وی افزود: ملت ایران به واسطه انقلاب اسلامی زنجیر زورگویان را پاره کرد و بر سرنوشت خود [به شرط چاقو] حاکم شد و ثابت کرد که مردم‌سالاری دینی می‌تواند نوع جدیدی از حکومت [به شرط چاقو] باشد.

رییسی یادآور شد: دولت جمهوری اسلامی امروز در جایگاهی ایستاده که قرن‌ها سابقه تاریخی از ملت ایران را پشت خود دارد. در طلیعه قرن جدید و آغاز گام دوم انقلاب بسیار مفتخرم که به حفاظت از این میراث بزرگ [که همانا پیگیری کار تازیان عربستان در دله دزدی و بگیر و ببند و آدمکشی و کتاب سوزان و چنگ اندازی به ناموس ایرانیان است،] انتخاب شدم.

رییس جمهوری تاکید کرد: جلوه‌ای رشک برانگیز از مردم‌سالاری دینی را ملت ایران [با آرای بیمانند پوچ خود] در جریان این انتخابات به رغم تبلیغات سهمگین دشمن و انتشار ویروس کرونا پدید آورد.

وی با بیان اینکه پیام رای مردم تحول خواهی و عدالت خواهی بود، اظهار کرد: ایستادگی در برابر قدرت‌های بزرگ در عین تعامل سازنده [یا همانا «نرمش قهرمانانه»] با جهان و حفظ استقلال [از گزندِ عوام النّاس اغتشاشگر] از جمله خواسته‌های مردم [یا همانا کلان سوداگران و بازرگانان] و در کنار آن تشکیل دولتی فسادگریز [که هرچه بیش تر می گریزد، فساد بیش تری می یابد]، مدافع حقوق انسانها [به شرط چاقو] در عالم، علمِ‌ [آسمانی ـ ریسمانی] طلب، عدالت‌جو [در گنداب پدید آمده]، برنامه محور [بی هیچ سازمانی درخور در این زمینه] را خواستار بودند.

دولت مردمی، دولت وفاق ملی [به شیوه ی همه با همِ «امام راحل»] است. در دولت مردمی، جناح‌های سیاسی و دسته‌بندی‌های قومی و نژادی رنگ می‌بازد و همه برای خدمت به نظام دور هم [کنار سفره ی رنگینی فراهم آمده از درآمدهای بدست آمده از فروش نفت و گاز و ممه و ننه] جمع می‌شوند.

رییسی با تاکید بر اینکه ما مدافع واقعی حقوق بشر [به شرط چاقو]  در هر کجای دنیا هستیم، گفت: جوانان عزیز در این مرز و بوم از ما می‌خواهند که صدای ولی نعمتان و مستضعفین باشیم و از آزادی‌های آنان [به شرط چاقو] حراست کنیم و وضعیت سفره‌های آنان بهبود یابد و نشاط و شور اجتماعی [به شرط چاقو] در جامعه ایجاد شود. دولت در این مسیر خستگی‌ناپذیر پیش خواهد رفت.

رییس جمهوری گفت: من امروز خادم همه جمهور و همه مردم ایران هستم. امروز نوبت ماست که ادای امانت کنیم. دولت مردمی دولت وفاق ملی است. در دولت مردمی جناح‌های سیاسی و دسته‌بندی‌های قومی و نژادی رنگ می‌بازد و همه برای خدمت به نظام دور هم جمع می‌شوند.

وی ادامه داد: امروز از همه اقوام و مذاهب و نژادها و اقشار و دانشجویان و پیر و جوان می‌خواهم که دولت مردمی را دولت خود بدانند. همه بیاییم تا دست در دست هم به پاخیزیم و آرمان ایران قوی را محقق کنیم.

رییسی با اشاره به مدیریت اقتصادی و توجه به تغییرات اقلیمی و توجه به وضعیت معیشتی مردم ، اظهار کرد: وعده‌های دولت مردمی وعده‌های صادق است. امیدوارم به فضل خدا ایرانی موفق‌تر و قوی‌تر بسازیم.

رییس جمهوری با بیان اینکه از مردم و نمانیدگان مجلس می‌خواهیم به عنوان مصلحان دولت عمل کنند، گفت: این دو باید هرجا که نقدی یا پیشنهادی داشتند برای پیشبرد امور در اختیار بگذارند. ما به حضور مردم در صحنه و همراهی قوای سه‌گانه و نیروهای مسلح سرافراز نیاز داریم. به دلیل شرایط خاص امروز نیازمند همکاری و همراهی بیشتری میان مجلس و دولت هستیم.

وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: من دست دوستی و برادری به سوی همه کشورهای منطقه و به ویژه همسایگان دراز می‌کنم و دست آنان را به گرمی می‌فشارم. برنامه هسته‌ای ایران کاملا صلح آمیز است و نظام جمهوری اسلامی بنا بر فتوای رهبر معظم خود سلاح اتمی را حرام می‌داند و در دکترین دفاعی ایران این سلاح جایی ندارد. [البته برای روشنگری بیش تر و زدودن هر گونه ناروشنی یا سایه روشنی در این زمینه، سخنان برادر ارجمندمان: جناب آقای حسن فریدون که همین چند روز پیش از دهان مبارک شان در رفت و گفت: ꞌاسرار را اسرائیلی ها از کشور خارج کردند و پیش ترامپ بردند و ترامپ هم از توافق خارج شدꞌ (برگرفته از «زیتون»  ۱۱ امرداد ماه ۱۴۰۰) نادرست و سفسطه بازی است؛ با فتوای رهبر معظم، چه اسراری؟! حال چرا این برادر، درست یکی دو روز مانده به رفتنش، چنین سخنان ناروایی را بر زبان راند، باید از خودش بپرسید. خدای متعال که بر همه چیز آگاه است و از دل مردم خبر دارد.]

رییسی با تاکید بر اینکه تحریم‌ها باعث نمی‌شود که ملت ایران از حقوق هسته‌ای خود دست بکشد، تصریح کرد: تحریم‌ها علیه ملت ایران باید لغو گردد و از هر طرح دیپلماتیک که باعث انجام این امر شود استقبال می‌کند. [ما چنانچه لازم باشد با طرحی چون پپیشنهاد رییس جمهور پیشین آمریکا که توافق را به خوراندن ویسکی با ژامپون خوک به رهبر معظم بدست ناپاک خویش مشروط نموده بود، موافقیم و این را مزید بر توافق های به انجام رسیده و کم و بیش پایان یافته در گفتگوهای کنونی وین با دولت زهدان اجاره ای حسن فریدون می گوییم. همینجا نیز گوشزد می کنیم که زیاده خواهی های شان که چون لبه ی کند چاقو بر گلویمان فشار می آورد را با گروگان گرفتن میلیون ها عوام النّاس این مرز و بوم و فرو کردن بار هم بیش تر لبه ی تیز چاقو در گلوی شان جبران خواهیم کرد.]

ایجاد شفافیت حداکثری در اقتصاد، خشکاندن ریشه‌های فساد و رانت‌خواری، مقاوم‌سازی اقتصاد در مقابل تکانه‌ها، مهار تورم و گرانی، تقویت ارزش پول ملی، بازگرداندن ثبات به اقتصاد کشور، حمایت از تولید ملی، تلاش برای خودکفایی در تأمین نیازهای اساسی مردم، پیشرفت فناورانه و دانش‌بنیان، مدیریت همه منابع و معادن و نفت و گاز کشور و توجه به تغییرات اقلیمی و صیانت از محیط زیست، همه این‌ها را با قدرت دنبال خواهیم کردرییس جمهوری با تاکید بر اینکه ما خود را مکلف به آرمانهای انقلاب اسلامی می‌دانیم، گفت: ایجاد شفافیت حداکثری در اقتصاد، خشکاندن ریشه‌های فساد و رانت‌خواری، مقاوم‌سازی اقتصاد در مقابل تکانه‌ها، مهار تورم و گرانی، تقویت ارزش پول ملی، بازگرداندن ثبات به اقتصاد کشور، حمایت از تولید ملی، تلاش برای خودکفایی در تأمین نیازهای اساسی مردم، پیشرفت فناورانه و دانش‌بنیان، مدیریت همه منابع و معادن و نفت و گاز کشور و توجه به تغییرات اقلیمی و صیانت از محیط زیست، همه این‌ها را با قدرت دنبال خواهیم کرد.

وی افزود: به فضل الهی آینده‌ای درخشان و در شأن ملت و نیز ایرانی قوی‌تر از گذشته را در دسترس می‌بینیم. دولت مردمی دولت مدیرانی خواهد بود و اهتمام اصلی آنها بسیج توانمندی‌های آشکار و نهفته ملت به‌ویژه جوانان است تا آنان را به میدان کار و تلاش سازنده بیاموزند.

رییسی یادآور شد: اما لازمۀ تحول، نقدپذیری و تکریم نخبگان و صاحب‌نظران است. معتقدم که موفقیت ملت ایران فراتر از تدبیر دقیق و تلاش خستگی‌ناپذیر هریک از قوا یا نهادها، نیازمند همکاری ملی و خِرَد جمعی است که تجلّی آن، در تعامل دولت با سایر قوا و همچنین تعامل وثیق با نخبگان و فرهیختگان خواهد بود.

وی با اشاره‌ای به رویکردهای دولت خود در حوزه سیاست خارجی، تصریح کرد: در دولت مردمی، همه مؤلفه‌های قدرت ملی کشور تقویت خواهد شد و از همه ابزارهای قدرت ملی از جمله دیپلماسی و تعامل هوشمند با جهان، استفاده می‌کنیم تا منافع و مصالح ملی جمهوری اسلامی ایران را تأمین نماییم.

لازمۀ تحول، نقدپذیری و تکریم نخبگان و صاحب‌نظران است. رییس جمهوری با بیان اینکه قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه، امنیت‌ساز است، اظهار کرد: ظرفیت‌های منطقه‌ای ایران، حامی صلح و ثبات در کشورهاست و صرفاً برای مقابله با تهدید قدرت‌های سلطه‌گر و ظالم، به کار گرفته می‌شود. بحران‌های منطقه، باید از طریق گفت‌وگوهای واقعی درون‌منطقه‌ای و بر اساس تأمین حقوق ملت‌ها، حل‌وفصل شود.

وی با تاکید بر اینکه دخالت دولت‌های بیگانه در منطقه مشکلی را حل نمی‌کند بلکه خود مشکل‌ساز است، گفت: سیاست فشار و تحریم، موجب انصراف ملت ایران از پیگیری حقوق قانونی خود از جمله حق توسعه، نخواهد شد. [ملت ایران اگر نتواند نفت و گاز و اینا خرید و فروش کند و به داد و ستد بپردازد، ناچار به خرید و فروش قاچاق هر چه بیش تری است و همانگونه که در این سال ها دیده اند و بر آن آگاهند، تحریم ها کم ترین اثری بر این مردم مقاوم، نظام مردمسالاری و دولت مردمی نداشته و در آینده نیز آنشاء الله نخواهد داشت.]

رییس‌جمهوری با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران، کشورها و ملت‌های همسایه را خویشاوند خود می‌داند، ادامه داد: مهم‌ترین و اصلی‌ترین اولویت سیاست خارجی خود را، ارتقاء روابط با کشورهای همسایه‌ی خود می‌دانیم و خواهان عزت و اعتلای آنها هستیم. دیپلماسی، باید ارتباط ملت‌های منطقه را بیشتر و اشتراکات آنها را در حوزه اقتصاد، فرهنگ، علم و ورزش تقویت نماید.

رییسی تصریح کرد: جهان، در حال دگرگونی است و تأمین منافع ملت‌ها، منوط به درک جهان جدید و تعامل راهبردی با قدرت‌های نوظهور است و سیاست خارجی موفق، سیاست خارجی متوازن است. [همانگونه که در سراسر عرایض بنده گواه بودید، جز یک جا که آنهم از دولت های بیگانه سرچشمه می گیرد از واژه های نامأنوس و ناخوشایندی چون: مشکل، دشواری و حتا چالش سخن به میان نیاورده ایم. دلیل آن هم روشن است؛ چون از همان آغاز طلوع انقلاب اسلامی در این ولایت آسمانی ـ ریسمانی با زدودن صورت مسأله، مشکل را در نطفه خفه کرده ایم؛ ما برخلاف ادعاهای چپ ها که در رابطه ی علّت و معلول، علّت را مهم تر می دانند، در کردار نشان دادیم که با حذف معلول، علّت نیز بخودی خود ناپدید می شود و همه این ها نیز بلطف چاقو. ما پیروان صادق اسلام ناب محمدی هستیم که تا هنگامیکه از کاربرد چاقو و شمشیر  و سایر ابزار آلات قتاّله ناتوان بود و نمی توانست به کاروان ها شبیخون بزند، شمار پیروانش به صد نفر نیز نمی رسید و آنگاه که به چنین ابزاری ساز و برگ یافت، گسترشی پرشتاب را پشت سر نهاد و جهانی شد. بنابراین، زنده باد چاقو  و بشرط آن! درست به همین دلیل نیز ناگزیریم با اربابان قدرت جهان با نرمش سخن بگوییم؛ خاضعانه در رکاب شان راه برویم و دستورات شان را موبمو به انجام برسانیم.]

وی در پایان تأکید کرد: با توجه به تاکید رهبری معظم انقلاب بر تشکیل هرچه زودتر کابینه، افراد مورد نظر را پیش از موعد مقرر به مجلس معرفی خواهیم کرد.

برگرفته از «ایسنا»  ۱۴ امرداد ماه ۱۴۰۰

دانسته از پیرایش بخش هایی از این گزارش که پیگیری پرچانگی های گوش آزار همیشگی است، خودداری ورزیده ام. برنام و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/08/blog-post_6.html

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!